سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نادر دوران (1): «آنتوان دو سنت اگزوپری» و «نادر ابراهیمی» در میدان جنگ
        ارسال شده توسط

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        در تاریخ : يکشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۱ ۲۱:۲۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۱۷ | نظرات : ۴۱

        به نام خدای ایران زمین
         
        نادر دوران (1)
        «آنتوان دو سنت اگزوپری» و «نادر ابراهیمی» در میدان جنگ
         
        «فردای اشغال خرمشهر، بعثی ها جسد عریان دختری را به تیرک بلندی بستند و در آن سوی ساحل کارون، مقابل چشم رزمندگان ایرانی قرار دادند تا روحیه آنان را در هم شکنند. دسته ای از تکاوران از کارون گذشتند و با نیروهای عراقی درگیر شدند. سه نفر از آنان شهید شدند ولی جسد دختر را پایین آوردند، با خود برگرداندند و دفن کردند...»
        مهم نیست این داستان واقعیت داشته باشد (که گویا واقعی است). مهم آن است که وقتی آن را می خوانی آیا دلت با تکاوران از جان گذشته همراه می شود و قطره ای اشک به چشمت می آید؟!
        و آیا در  میان این اندوه، می توانی زیبایی شگفت انگیز فرهنگ ایرانی را کشف کنی؟!
         اگر چنین شد با «نادر» هم قبیله هستی...
         
        «آنتوان دو سنت اگزوپری» (1944 ـ 1900 میلادی) یا به اختصار «اگزوپری»، داستان نویس و خلبان مشهور فرانسوی است. او در عمر کوتاه خود بیش از 8 اثر ادبی به نگارش درآورد. نام  یکی از آثار او که احتمالا پرفروش ترین داستان جهان در قرن بیستم و بیست و یکم میلادی است از خود اگزوپری معروف تر است و آن داستانی با عنوان «شازده کوچولو» می باشد.
        این اثر به ده ها زبان ترجمه و در اکثر کشورهای جهان به فروش رسیده است. در بسیاری از کشورها از جمله ایران، خوانندگان نام کتاب را به یاد دارند ولی نام نویسنده را فراموش می کنند. اگزوپری آثار ارزشمند دیگری هم دارد ولی هیچ کدام از نظر مقبولیت جهانی، «به گرد پای» شازده کوچولو هم نمی رسند.
        «نادر ابراهیمی» (1387 ـ 1315 هجری شمسی) که در ادامه به اختصار «نادر» نامیده می شود داستان نویس، فیلم ساز، ترانه سرا، مترجم و روزنامه نگار مشهور ایرانی است. نادر از زمان نوجوانی و از 14 سالگی فعالیت سیاسی ملی گرایانه داشت. پس از کودتای 28 مرداد در درگیری های خیابانی به شدت زخمی شد و در بیمارستان تا پای مرگ رفت. چند روز بعد او را از تهران فراری دادند تا به دست ماموران کودتا نیافتد.
        او یکی از پرکارترین هنرمندان معاصر در حوزه ادبیات و سینما می باشد. علاوه بر چندین سریال، فیلم و مقالات متعدد، بیش از 100 کتاب از نادر منتشر و برخی از آنها به زبان های دیگر ترجمه شده است. آثار نادر جوایز متعدد ملی و بین المللی را دریافت کرده است و از این نظر نیز سرآمد هنرمندان کشور است. نادر بر خلاف اگزوپری، شاگردان برجسته ای را تربیت کرده است. در فهرست تربیت شدگان او، نام کارگردان و مولف بنام سینمایی، «ابراهیم حاتمی کیا» می درخشد. حاتمی کیا از نظر بسیاری از منتقدین، اگر بهترین نباشد یکی از سه کارگردان برتر تاریخ سینمای ایران است.
        هر چند بیشترین آثار نادر را نثر ادبی تشکیل می دهد اما متن یکی از ترانه های او که موسیقی آن را همه ایرانیان شنیده اند از خود نادر معروف تر است. این ترانه برای اکثر مردم آشناست اما نام ترانه سرا را نمی دانند و نام آن ترانه «سفر برای وطن» می باشد. متن ترانه در ذیل آمده است:
         
        ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس چه سفرها کرده ایم
        ما برای بوسیدن خاک سر قله ها چه خطرها کرده ایم
        ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم
        ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دل ها خورده ایم

        ما برای بوئیدن بوی گل نسترن چه سفرها کرده ایم
        ما برای نوشیدن شورابه های کویر چه خطر ها کرده ایم
        ما برای خواندن این قصه ی عشق به خاک رنج دوران برده ایم
        ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک خون دل ها خورده ایم

        اما وجه اشتراک اصلی اگزوپری و نادر در چیست؟
        در یک چیز. حضور در میدان جنگ.
        هر دو در میانسالی با حمله بنیان کن دشمنی دیوانه سر که بویی از رحم و انسانیت نبرده بود مواجه شدند. هر دو شاهد اشغال تمام یا بخشی از سرزمین خود به دست متجاوز بودند.
        در اوایل جنگ دوم جهانی، فرانسه مورد هجوم آلمان نازی قرار گرفت و خیلی زود، به طور کامل اشغال شد. اگزوپری بعد از دردسر فراوان خود را به نیروهای متفقین و میدان نبرد رساند و تلاش کرد با انجام وظیفه در کسوت خلبانی که در آن مهارت چشمگیری داشت به کشور خود کمک کند. سرانجام در اواخر جنگ دوم جهانی، در یک پرواز شناسایی، به علت نقص فنی هواپیما در دریای مدیترانه سقوط کرد و کشته شد. هواپیما و جسد او نیز تا چند دهه بعد مفقود بود.
        اگزوپری که کشتار جنگ اول جهانی را در نوجوانی تجربه کرده بود نسبت به درد و رنج حاصل از جنگ اندوه مضاعف داشت. او به انسان ها صرف نظر از همه تفاوت هایشان عشق می ورزید و از گرایشات شدید انسان گرایانه برخوردار بود. اما با همه نفرتش از جنگ و خونریزی، نمی توانست نسبت به اشغال کشور خود و اسارت مردمش بی تفاوت بماند.
        دو سال بعد از پیروزی انقلاب، ایران نیز مورد تهاجم عراق قرار گرفت. نیروهای صدام در ماه های اولیه جنگ،  بخش های مهمی از کشور را اشغال کردند. آنها نسبت به مردم نقاط مختلف ایران خصوصا مناطق اشغال شده از هیچ جنایتی فروگذار نکردند. در این اوضاع، نادر می توانست در پشت جبهه بماند و برای مردمش «قلم بزند» اما طاقت نیاورد و خود را به جبهه رساند و خوشبختانه زنده برگشت.
        نادر طبعی لطیف و قلبی مهربان داشت. او شیفته کودکان و آینده سازان ایران بود و بخش قابل توجهی از آثار او در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان است. نادر از جنگ و خونریزی متنفر بود اما تحمل رنج و تباهی مردم خود را نداشت.
        در کشورهایی که از فرهنگ و هویت ملی غنی برخوردارند نخبگان خصوصا هنرمندان، با هنر خود به خدمت جنگ در می آیند و از مردم حمایت می کنند. متاسفانه از زمان فتحعلیشاه قاجار و جنگ های ایران و روس، با گسست فرهنگی، تحقیر ملی و تضعیف هویت ملی که استعمارگران و عوامل آن در کشور پدید آوردند پدیده شوم «سرسپردگی به اجنبی» در بین برخی نخبگان رواج یافت. تاریخ هرگز فراموش نمی کند که گروهی از این سرسپردگان، برای در امان ماندن از هر تهدید کوچک یا بزرگ، بیرق روس یا انگلیس را بر سردر و بام خانه هایشان می افراشتند. بعضی نخبگان از جمله ادیبان با کمال وقاحت، خود را از رویدادهای عظیم ملی مانند قحطی فراگیر و جنگ کنار می کشیدند و حتی گاهی قلم خود را «با جیره یا بی جیره» در خدمت اجنبی قرار می دادند. در آغاز جنگ ایران و عراق، نادر و برخی دیگر از دوستان او، علاوه بر مصیبت جنگ، با «کج فهمی یا مخالف خوانی» شبه روشنفکران یا روشنفکرنماها، «سکوت و بی عملی» روشنفکران غیرمتعهد و حتی «خیانت و مخالف خوانی» روشنفکران غیرمتعهد مواجه شدند که در مجالی دیگر مورد بحث قرار خواهد گرفت. وضعیتی که اگزوپری در بین فرانسویان، کمتر با آن مواجه بود.
        اما اگزوپری و نادر، هر دو روشنفکر متعهد بودند. به بیان ساده:
        روشنفکر متعهد، کسی است که هم می فهمد چه بر سر ملت و میهن آمده است و هم برای اصلاح اقدام می کند.
        روشنفکر متعهد فداکار است. از منفعت شخصی خود می گذرد و توان خود را بی چشمداشت، صرف اعتلای کشورش می کند.
        روشنفکر متعهد شریف، نجیب و جوانمرد است. با مردم خود همدردی می کند و در بدترین شرایط آنها را تنها نمی گذارد.
        روشنفکر متعهد .....
        شدت عمل روشنفکر متعهد در قبال رویدادی مانند جنگ بسیار متفاوت است. برخی با تمام وجود با مردم همدردی می کنند ولی ترجیح می دهند در پشت جبهه بمانند و «قلم بزنند». بعضی نیز همانند اگزوپری و نادر خود را به میدان جنگ می رسانند.
        اگزوپری برداشت تلخی از صحنه های دلخراش جنگ داشت. برخی از آثارش که در جریان جنگ دوم جهانی نوشته شده است و همچنین خاطراتی که دوستان وی از دیدگاهش نسبت به جنگ بیان کرده اند روایتی اندوهناک از تباهی جنگ، رنج انسان ها و افول انسانیت است. او در اواخر جنگ دوم جهانی (1944 میلادی) کشته شد ولی می توان حدس زد که اگر زنده هم می ماند روایت دیگری از آنچه تجربه کرده بود نداشت. 
        نادر همانند اگزوپری، ارنست همینگوی، ژان پل سارتر یا هر نویسنده روشنفکر متعهدی که پا به میدان جنگ می گذارد برداشت اندوهبار خود را از صحنه های دلخراش جنگ داشت. اما او روایت دیگری نیز از جنگ داشت. تلاقی روایتگری اعجوبه با جنگی که در تاریخ بشریت کم نظیر بود منجر به کشف شگفتی شد. شرح این اکتشاف از زبان خود نادر (در قالب مصاحبه و نثر) شیرین تر است:
         
        (مصاحبه) ... من فکر می کردم که بمانم و کشته شوم
        چرا برگردم
        بس که این جنگ زیبا بود
        بس که بچه هایی که آنجا بودند سرشار از ایمان، اعتقاد و خلوص
        افسانه ساخته بودند آنجا بچه ها
        چیزی بیش از حماسه
        یک جور معجزه
        یک جور چیزی که ما احتیاج داشتیم بهش
        بگیم که ما اینها را از دست نداده ایم
        به خدا ندادیم!
        ما هنوز آدمیم
        ما هنوز گردن کلفتیم!
        ما هنوز هوشمندیم
        شجاعیم
        مبارزیم
        هم وطنمان را خیلی می خواهیم
        هم اگر به چیزی اعتقاد داشته باشیم به خاطر آن اعتقاد خیلی خوب می جنگیم ...
         
        (نثر ادبی) ... این به اعتقاد خالص و صادقانه من
        عظیم ترین، مومنانه ترین، دلاورانه ترین، ایرانی ترین و نیز سالم ترین جنگی ست که ملت ما از آغاز تاریخ خود تا کنون داشته است ...
         
        (مصاحبه) ... من اگر به جبهه نرفته بودم دیگر سرم را بلند نمی کردم
        و دیگر چیزی نمی نوشتم
        چون فکر می کردم اگر یک روشنفکر در یک لحظه تاریخی
        در مرکز خطر قرار نگیرد
        این هیچی نیست!
        این دیگر حق ندارد حرف بزند
        حق ندارد اظهار نظر کند
        تو نبودی اونجا! پس چی میگی؟! ...
         
        روحت شاد قهرمان
         
        شاهین زراعتی رضایی
        اردیبهشت 1401

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۱۳۱ در تاریخ يکشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۱ ۲۱:۲۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۷

        سلام استاد ارجمند

        آموزنده و ناب خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        دورد بر غیورمردان ایران زمین و سلام خدا بر شهیدان زلال اندیشه ی دل دریا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۴
        درود بر همیشه استاد مهربان خندانک
        خوش آمدید. افتخار دادید.
        سپاس از نظر دلگرم کننده و امیدبخشتان
        می دانم که این دعا را دوست دارید پس می گویم: خدا عاقبت امثال ما را همچون غیورمردان و غیورزنان تاریخ شکوهمند ایران زمین، ختم به اشرف فرجام ها یعنی شهادت نماید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۵
        و سپاس بیکران برای گلباران
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شاهزاده خانوم
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۸:۲۸
        درود بر جناب زراعتی بزرگوار خندانک
        چند روز پیش برای یادآوری ..‌‌دوباره کتاب شاهزاده رو خوندم خندانک آقای امین احمدی .. کتاب زمین انسان‌ها رو از آنتوان معرفی کردن که بخونم.. تهیه کردم ولی هنوز وقت نشده بخونم خندانک
        به خیالم جالب باشه خندانک خندانک

