يکشنبه ۵ اسفند
فقط نگام کن
ارسال شده توسط برین بهار در تاریخ : جمعه ۶ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۱۲
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۰۵ | نظرات : ۰
|
|
فقط نگام کن...
هر وقت میخواستم باهاش حرف بزنم طفره میرفت از شنیدن
یجوری زل میزدتوچشمام و بی دلیل فقط لبخند میزد؛
گاهی حس میکردم اصلن حواسش ب یه جای دیگس.
یوقتایی هم یه سیگار روشن میکرد و میزاشت گوشه ی لبش و با اون ژست منحصر به فرد خودش تکسرفه ای میکرد
ومیگفت :
راستی هنوز دلتنگم میشی؟؟؟
نمیدونستم چی باید بگم بهش ...
بازم خیره میشد به چشمام و میگفت "تو فقط نگام کن "دارم هجی میکنم کلمه به کلمه ی حرفاتو
نمیخواد چیزی بگی؛
"فقط نگاهم کن"
اونوقت بدون اینکه جمله ای گفته باشم
تمام حرفای دلمو یجور شاعرانه ای برام زمزمه میکرد
عجیب صداش موسیقی آرامش جانم بود...❤️❤️❤️
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :

|

|

|

|

|
این پست با شماره ۱۰۱۰۸ در تاریخ جمعه ۶ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید