سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        کنگاشی در یک شعر از سر نقد
        ارسال شده توسط

        غلامحسین جمعی

        در تاریخ : شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۳۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۷۴ | نظرات : ۴۱

         
         
         
        شاعر: مهدی محمدی
        شعر : آزرده ام
        نویسنده : غلامحسین جمعی
         قبل از نوشتن درمورد شعر مربوطه شاید برای حضور ذهن بیشتر
        شاید لازم باشد آن را به اتفاق هم بخوانیم
        آزرده‎ ام
        آزرده از یأسی که بر شاخ درخت سبز امیدم،
        در راستای موجْ موجِ برگ‎برگ ش
        شبیه مرغ ماهی خوار می ‎خواند،
        آزرده‎ ام
        آزرده از جغدی که بر بام آرزوهایم
        نشسته در هوای مفت یک گنجشک
        هوو هووی شامگاه شوم دارد
         
        آزرده ‎ام
        آزرده از هر چه میانِ کِشته ‎هایم
        شبیه کِرم می‎غلتد
         
        کنار مردگی ‎های غمِ شب ‎نامه می‎خوابم
        کنار ماهِ دودی تا لب دورش
        به کام تشنه می ‎ریزم
        به کام تشنه ابروی هلال بی‎ نورش
        هر چند که ابر اندود
        شغاد مذهب رستم
        درون غار بی ‎پهنای تن دارم
         
        بگذر از درگاه شب
        دارد سحر با بوی دوست می‎ آید
        با حرارت از حریر تن پوشش
        با خودش دارد خاطرات بازیِ باد با موج گیسویش
        هنگامه ‎ی پهلو زدن بر ساحل کف‎ های زنجیری بود
        که در زندان سرد واژه ‎ها از نغمه‎ ی شیرینِ بی‎ فرهاد گیج بودم گیج
        بگو تا پیشِ من آید سبب آسای من
        که مغزم را کشیده شبهه ‎ی تقوای ناجور خمار افزون
        تا پشت دیوار فرار مغزها
        ولی آزاده از هر آن چه می ‎زاید تب آشفته با سجاده‎ ی نیرنگ
        دغل بازِ شبِ زاهد
        غبار خرقه ‎ی صوفی
        عبای وحدت آن سو
        و این سو تا
        بنای بستن دروازه‎ های احتکار عشق
         
        به دور کعبه ‎ی بت‎ها
        چرخشی بود از مستیِ افزون
        شبیه اشک روضه‎ های بی ‎سبب از کار و ‎کردار
        نماز بی‎ صله بود این همه طغیان
        زبانِ واژه پردازی
        در زمانِ فکر خود بودن
        زمینِ بی ‎درخت لامذهب
        در زمام بی ‎‎رگِ طاغوت کژبینی
        بر مناره ‎ی جنبان مردگی بود این همه طغیان
        که از خواب سیاه ماه آسمانی می‎ فشاند رنگ
        و با جوف شاخه ‎های شخارش
        آسمان را مکیده با نیرنگ
         
        نه دیگر بس کن
        شعار بی ‎پایه را بس کن
        شکستن در حریم واژه‎ ها را بس کن
        نمی ‎خواند تو را یک تن پس از آشوب درهم رفته‎ ی بیمار
        همان بهتر که بی‎ طغیان
        که بی ‎فریاد
        که بی ‎کردار
        به پایان آید این دفتر
        *****
         
        دلسروده ی ( آزرده ام )، اثر شاعر بزرگوارمان جناب مهدی محمدی علاوه بر تأثیرو تأ ثراتی که از دل برآمده ولاجرم بر دل می نشیند. اندیشه هایی ازجنس سر نیزدر کوله بار خویش دارد، لذا هم دوست داشتنی است و هم قابل تأمل و تفکر،
         سر و دل برای انسانها حکم دوبال پرنده را دارند، همانطور که پرنده
        با یک بال نمیتواند پرواز کند ، انسان ها نیزبرای زندگی بهتر داشتن به این دو المان نیازمندند . گرچه حضور فعال سر ودل درکنا هم زندگی بهتری را رقم میزنند ، ولی کارشاعر را به مراتب سخت ترمی نماید. و تا حدودی شاعر را بر سر دوراهی قرار می دهد،  زیرا دل و سر هرکدام ساز خودشان را می زنند . یکی عاقبت اندیش است و دیگری با عشق، دل به دریا میزند . وبرای شاعر که قصد دارد، چه در مضمون و محتوا و چه در شکل و فرم وساختار دست به ساختار شکنی بزند ، تعادل برقرار کردن میان سرو دل . کاریست بس ستبرو سترگ .
         