        سپاس از انتشار مجدد خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹
        درود شاهزاده خانوم اندیشمند خندانک
        چقدر خوب است که پیگیر برنامه مطالعه هستید. خندانک
        سپاس از حضور مهرافزایتان خندانک
        شاد و تندرست و ثروتمند باشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدرضاسیستانی  تخلص آدم
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۴۸
        درودبرشما عالی بود
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۰۴
        درود عزیزم خندانک
        خوش آمدید. خوشحالم که برایتان جذاب بوده است.
        خدا به اندیشه و قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        فردید فتاحی
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۱۴
        و این شبه مقاله‌ی پر مغز، یادآور سخن مرحوم شریعتی بود برایم در ابتدای کتاب /ابوذرش/، آن‌گاه که تهوعی را تصویر می‌کند از دیدن هیکل‌هایی که آرامش و لذت چربی‌های انبوه زیر پوست‌ عرق‌کرده و لزج‌شان جمع شده، پلک‌هایی سنگین و تنبلی که از شرم می‌کوشند تا چشمان آغشته به عیش و نوش‌شان را از دیگران بپوشانند و شعری را می‌ستاید که تار و پودش را شکنجه و افتخار شاعری مغرور در پای دیوارهای بلند زندان و زیر نگاه وحشی دژخیم بافته که زیبایی و شرفی دارد بر اشعاری که پای منقل و وافور و بساط مشروب‌ نطفه‌‌شان بسته شده...
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۲
        درود فردید جان خندانک
        سپاس از حضور سبزت و مهر کلامت.
        دست مریزاد به این قلم آزاده آتشین. خندانک
        از شریعتی گفتید و دلم هوایش را کرد. چقدر جایش خالی است در این روزهای سخت.
        اگر بود به ما می آموخت که چگونه با شکم های گشنه می توان آقایی کرد و همچون ابوذر سر تسلیم در برابر هیچ گردنکشی فرو نیاورد. اگر بود حال فرزندان ایران بهتر بود. صبح ها با اکراه بر نمی خاستند و شب ها با اندوه به بستر نمی رفتند. اگر بود قطعا چشمان فرزندان وطن از شور زندگی برق می زد. چقدر جای این مرد باشکوه خالی است این روزها ...
        خدا حفظتان کند. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ناظری(سراب ش ن)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۰۲:۰۳
        درود و عرض ادب استاد گرانقدر.. خندانک خندانک
        خواندن و لذت بردم..
        خیلی وقت پیش مستند این مرد بزرگ رو دیده بودم و الان نوشته شیوا وشیرین شما بزرگوار فداکاری آن قهرمان بزرگ رو دوباره برایم به تصویر کشید..روحش شاد ویادش گرامی باد.. خندانک خندانک
        در پناه حضرت حق شادمانه سلامت بمانید..
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۲
        درود جناب ناظری عزیز خندانک
        چقدر خوشحالم که برایتان جذاب بوده است.
        امیدوارم این نوشتار مختصر، روشنگر بخش دیگری از زندگی و باورهای نادر ابراهیمی برای شما باشد.
        خدا حفظتان کند. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ناظری(سراب ش ن)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۵۶
        درود برشما استاد ادب جناب زراعتی عزیز.. خندانک خندانک
        احسنت برشما.. خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدحسن پورصالحی
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۰۲
        سلام استاد بزرگوار
