صفحه رسمی شاعر سجاد محمد شریفی
|
 سجاد محمد شریفی
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۲ مرداد ۱۳۷۹ |
برج تولد: |  |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | شغل: | دانشجو معلم |
محل سکونت: | اصفهان |
علاقه مندی ها: | دل نوشته،داستان |
امتیاز : | ۱۱۹ |
تا کنون 27 کاربر 97 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: 🌹چشم ها را باید شست🌹
🌹جور دیگر باید دید🌹 |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
قدر نداند سفالگر خوش خیال آسمان
قدر این کوزک و سفال مهربان
************************************
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۷۰۴۶ در تاریخ يکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱ ۱۷:۳۰
نظرات: ۳
|
|
در کویر و جنگل و برهوت گمگشته ام
در میان ک،ج،ب درگیر گشته ام
آخرش در یک رهی این درّ نایاب را پیدا ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۹۰۶۶ در تاریخ شنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۱ ۱۹:۳۳
نظرات: ۵
|
|
آمد به دیدار دخترک
پسرکی ساده و بی رنگ
از خود واقعی هم واقعی تر بود
قبل از آنکه گوید حرفی دخترک
...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۵۸۸۱ در تاریخ چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ ۰۲:۴۳
نظرات: ۵
|
|
خیال تو مرا محبوس و آواره ام کرد
آواره این برزن و آن شارع ام کرد
غمت مرا ملول و عاجزم کرد
ملول ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۲۹۸۲ در تاریخ شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ۱۸:۱۲
نظرات: ۶
|
|
لاک پشتی آرزوی پرواز داشت ،زاغی شنید و قول تحقق آرزویش داد
لاک پشت گفت :چگونه
زاغ گفت:آشفته و نگر ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۱۹۴۷ در تاریخ يکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۴
نظرات: ۸
مجموع ۱۵ پست فعال در ۳ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سجاد محمد شریفی
|
|
روی صندلی کنکور نشسته بود و مدام به ساعت و برگه نگاه می کرد نگران بود........ منم به عنوان مراقب روی صندلی همه حرکاتشو زیر نظر داشتم..... انگارمنتظر چیزی بود...... رفتم کنارش و گفت
|
|
سه شنبه ۲۱ تير ۱۴۰۱ ۱۴:۲۳
نظرات: ۱۰
|
|
شب بود و آسمانی از باران،از رختخواب خود بلند شد،همه در آغوش خواب آرام گرفته بودند.... بوسه ایی بر تک تک پیشانی ها زد ،چون دیدار آخر بود و لحظه وداع از این دنیای جانگداز ،سخت.... آهسته به آشپ
|
|
پنجشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۵۸
نظرات: ۰
|
|
خیریه زنان و کودکان بی پناه داریم تو دفتر کارم نشسته بودم و داشتم حساب رسی می کردم کارها رو دیدم صدای داد و فریاد تو سالن میاد انگار اتفاقی افتاده بود سریع دویدم&
|
|
شنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۰۲
نظرات: ۲