         زبان شعر کاملا تصویری و استعاری و سمبولیک و در پاره ای از موارد نمادین است . تا بتواند در دریای پر التهاب و طوفانی شرایط اجتماعی امروز، راحت تر شنا کند. وبه خدمت گرفتن همین ابزارهاست که دست وبال شاعر را باز تر کرده ، تابتواند در حدِ قابل قبولی شعر را به سرمنزل مقصود هدایت کند. واین ابزارها چیزی نیست ، جزبهره بردن از انواع تشبیه ، استعاره ، ایهام ، وپارادوکس و در پاره ای موارد ابهام های خود خواسته و آگاهانه، و آوردن کلید واژه هایی که چون فانوسی  مسیر حرکت را روشن کرده و آرایه های هنری را قابل پذیرش ترکند، همانطور که عزیزان واقفند، صنعت تشبیه، مانند کردن چیزی است به چیز دیگری خلاف عرف و باور.زیرا  تشبیه های باورپذیر، را نمیتوان در زمزه کارهای هنری دانست . چون وقتی
        می گوییم ( پلنگ مثل شیر است ) درواقع خیلی از خصوصیت های پلنگ در شیر هم وجود دارد . وقیاس ما در خیلی از مواردش بر صدق است و نه کذب،  و تشبیه هنری،  کاریست بر اساس کذب .
        ولی وقتی میگویم ( صورت یارم مثل ماه ویا خورشید است) یک دروغ و کذب شاعرانه گفته ایم که آن را تشبیه می نامییم. یکی از تقسیم بندی هایی که درمورد تشبیه صورت گرفته به این شرح است
        1 ــ تشبیه حسی به حسی که هردو ملموس هستند
        2 ــ تشبیه عقلی به حسی که عقلی غیرملموس و حسی ملموس است
        3 ــ تشبیه  عقلی به حسی
        4 ــ تشبیه حسی به حسی که هر دو غیر ملموس است
        که نوع چهارمی مشکلترین نوع تشبیه است. با این مقدمه به سراغ فراز زیر می رویم . تا ببینیم در کدامین نوع تشبیه جای می گیرد.      
        (آزرده‎ ام
        آزرده از یأسی که بر شاخ درخت سبز امیدم،)
        در این فراز ( یأس)  یک احساس حسی می باشد و( شاخِ درختِ سبز)  یک فرازمرکب است ، که ملموس می باشد و به زینت امید
        تزیین یافته. وتا اینجا فقط با یک جمله روبرو هستیم و هنوز تشبیهی صورت نپذیرفته است .
        بعد از این فراز به جمله های زیر بر می خوریم
         
        (در راستای موجْ موجِ برگ‎برگ ش
        شبیه مرغ ماهی خوار می ‎خواند،
        آزرده‎ ام)
        در فراز های بالایی با دیدن ( شبیه ) احساس میکنیم با یک تشبیه روبرو هستیم . و خلاصه ی تشبیه این است
        ( یأس روی شاخه درخت سبزامیدم شبیه مرغ ماهی خوار می خواند)
        دراین تشبیه  در شکل ظاهرش میتوان سبزی و شادابی درخت را در برگهای سبزش دید مثل
        ماهی ها که در دریا باعث زیبایی و شورانگیزی دریا شده اند،
         و ( یأس) روی درخت سبز امید مثل ( مرغ ماهی خوار) است بالای
        سرِماهیان دریا . و آزردگی شاعر نیز از همین واقعیت ویا باورهاست .
        بر این باورم : به  همان میزان که برای شاعر این حق را قایلیم که شعرش را با هردیدگاهی که دارد منتشر کند، به مجرد اینکه شعرش منتشر شد، این حق را به وجود می آورد که خوانندگانش، هرایده و نظری که دارند ابراز نمایند.
        در اینجا ممکن است چنین تصورشود که ( یأس ) چگونه می خواند؟
        درپاسخ باید گفت ،اگر پذیرفته ایم که شاعر می تواند بگوید( صورت یارم مثل ماه است ) و یا ( قد دلدارم اندازه سرو است ) ویا ( علی مثل شیر است)
        باید گقت که ( یأس) هم قادر به خواندن است . ضمن اینکه در سروده های تشبیهی و استعاری و نمادین معمولا خوانندگان به سراغ اینگونه
        پرسش ها نمیروند . و به قول شاعر بزرگوارمان منصور اوجی یکی
        از تعریف های شعر این است : ( ممکن کردن ناممکن ها در کلام )
        وشاید بد نباشد بدانیم که  یکی از نقاشان بزرگ جهان فرموده اند
        ( ای کاش می توانستم قوطی کبریتی را بکشم که در عین حال یک خفاش هم باشد ) که اشاره ایشان به شاعران است .
        شاعر در فراز های زیر حتی تصاویر زیبا و ملموس تری هم می آورد   تا تصویر قبلی را جا بیندازد که می توان آنها را کلیدواژه هایی دانست برای تصویر قبلی با هم می خوانیم
         