        واقعا نوشته بسیار عالی و آگاهی بخشی بود درباره ی دو هنرمند بزرگ . وقتی هنرمند درک کند هنر درخدمت مردم ارزش والایی دارد ماندگار خواهد شد برخلاف عده ای که هنر را درخدمت هنر میدانند و بس .
        استاد سپاس از این نوشته خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۰۰
        درود محمد جان خندانک
        سپاس از حضور و نظر سبزتان
        یک مطلبی خواندم از شما در مورد جبر و اختیار و ارتداد که جالب بود و بعد کامنت ها را هم دیدم. مطالبتان را در این صفحه هم دیدم و به نظرم رسید نکته ای را یادآور شوم.
        در همه عرصه ها و سبک های ادبی، یک طیف وجود دارد که ادیبان بر آن قرار می گیرند. در یک سو، نوشتن و سرودن برای «عشق و حال» و در سوی دیگر برای «خدمت به مردم». در یک سو «هنر برای هنر» و در سوی دیگر «هنر برای آرمانی انسانی یا الهی». غالبا دو سر افراطی طیف در جهان واقعی شامل ادیبان نمی شود ولی بین دو قطب طیف، می توان جایگاه ادیبان را مشخص کرد.
        اگر بخواهید به قطب خدمت به مردم گرایش داشته باشید ناگزیر باید درد مردم را به جان بخرید و آسایش زندگی را از خود سلب کنید. باید «نادر» شوید. خندانک
        با پرداخت این بها، جنس ادبیاتتان ناب تر و ماندگارتر خواهد شد. همچنین علاوه بر آثارتان، زندگی و شخصیتتان هم برای جمعی کوچک یا بزرگ، اسطوره خواهد شد. خدا را نیز بیشتر خوش خواهد آمد... خندانک
        انتخاب با شماست! خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۰۸:۵۳
        سلام استاد زراعتی گرامی
        ممنونم از این توضیحات ارزشمند شما که بسیار مفید و سودمند میباشد. همانطور که فرموده اید هیچ ارزشی در جامعه به راحتی به دست نمی آید باید از منافعی گذشت تا به منافع والاتر رسید فکر کنم اخوان ثالث هم از مخالفان مکتب پارناس بود مکتبی که ارزش هنر را برای هنر می دید که این مخالفت در بعضی اشعارش موج میزند ...
        (بی عیار و شعر محض و خوب و خالی نیست
        این عیار مهر و کین مرد و نامرد است)
        اما درمورد پاراگراف آخرتان استاد نوع نگارش بنده در جایگاهی نیست که در این هدف خداپسند عرض اندام کند و فعلا عددی محسوب نمی شویم البته آرزو بر جوانان عیب نیست خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        مجددا از شما سپاسگزارم استاد مهربان
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        جمعه ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۲۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسان فلاح رمضانی
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۱:۰۰
        درود بر شما خندانک
        سپاس از اشتراک این مطلب خواندنی خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۴۴
        درود بر جناب رمضانی عزیز خندانک
        خوشحالم که برایتان مفید بوده است.
        پاینده باشید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۱:۵۶
        سلام و درود شاهین جان
        دستت درد نکند
        تذکار و یادآوری همیشه لازم است
        خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۴۶
        سلام بر ابراهیم عزیزم خندانک
        سپاس بیکران
        به یاری خدا، نادر شوید و در آسمان ادب بدرخشید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۰۴:۴۶
        درودتان جناب زراعتی گرانقدر خندانک

