سلامی دوباره بر شما دوست عزیزم🌻
باز هم مثالهایت شگفت انگیز هست و آن را دوست دارم ، خب ، در مورد سلایق ما و سبک نظرات و دیدگاه و تفکر مردم ، مثال مماس خط بسیار عالیست ، بله درست میفرمایید اگر ما بخواهیم
طبق دیدگاه های آنها
مثل حرف زدن آنها
و همچون خودشان ادبی فکر کنیم
این موارد
🌻اولاً که باعث ایجاد و خلق آثار متفاوت نمیشود!
و ارزش هوش ادبی و نگارش افراد مختلف به علت یکی شدن درک نخواهد شد...
🌻دوماً اینکه شعر خوب و شعر سرودن من و شما و همه افرادی که دستی در شعر برده اند (تا حرف دلشان را به شعر تبدیل کنند) ، نسبت به شاعرانی که تنها اشتراک گذاری و انتشار آن در جاهای گوناگون مد نظرشان بوده.... آثار بهتری ایجاد کرده اند...
🌻سوماً برای این گروه میتوان گفت چیزی که در شعر می آوریم احساس درونی خودمان هست که دلمان دست پیوند خود را به کلمات داده و نشان دهنده آیینه ای از درونی خودمان هست که برای هر فرد مثل اثر انگشت خاص خواهد بود ،
در جامعه سلیقه های متفاوتی داریم..... اگر یک شعر را حتی من ، هرچه در حیطه های مختلفی بکشانم و از موضوعات زیادی قلم بزنم باز گروهی خواهند بود که موضوع و سبک نوشتاری و شیوه فکری پشت این شعر جزء سلیقه آنها نیست....
منظور بنده از پیوند زدن گوشه ای شعر با ذهنیت کلی جامعه ، آن قسمت هایی است که در احساس مشترک هستند ، مثلاً: همه که نمیتوان گفت.... ولی (دید کلّیِ) جامعه نسبت به تحقیر ، سنگسار ، حد زدن.... بد است....
این که چگونه ما این بد بودن را با احساسات درونی خودمان و افراد متصل کنیم ، هم برای خودمان و هم آنها اثر گذار تر خواهد بود ، چون وقتی کسانی دیگر هم در شعر می آیند ، این احساس تنها نبودنِ احساس ما در این حیطه یِ رخوت آورِ سنگسار و ایجاد همدلی بیشتر.... (از نظر من البته🌻) اذهان بیشری را با خود همراه می کند....
در مورد چند پیغام قبلی ، در کنار اینکه برای شعرتان گفتم ،
برای شعر گویی.... نکات و چیز هایی که فکر میکنم برای خودم خوب هست...
و در سرودن خودم هم اثر دارد.... گفتم.
که در اشعار شما دیده میشد و به آن جلوه بخشیده بود🌻
فکر نکنم از آن ایراد هایی که من و شما میشناسیم که خوب نیست...گرفته باشم و.... تنها چند پیشنهاد بود :)
بسیار زیبا و طولانی است