        (آزرده از جغدی که بر بام آرزوهایم
        نشسته در هوای مفت یک گنجشک
        هوو هووی شامگاه شوم دارد)
         
        ویا این تصویر دیگر
         
        (آزرده ‎ام
        آزرده از هر چه میانِ کِشته ‎هایم
        شبیه کِرم می‎غلتد)
        و کلمه ی ( هرچه ) میتواند ( یأس ) باشد یا ( جغد ) و یا همین ( کِرم) ویا هرچیز دیگر ..... که دارای بار و بارم منفی دارد.
         
        اگر به عبارات و ترکیب و تصاویر زیر توجه بیشتری مبذول داریم
         (  یأس ـــ درخت سبز امید ـــ راستای موج موج .... ـــ جغد ـــ آرزو ها
        ـــ شامگاه شوم ــــ کشته هایم ویا کشته هایمان ـــ کرم ـــ کنار مردگی ـــ
        غم شب نامه ـــ ماه دودی ـــ کام تشنه ـــ ابراندود ـــ شغاد ـــ مذهب ـــ
        رستم ـــ درگاه شب ـــ سحر با بوی دوست ــ بازی باد با موج گیسو ــــ
        ساحل کف های زنجیری ـــ زندان سرد واژه ها ــ نغمه ی شیرین بی فرهاد ــ شبهه ی تقوی ناجور ـــ فرار مغز ها ـــ سجاده ی نیرنگ ـــ
        دغل باز شب زاهد ــ غبار خرقه ی صوفی ــ عبای وحدت آن سو ـــ
        احتکار عشق ـــ بستن دروازه ها ـــ دور کعبه بت ها ــ اشک روضه های بی سبب ــ نماز بی صله ـــ فکر خود بودن ـــ درخت لا مذهب ــ
        زمام بی ‎‎رگِ طاغوت کژبینی ـــ مناره ‎ی جنبان مردگی ــ این همه طغیان ــ خواب سیاه ماه آسمانی ـــ آسمان را مکیده با نیرنگ ـــ
        شعار بی ‎پایه ـــ شکستن در حریم واژه‎ ها ) متوجه خواهیم شد که
        آزردگی شاعررا نمیتوان خطی تصور کرد و یا یک بعدی دانست
        زیرا میدان تصاویر و ترکیب ها و تعابیرحتی از سطح هم گذشته و آن چنان انبوه است که خودحجمی را بوجود آورداست و این نشان میدهد
        که دید شاعر باز است و در نتیجه آزردگی اش نیزبیشتر از یکی دو  مورد است و کل نارسایی ها را نشانه رفته است . و با توجه به بسامد ترکیب و تصاویر فرهنگی، اگر نگوییم گلا فرهنگی است ولی می توان گفت که کلا دغدغه ی فرهنگ دارند . زیرا باور دارند که تمام مشکلات ریشه فرهنگی دارد . و از کلیشه کردن دردها به یک موضوع ویا یک موضع خاص بیزارند و دل آزرده و  به یک کار میدانی کردن معتقدند. 
        در انتها یکی دو مورد را در جهت زیبا و بهتر کردن شعر که خیلی هم نظر شخصی نیست مطرح می نمایم و امیدوارم مقبول افتد
        1 ــ در شعری که این همه نارسایی ها عامل و یا انگیزه ی سرایشش بوده اند . و فریاد شاعر بلند و متنوع می باشد انتظار این است که از پتانسیل خود واژه ها هم به عنوان موزیک متن شعر بهره می بردند و مثلا بجای گفتن
        (  در راستای موجْ موجِ برگ‎برگ ش) چنین می فرمودند
        ( در راستای موجا موج برگ برگش) زیرا در جملات اعتراضی حرف
        ( آآآآآآ ) در کلمات ، خود تداعی نوعی فریاد زدن می کند
        2 ــ شاید ورود و خروجِ ِ تعدادی فراز های نیمایی با تمهیداتی که شاعر
        درنظر می گیرد،  بتواند به کمک موسیقی درونی یک شعر سپید بیاید و نه تنها گوش را آزار ندهد که خوشایند نیز باشد . ولی وقتی در یک سروده که بار اصلی موسیقی آن بر دوش  عروض نیمایی است ویا در گوش خواننده چنین احساسی را بر می انگیزد حضور جمله های سپید بدون مکث، و یا توقف ویا آماده نبودن مقدماتش موسیقی شعر را با پارازیت ناخواسته همراه می کند که در دوسه جای شعر اتفاق افتاده است
        3 ـــ  مثلا در این فرازها
         