        آموزنده و مفید خندانک

        پاینده باشید خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۵۱
        درود جناب ایوری ارجمند خندانک
        به مهر آمدید و بسیار خرسندم مفید بوده است. خندانک خندانک
        در پناه خدای مهربان، باغ اندیشه و قلمتان سبز باد. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمان پرناک
        دوشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۱ ۲۰:۰۵
        درود بر جناب زراعتی عزیز
        سپاس از اشتراک این مطلب ارزنده
        قلمتان پربرکت
        توفیقات روزافزون
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        چهارشنبه ۹ شهريور ۱۴۰۱ ۰۱:۰۲
        درود آرمان عزیزم خندانک
        سپاس که خواندید و خوشحالم که مفید دانستید.
        خدای قلم، راهنمای قلمتان باشد. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سارا (س.سکوت)
        دوشنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ ۰۶:۳۴
        درود بر شما جناب زراعتی گرامی
        دست قلمتان توانا ونویسا
        بسیار عالی بود
        تندرست باشید ودر نگاه نور خندانک خندانک
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۲۰
        ابتدا تشکر کنم و سپس بخوانم خندانک

        سپاس جناب زراعتی خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۴۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۰۸
        چه جذاب خندانک خندانک

        چقدر عجیب و چقدر خلوص نیت خندانک خندانک

        اما شاهزاده کوچولو همیشه با نام نویسنده برای من تداعی میشه خندانک

        عاشق این کتابم خندانک چه جالب که این دو شبیه هم بودند خندانک

        عالی بود خندانک استفاده بردم خندانک
        سپاس فراوان خندانک
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۳
        درود شاهزاده خانوم سبزاندیش خندانک
        سپاس از نظر لطفتان و خوشحالم که برایتان مفید بود.
        چیزی که شاید در ویرایش های بعدی به آن اشاره کنم این است که اگزوپری و نادر هر در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان، نامدار شدند. البته تعداد و تنوع آثار نادر برای کودکان و نوجوانان بسیار زیاد است. او بخش عمده ای از زمان و توان خود را طی یک سیر حکیمانه به پرورش فکری آینده سازان ایران اختصاص داد. از نظر دوراندیشی شاید بتوان گفت او فردوسی ادبیات کودکان و نوجوانان است... خندانک
        در پناه خدای مهربان باشید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۰۶
        چه زیبا.. پس حتما ویرایش کنید خندانک

        خیلی شبیه هم بودند خندانک

        سپاسگزارم از معرفی این بزرگ مرد خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۳۶
        درود بر شما جناب زراعتی بزرگوار خندانک

        خدا قوت خندانک سپاس برای یادآوری خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸

        🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        ارسال پاسخ
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
        پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1