سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        صدای بازی نمیاد
        ارسال شده توسط

        فرحناز راسخ

        در تاریخ : يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۲۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۱۶۹ | نظرات : ۹

        ...دلم يك كوچه سرشار از بازي
        دلم يك خانه لبريز از احساس مي خواهد...
        نكاهي پاك، دستي مهربان، قلبي سخاوتمند
        كه بيش از "حرف"
        بيش از "دوستت دارم"
        كه بيش از بوسه و لبخند
        "آيين رفاقت"را بلد باشد
        ...
        در اين دوران پر اندوه 
        دلم يك روزگار شاد مي خواهد
        دلم يك آسمان پر كبوتر
        خالي از انديشه صياد مي خواهد
        ...
        يه روز كه خيلي شاعر شده بودم و دلم گرفته بود اتفاقا تازه هم اين شعر رو گفته بودم، با تعدادي از دوستان اهل دل،از كوچه هاي شهر ميگذشتيم، ديديم اصلا صداي بازي نمياد... به يكي ديگه از دوستان شاعرم ( فرحنازراسخ )گفتم پايه اي در خونه ها زنگ بزنيم و اعتراض كنيم؟! جالب بود بانو فرحناز با جسارت دوست داشتني پذيرفت( راستش از اين ديوانگيش خوشم اومد)... خلاصه در خونه ها زنگ زديم و گفتيم چرا توي اين كوچه بچه ها بازي نميكنند، چرا فرياد زندگي بلند نيست و... اولش مردم تعجب كردند ولي وقتي من بانو فرحناز رو معرفي كردم گفتم ايشون از شاعران شهر هستند همه كلي ما رو تحويل گرفتند و ...☺️ و قرار شد ديگه بچه ها بيان بيرون بازي كنن... باورش سخته ولي باور كنيد يه هفته بعد، براي نتيجه كار، به اون كوچه سر زديم يادمه ساعت شش عصر يه روز بهاري بود ديديم كوچه سرشار از حس زندگيه و فرياد زندگي بلند...
        گوشه اي از خاطرات دكتر مرتضي نامدار
        از كتاب "من و زندگي"

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۰۲۸۲ در تاریخ يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۲۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۵
        درود استاد بانو
        چه کار مفید و خداپسندانه
        کاش بیشتر مردم مثل شما فکر و عمل میکردند
        در واقع شادی نذر نموه اید
        عزاداری هایتان قبول
        موفق باشید خندانک
        فرحناز راسخ
        فرحناز راسخ
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۵
        درود استاد مهربانی ها
        ارسال پاسخ
        یدالله عوضپور    آصف
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۲۸
        درود برشما
        و آفرین
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تا دستت می رسد
        برای شادی بجنگ
        دست که کوتاه شد
        پایت را دراز کن
        آصف
        فرحناز راسخ
        فرحناز راسخ
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۵
        درود استاد نازنین و بزرگوار
        ارسال پاسخ
        فرحناز راسخ
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۴۵
        درود استاد مهربانی ها
        معصومه خدابنده
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۵۲
        خیلی جالب بود
        درودتان باد
        ماه بانو
        فرحناز راسخ
        فرحناز راسخ
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۵
        سپاس بانو جان❤️
        ارسال پاسخ
        افسانه هادی(رخشانه)
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۵۷
        درود یاد باد آن روزگاران یاد باد
        چتر رنگی زیر باران یاد باد
        فرحناز راسخ
        فرحناز راسخ
        دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۶:۵۲
        درود بر شما عالی
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1