يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ باغ نگار شاعر زیتا رضایی
|
|
در مسجد الاقصی چشمهایت من دور افتاده از جغرافیای خود گدای سامری ام پنهان شده
|
|
|
|
|
کنار برکه دختری نشسته آه می کشید نوازشی به آب و دست روی ماه می کشید چه خسته بود و گریه کرده بو
|
|
|
|
|
یتیم نبوده ام امّا دنیا آنگونه با من رفتار کرده که با عیسیِ بی پدر تاجی
|
|
|
|
|
....و تنهاعاشقانه هایم
شروع می شوند
از فصل قرقاول
از طل
|
|
|
|
|
گناه ......... گناه کبوتر کمتر از کلاغ نیست هر دو خبر چینند اما این کجا و آن
|
|
|
|
|
هر شب صدای شب گریه هایم را از درون کوزه ای می شنوم که در آن پری دریایی ا
|
|
|
|
|
از تاریخ عبور کردیم با ارابه های آتش جا گذاشتیم نیاکانمان را در میدانهای نبرد و خود ز
|
|
|
|
|
در مادگی چشمهایت اسب های وحشی رام پرندگان آرام درختان نوجوان بالغ ابرهای عقیم
|
|
|
|
|
فرشته اینجا بالهایت را نمی چینند اینجا با یک برچسب نامت را عوض م
|
|
|
|
|
1/از جای بوسه ات روی لبهایم خاطره متولد شد -------------------- 2/پیرزن نه سیب چروکید
|
|
|
|
|
ژکوند لبخندت شبیه زخمی ست بر شانه من من....؟ حّوام زنی که سالهاست به دوش می
|
|
|
|
|
یگذر از فالهای تاروت قسم به هر تار م
|
|
|
|
|
دنیا کشتزار نه ... کُشت زار شده است که در
|
|
|