سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

جمعه ۲۲ فروردين

صفحه رسمی شاعر بهمن بیدقی


بهمن بیدقی

بهمن بیدقی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
شنبه ۸ بهمن ۱۳۴۵

برج تولد:

برج دلو

گروه

:
افراغ اندیشه

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۸

شغل

:
مهندس عمران

محل سکونت

:
تهران

علاقه مندی ها

:
طراحی - نقاشیخط - صنایع دستی چوبی شامل نقش برجسته و مجسمه - نقاشی رنگ روغن -عکاسی- سرودن شعر - نوشتن داستان کوتاه

امتیاز

:
۱۰۵۲۲
تا کنون 343 کاربر 1503 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
برای مشاهده ی آثار هنری دیگر (ازجمله طراحی ، نقاشی ،خط ، صنایع دستی )درصورت تمایل میتوانید به گوگل و وبلاگ اینجانب در سایت صدهنر مراجعه فرمائید . یا اینکه درگوگل به فارسی بهمن بیدقی را تایپ فرمائید

لیست دفاتر شعر


۱


اشعار ارسال شده

توظالم نیستی ؟ شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

تو که میگویی ظالم نیستی ، ظالم نیستی ؟ اینرا میگویی چون عادل نیستی  ...
این شعر را ۱ شاعر ۵ بار خوانده اند.
بهمن بیدقی
ثبت شده با شماره ۱۳۶۹۲۷ در تاریخ ۴ روز پیش    نظرات: ۰
تنها راهِ نجات شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

دیگرخسته ام ازخود ، پس برس به دادم  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۶۹۰۶ در تاریخ ۵ روز پیش    نظرات: ۰
آفتاب لب بومه شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

دیگه آفتاب عمرم ، لب بومه  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۶۸۷۳ در تاریخ ۷ روز پیش    نظرات: ۰
بیاد آنهمه ثمر شعری از بهمن بیدقی از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

مردم خبر ! مردم خبر ! شاخه هایم را کندند ، آنهمه وحشیانِ بد  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۶۸۴۷ در تاریخ ۸ روز پیش    نظرات: ۰

یکعالمه شعارِخوب پُربود ، بر اندام دیوار شعارها زیر رنگ رفتند فقط مانده است دیوار  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۶۸۱۲ در تاریخ ۱۰ روز پیش    نظرات: ۰

مجموع ۱۶۷۴ پست فعال در ۳۳۵ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بهمن بیدقی


بدنبالِ بهانه هایی برای خنده ولبخند
 
چند سال پیش رفته بودیم مجلسِ ولیمه ای بمناسبتِ آمدنِ حاجی از مکه . اسمِ او فیروز بود .
یه نفر بی آنکه قصد و غرضی داشته باشد هنگام خداحافظی گفت
سه شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۱ ۱۱:۴۹    نظرات: ۱۴

ارابه ای بسوی مرگ
 
ارابه دو اسب داشت ، که درجاده ای خاکی راه می پیمود .
درون ارابه مادر و کودکی بودند که کودک ، تازه بلد شده بود چهار دست و پا به پیش برود .
پدر درجایگاهِ سور
دوشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۱ ۱۷:۱۶    نظرات: ۱۰

اسم خیلی مهمه
 
توو خیابون راه میرفت که دوستشو دید .
اسکندرگفت : سلام آقای عباسقلی خان . جزیره هاوایی تشریف داشتید ، آب وهوایی عوض میکردید ؟
عباسقلی گفت : سلام ، اسکندرِمقدونی
سه شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰    نظرات: ۶

بیچاره دنیا
 
درمیانِ این مرگِ شگفت انگیز که زندگی اش میخوانیم ، زندگیِ ناتمامی ست که هیچگاه نمی میرد و آن زندگی ای ست که مرگش میخوانیم .
وبه این فلسفه است که من هیچگاه، برجنازه ام
يکشنبه ۱ آبان ۱۴۰۱ ۱۴:۳۷    نظرات: ۲


اشتباه ، شُغلمان شده
 
غرق درشب و، غرق در افکار و، غرق در یادِ خداوند ، حالی به من دست داد که لااقل  با خودم  صادق شده بودم و به خدا میگفتم : بارالها مرا برای تکرراشتباه
دوشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۱ ۱۱:۳۳    نظرات: ۲
مجموع ۱۵۰ پست فعال در ۳۰ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
2