صفحه رسمی شاعر بنجامین بتا
|
بنجامین بتا
|
تاریخ تولد: | شنبه ۱ مرداد ۱۳۰۰ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲ | شغل: | برنامه نویس تحت وب |
محل سکونت: | اصفهان |
علاقه مندی ها: | برنامه نویسی،فیلم دیدن،ریاضیات |
امتیاز : | ۳۰۰ |
تا کنون 105 کاربر 253 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: تو از من هیچی نمیدونی... |
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۳۴۰۲۶ در تاریخ پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ ۰۰:۵۴
نظرات: ۲۸
|
|
از حدیث غم و قصه/-هیچ نگو/یکجا نشسته/با کفشهای کتانی/ان طرف/ گوشه قالی/میشود دید/بی صدا/بر غصه خندید ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۳۱۲۰ در تاریخ دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ ۰۳:۴۸
نظرات: ۲۲
|
|
من شاعر/مرده/که دلش/خیلی شکسته/با یه احساس/ولی مرده/میشنه/ سه کنج خونه/موهاشم هر روزم میریزه/مثل یک ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۲۴۶۷ در تاریخ يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۳ ۰۲:۳۵
نظرات: ۲۸
|
|
من شبیه مردِ/مُرده/ازرده/یک کجا/هرگز نمانده/از همه دنیای رانده/بی توجه/با ترانه/میمونه/تو کنج خونه/ه ...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۲۲۲۹ در تاریخ شنبه ۸ آذر ۱۳۹۳ ۲۰:۴۵
نظرات: ۵۲
|
|
غمی دارم تو این دل، نگرانم
نمیتونم ک باز امشب بخوابم
بیا پیش که بی تو جا موندم
...
|
|
ثبت شده با شماره ۳۱۷۹۱ در تاریخ شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۳ ۰۲:۵۳
نظرات: ۲۸
مجموع ۴۴ پست فعال در ۹ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر بنجامین بتا
|
|
با سلام دوستان،داستانی که براتون میزارم باور نام داره که خودم اون را نوشتم،این داستان هر چند روز یکبار به روز میشه و من بهتون پیشنهاد میکنم حتما اون را بخونید،این فقط یک داستان نیست. باور"قسمت او
|
|
پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۸ ۱۲:۱۶
نظرات: ۱
|
|
درود دوستان این داستان من بالغ بر 50 قسمت هست تا جایی که وقت کنم توی اینجا میزارم که بخونیدش فضای مرده شروع قسمت دوم همین که از دستای پیر زن نجات پیدا کردم پشت سرم نگاه کرد
|
|
يکشنبه ۸ آذر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۰
نظرات: ۰
|
|
فضای مرده شروع قسمت اول یکی از روزهای سرد زمستان بود،من وسط یک پارک بزرگ شهر بودم و برف میبارید،ساعت حدود دو نصف شب بود،باید هر چه زودتر به خونه میرسیدم. خودم به نزدیکیهای خیابون رسوندم،خیاب
|
|
يکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۴ ۲۱:۳۴
نظرات: ۸
|
|
↵ مقدمه: ابتدا سلام به همه دوستان بیشتر مواقع در این سایت شعرام که با نثر خاص خودم بود دیده اید،اما من در گذشته قلم قدرتمندی در نوشتن داستان داشتم،راستش خیلی دفترهای پ
|
|
پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳ ۰۸:۳۷
نظرات: ۲
|
|
هنوزم خیلی وقتی که نوشته و شعرام میخونن میگن واسه مخاطب خاصت بود،یکبار واسه همیشه جواب میدم: مخاطب خاص من عام شد،خیلی وقتها من دلم میسوزه واسه ادمای عامی که یروزی خاص بودن واسه خ
|
|
دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ ۲۲:۴۲
نظرات: ۱۶
مجموع ۱۵ پست فعال در ۳ صفحه |