        شغاد مذهب رستم
        درون غار بی ‎پهنای تن دارم
        بگذر از درگاه شب
        دارد سحر با بوی دوست می‎ آید
         
        شاید بهتر بود می گفتند
         
        (شغاد مذهب رستم
        درون غار بی پهنای تن دارم
        تو هم بگذر ازین درگاه شب
        دارد سحر با بوی دوست می آید )
        4 ــ گرچه کسره هایی مثل ( دغل بازِ شبِ زاهد) که آن را( تتابع اضافات) می نامند در قدیم مذموم بوده ولی امروزه بخصوص در شعر سپید بر این باورند که به موسیقی درونی کمک می کند و در اشعار شاملو و فروع فرخزاد نیز به وفور دیده می شود ولی در بعضی موارد مثل (کنار ماهِ دودی تا لب دورش // به کام تشنه می ‎ریزم) باید از خیرش گذشت و چنین نوشت ( کنارماه دودی تا لب دورش / به کام تشنه می ریزم ) که هم ( ماه دودی ) بتوان خواند و هم کنارماه، دودی تا لب دورش به کام تشنه می ریزم . درواقع امکان خوانش های مختلف را از خواننده نگیریم و ترکیبمان را یک بعدی نکنیم . مثل جمله زیر که اگر حرف کسره وجود نداشت ، امکان دوگونه خواندن برایش فراهم است
        (کنار مردگی ‎های غمِ شب ‎نامه می‎خوابم)
        الف :( کنار مردگی های غمِ شب، نامه می خوانم )
        ب : ( کنار مردگی های غم، شب نامه می خوانم)
        5 ــ گرچه از شاعر نباید انتظار یک مصلح اجتماعی داشت . وهمینکه با نگاه تیزبینش نارسایی ها را مطرح می کند وظیفه خود را انجام داده است ولی انتظارهم نداریم که اگر انرژی مثبتی تزریق نمیکند در انتها به هر دلیلی با چنین جمله هایی شعرشان را تمام کنند
        ( همان بهتر که بی طغیان
        که بی فریاد 
        که بی کردار
        به پایان آید این دفتر)
        برای شاعر عزیز مان ارزوی توفیق بیشتری را رزو دارم 
        باقی بقایتان 

         
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۴۰۲ در تاریخ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۳۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۹
        سلام و عرض ادب خدمت هردوبزرگوار
        باآرزوی سلامتی و عزت مستدام
        وقتتان بخیر ؛ روزگاران تان سعادت مدار در دلشادی ها برقرار ؛ به قلمِ مآثرکلام تان اندیشمندانه و خِرَدوَرز دربردارنده ی نکاتِ آموزنده و ارزشمند ، نقدادبیِ ساختاری و مضمونی دلسروده ی موزون و منسجم بیانِ ( آزرده ام ) را به تعالیِ معناپروری داشتید.

        زنده باد

        درپناه یکتای هستی بخش خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۰۲
        درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و بزرگوارم

        سرکارخانم طاهره حسین زاده (کوهواره)

        حضور عزیز و ارزشمند و همراه با حسن نیت آن بزرگوار

        را صمیمانه ارج می نهم و از این همه کوچکنوازی آن بزرگوار

        صادقانه قدردانی میکنم

        برایتان بهترین ها را آرزو دارم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۴۴
        خندانک
        دروداستادجمعی عزیز خندانک خندانک
        وممنون اززحمتی که می کشید خندانک خندانک خندانک
        استفاده کردم ازکلاس درستان خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۴۹
        درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و استاد بزرگوارم

        سرکارخانم جمیله عجم( بانوی واژه ها)

        حضورتان را عزیز می دارم و از این همه

        حسن نیت و مهربانیتان صمیمانه سپاسگزارم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۲۸
        با هزاران درود
        بسیار زیباست هم شعر شاعر و هم نقد ناقد استاد جمعی بزرگوار که همه ی خصال نیک و ویژگیهای یک ادیب فرهیخته درایشان جمع است و بقول خواجه ی شیراز مجمع خوبی و لطفند
        با آرزوی بهترینها
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۱۱
        درود استاد اخباری عزیز. بی نهایت از لطف شما سپاسگزارم استاد.
        مهرتان همیشگی خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۸
        سلام استاد جمعی عزیز 🌹
        خیلی سپاسگزارم از لطف و مهربانی و بزرگواری تان خندانک
        و به ویژه سپاس بی کران به خاطر نقد ادبی و رهنمودهایتان.
        خوشحال و خرسندم از خواندن این نقد که استاد عزیزم جناب جمعی با صرافت قلم به بررسی اثر از ابعاد مختلف پرداخته اند.
        در مورد تشبیه اینکه استاد فرمودند تشبیه هنری کاریست بر اساس کذب، از قدیم الایام منقول است که بهترین شاعران دروغگوترین آن ها هستند. مقصود همین خیال پردازی هاست و ممکن کردن ناممکن ها در کلام
        به شخصه بر این باورم شاعری که شعرش را منتشر می کند باید بپذیرد که برداشت های مختلفی از شعرش می شود، شعرش نقد می شود، گفتگو صورت می گیرد و حتی ممکن است جریاناتی را به همراه داشته باشد. که اصلا خصیصه یک شعر تاثیرگذار این است که محل گفتگو است و جای بسی اقبال است که شعر یک شاعر نقد شود و بحث پیرامون کم و کیف و معنا و سخنش صورت گیرد.
        در خصوص نکاتی که استاد جمعی عزیز جهت بهتر شدن شعرم پیشنهاد دادند ضمن اینکه تمام نکاتی که مطرح کردند درست می بینم و بسیار خرسندم در این زمان که ایام جوانی است و قلم جای پیشرفت دارد استاد عزیزم این نکات مهم و رهنمودهای موشکافانه را ارائه دادند و بسیار قدردانم و سپاسگزار از لطف و عنایت قلم شان. معتقدم و سفارش می کنم به جوان مثل خودم که حیف است استفاده کنید از محضر اساتید گلی مثل جناب جمعی که اینطور مهربان و صبور و خالصانه در ارتقای قلم می کوشند و زبان قاصر است از این همه لطف. و این نقدها را بخوانید و الگوبرداری کنید. بسیاری از همین نکات در سایر اشعار نیز صدق می کند. البته جوان به خاطر شور و هیجان و غروری که دارد و اقتضای سن ایشان نیز هست ممکن است کمتر بپذیرند نقدها را ولی باید باور کنند که بهترین و سریعترین راه پیشرفت قلمشان این است که از این نقدها و قلم ها غافل نشوند.
        به طور خاص هم اگر بخواهم اشاره کنم هم در مورد موجا موج برگ برگ ش، هم در خصوص پارازیت ها که حتماً اصلاح این موارد را در برنامه قرار می دهم و هم در خصوص کسره ها (تتابع اضافات) که پیشتر برای راحت کردن امر خواندن شعر و رعایت حال مخاطب استفاده کرده بودم ولی حال احساس می کنم بهتر هم هست که مخاطب با کنکاش بیشتر معنا و موسیقی شعر را کشف کند‌؛ در خصوص پایان بندی شعر که بی شک از بهترین نقدها بود، کمتر دیده بودم نقد محتوایی که آن هم از ضرورت های نقد امروز است، صروت بگیرد.
        در پایان تشکر می کنم از همه شاعران و فرهیختگان عزیز که شعر بنده را قابل دانستند و مزین شد به نگاه های زیبایشان و قلم های سبز و نقدها و نقطه نظراتی که در جای خودشان همگی به من کمک کرد برای شناختن زوایای مختلف اثر، نقص ها و نقاط قوت اثر، تا بتوانم هم در خصوص این شعر و هم اشعار آتی ان شاء الله این موارد را رعایت کنم. و تشکر ویژه از استاد جمعی عزیز که نمی دانم چگونه لطف شان را جبران کنم.
        بی نهایت سپاسگزارم استاد مهربانی ها و خوبی ها، در کنار شماست که نوشتن و سرودن معنا پیدا می کند. سپاس خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۲۲
        درودو سپاس بر شاعر فرهیخته ووارسته و

        با ذوق و صاحب اندیشه ام جناب مهدی خان محمدی

        از این سعادتی نصیب این خرد شد تا روی شعر ارزنده و

        پرمحتوا و زیبایتان قلم فرسایی کنم بسیار خرسندم

        همانطور که شاعران برای سرودن شعر علاوه بر بینش

        و دانش اجتماعی نیاز به ذوق و انگیزه سرایش دارند

        معتقدم که منتقد هم تا شعری به دلش ننشیندو ذوقش

        را بر نیانگیزد ، نقدی صورت نمی گیرد و اگر هم چیزی بنویسد

        مثل لباسهای سری دوزی می شود و چنگی به دل نمیزند .

        زیرا باید نقد هم دارای احساس باشد و تا شعری احساس نقاد

        را قلقلک ندهد کاری دوست داشتنی و دلچسب صورت نمی گیرد و

        و در مرحله بعد از انگیزه نوشتن . اگر شعری مایه ی کافی و وافی

        نداشته باشد ، درواقع خمیر مایه کار شاعر مطلوب نخواهد بود

        و حاصل کار نیز دلچسب نخواهد شد . و از این نظر نیز به سهم خودم

        تشکرو قدردانی میکنم و امیدوارم که چیزی از ارزشهای شعرتان را کم

        نکرده باشم . و از اینکه دلسروده ی آن بزرگوارباعث گردید . تا بیشتر

        درخدمتتان باشم خرسندم و امیدوارم که چیزی از ارزشهای شعرتان را

        کم نکرده باشم . و اگر در حدمطلوب نتوانستم در خدمت دلسروده

        آن بزرگوار باشم نه از کم ارادتی این خرد به آن عزیز بزرگوار است بلکه

        بیش از این توانایی و بضاعت علمی نداشته ام وگرنه کم کاری دروجودم

        نیست . برایتان در تمامی موارد زندگی و هنری آرزوی موفقیت دارم

        با مهرو ارادت
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۵۵
        سلام و درود استاد فرزانه و عزیزمان. کاملا موافقم سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند و نقد شما از همین رو شیرین و نیکو و آموزنده بود و همچون همیشه یا مهربانی و بزرگواری شما، آن چه در نگاه شاگرد کوچکتان بود، فضل بود و بزرگی و قلم اندیشمند. باشد که جبران کنیم استاد این مهربانی ها و الطاف بی کران را و سپاسگزارم از آرزوی توفیق که با داشتن شما اساتید عزیز راه های موفقیت سهل است.
        مهرتان همیشگی و قلمتان تابان خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۴
        Your verbal dexterity
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۰
        درود بانو. از حسنات شماست شعر شیوا سرودن و دانش ادبی و ایضا این ابراز لطف ها. خندانک
        محمد راد
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
        درود استاد
        نقد آموزنده ای بود
        و شعر مهدی جان بسیار زیبا و قابل تامل بود خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۲۵
        درودو سپاس بر عزیز بزرگوارو فرهیخته ام

