دوشنبه ۳ دی
اشعار دفتر شعرِ یادگار نو شاعر امید محبی(آرسین)
|
|
آمدی اول قصه ولی آغاز نبود
|
|
|
|
|
در فراسوی خیال نام تورا خال زدم...
|
|
|
|
|
این یک نوع جدید است (تعقید)
چند وقتیست که در فکر فرو میروم .انگار زمان در گذر ثانیه ها تعجیل است
|
|
|
|
|
دلگیرم از این وضع بدانسان که به چشمم
بیکاره شده خوار در این دوره زمانه
|
|
|
|
|
در وصف جمال تو به بن بست رسیدست زبان
|
|
|
|
|
امروز . خورشید ز غرب تابیده
از ظلمت این قوم به قهر تابیده
امروز . سماء رنگ دگر می گیرد
چون . اص
|
|
|
|
|
هر دم ورقی خورد بدین دفتر فانی
یک عمر نگارش شده زین دفتر فانی
|
|
|
|
|
روي اين زمين خاكي آدما همه يه جورن/
همشون باهم غريبن همه از همديگه دورن
|
|
|
|
|
سالیانیست طویل.من در این خانه ی تنهایی خود تنهایم
به تو می اندیشم
من چنان غرق در افکار خودم مبهو
|
|
|
|
|
چشم هايم خيس آب_
اشك هايم به سرازيري باران شمال_
غم ها در دل من،خانه ي ويلايي دارند به رهن_
و جدا
|
|
|
|
|
نگاهي دگر بر ترانه ي بوي عيدي با صداي استاد فرهاد مهراد
بوي عيدي,بوي توپ,بوي كاغذ رنگي/
بوي تند ما
|
|
|
|
|
پند گونه ای آهنگین
من غلام ادبم, بی تو جامی نکنم اذن طلب
چون بدانم که بنوشم,خارجم گردد از عرفان و
|
|
|
|
|
روزگاریست در این باغ بزرگ. از پس ترس مترسک . من به خود لرزیدم
که مبادا بروم در پی یک سیب و گرفت
|
|
|
|
|
(* آش*)
طنز گونه ای نو
در خانه ی ما هر چه که میخواهی هست
|
|
|
|
|
آب را گل نکنیم!
تو چه گفتی سهراب؟ آب را گل نکنیم ؟ و چه کردند احباب؟
آب ما گل شده است
آن
|
|
|
|
|
باز هم ترانه ای اجتماعی
یکی هست میونه ماها. که ازش فرا
|
|
|
|
|
سلام و درود بر شما ناب سرایان گرامی به خاطر استقبال گرمتان از بنده ی حقیر
امیدوارم سربلند و پیروز
|
|
|
|
|
باسلام و درود فروان خدمت استادان وشاعرین عزیز
منتظر الطاف پر مهرتان هستم
|
|
|