        جناب محمد را د

        حضورتان را عزیز می دارم و برایتان بهترین ها را

        آرزو دارم و از محبتهایتان صمیمانه سپاسگزارم

        با مهرو ارادت

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۵۶
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۵۶
        سپاسگزارم شاعر فرهیخته و دوست و رفیق عزیز. نگاهتان سبز و دلتان دریایی
        ارسال پاسخ
        فاطمه کیانی(میترا)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک عالی
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۹
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۲۸
        درودو سپاس بر سرور بزرگوار و فرهیخته ام

        سرکار خانم کیانی

        حضور عزیز و ارزشمندتان را گرامی می دارم و

        از این همه حسن نیت آن بزرگوار صمیمانه و صادقانه

        تشکرو قدردانی میکنم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اجمل وثیق
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۲۲
        سلام! سلامتی!
        جناب محمدی عزیز بسیار زیبا سرودید⚘⚘⚘
        سپاس فراوان از استاد جمعی بزرگوار که باز هم با باران واژه هایشان باغ ادبیات ام را سیراب نمودن⚘❤⚘

        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۰۲
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۹
        درود شاعر فرهیخته که از اشعار خوبشان آموخته ام. بی نهایت سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۵۱
        درودو سپاس بر شاعر بزرگوارو با ذوقم

        جناب اجمل وثیق

        حضورتان را عزیز می دارم و از محبتهایتان

        صادقانه تشکرو قدردانی مینمایم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین راستگو
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۶:۴۹
        درودو سپاس بر شاعر فرهیخته و با ذوقم

        جناب راستگو گرامی

        حضورر عزیز تان را ارج می نهم

        از این همه محبت آن بزرگوار

        صمیمانه تشکرو قدردانی میکنم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۲۷
        سلام و عرض ادب استاد عزیزم
        ودوست دیرینم
        ادیب صاحب دل حضرت جمعی گرانقدر
        صفحه ای پربار و آموزنده خلق فرمودید
        درود بر هر دو عزیز
        با مهر و ارادتی خاص و فراوان خندانک خندانک خندانک
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۴
        سلام استاد شریفیان عزیز، بی نهایت سپاسگزارم
        مهرتان همیشگی خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۶:۵۸
        درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته و کوچکنوازم

        جناب شریف شریفیان گرامی

        حضور همواره پر مهرتان انرژی بخش پست های اشعارم می باشد

        و به این حضورتان افتخار میکنم عزیز

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۳۳
        درود بیکران
        بسیار استفاده کردم
        دستمریزاد استاد جمعی بزرگوار
        پیروز و پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۰۳
        درودو سپاس بر استاد بزرگوار و صاحب اندیشه ام

        جناب کریمیان گرامی

        حضور سرشار از مهر و محبت آن عزیز را ارج می نهم

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۴:۱۱
        سلام و ادب محضر استاد عزیز و بزرگوارمان جناب جمعی گرانمهر
        و برادر ادیب و شاعرم مهدی عزیز و دوست داشتنی
        ابتدا درود بی کران به استاد عزیزم و تشکر بی حد ازین نقد سازنده و آموزنده و نگاه پر مهر و محبت استاد ارجمندمان
        آرزوی سعادت روزافزون در صحت و سلامتی کامل برای همه ی عزیزان من جمله استاد جمعی مهربان و مهدی عزیزم
        در پناه خدا باشید به مهر
        ارادتمندتان🌹🌹🌹🌹💙💙
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی محمدی
        مهدی محمدی
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۰۰
        سلام و درود، خیلی لطف دارید. سپاسگزارم رفیق دیرینه ی خورشید خندانک
        فدای مهربانی های شما. تابنده باشید و پاینده، استوار بر مرام کوه خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۷:۱۰
        درودو سپاس بر شاعرو فرهیخته و با ذوقم

        کناب اسماعیلی (راجی)

        حضور عزیز و ارزشمندتان را گرامی می دارم و

        صمیمانه از این همه محبت و حسن نیت

        ستایش برانگیزتان صادقانه قدردانی میکنم

        امیدوارم که همواره باشید به مهرو نویسا

        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۹ ۱۹:۳۷
        سلام ودرود بینهایت
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        غلامحسین جمعی
        غلامحسین جمعی
        چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۴۴
        درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام

        جناب فتحی گرامی

        حضورتان را ارج می نهم و از محبتهایتان صمیمانه سپاسگزارم


        با مهرو ارادت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2