سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گنج درون

        شعری از

        منصور مسکین

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۳:۴۴ شماره ثبت ۹۸۰۰۲
          بازدید : ۱۸۸   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر منصور مسکین

        بغل کردم خودم را تا بیابم بهتر از اینم
        گذر کردم ز تهمت ها، گسستم عُقده کینم
         
        گهی غرق خوشی هایم، گهی در غل و زنجیرم
        گهی آواره خویشم، گهی در حوضه نخجیرم
         
        گهی اسبم غلط ها کرد، من درمانده از زینم
        من آن بی سر بُدم اوّل، حیاتم داده است دینم
         
        طاعن گشتم اوّل ها، سخن گفتم بر آیینم
        شکستم قلب انسان ها، گذشتم از فرامینم
         
        گهی شورَش به جان آمد، نوشتم از عناوینم
        گهی ترسیدم از راهش، سپَردم آن قوانینم
         
        بیامد یار دیرینم، خودِ آن جان شیرینم
        بیامد، گفت با عُشّاق، من آن عشق زرّینم
         
        بیامد جانِ جانانم، همان یارِ درون بینم
        به مِرآتی نظر کردم بگفت با خر نمیشینم
         
        یعنی من فکر میکردم که تجلی خداوند در ظواهر می باشد و به همین علت در آینه نظری به خود افکندم، در این حین ندایی از درون دل آمد که من با خر، یعنی جسم و تن زمینیت نمیشینم؛ اشاره به داستانی از ملا نصر الدین که جسم رو خر خطاب کرده بود.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۴۱
        درود بزرگوار
        جالب و زیبا بود خندانک
         منصور مسکین
        منصور مسکین
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۱۱
        ممنون استاد گرانقدر.
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۰۳
        بداهه ای تقدیم شماشاعرگرامی
        شعر تو نوریست
        چون قرص ماه
        که در شب شود
        فانوس را ه
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         منصور مسکین
        منصور مسکین
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۱۵
        ممنون استاد عزیز.
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۱۵
        درود فراوان بر جناب مسکین بزرگوار
        بسیار
        زییا
        بود خندانک
         منصور مسکین
        منصور مسکین
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۰۶
        ممنون جناب شهنی عزیز.
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۰۳
        سلام و ادب خندانک
        همینکه از داستانی چنین برداشتی داشتید
        و به این زیبایی به قلم آوردین قابل تقدیر و ستایشِ خندانک
        با بهره بری از اساتید فن که در سایت هستند میتونید به زیبایی قلمتان بیافزایید ، امید که با تلاش و باور علاقه مندی تان به طبع و قلمتان کمک کنید خندانک خندانک خندانک
        در پناه خدا باشید خندانک
         منصور مسکین
        منصور مسکین
        جمعه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۱۱
        ممنون جناب آقای اسماعیلی. مطمئنا با بهره گیری از فن و حرفه اساتید و افراد باتجربه سایت در این عرصه، هرکسی پیشرفت میکند.
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۱۵
        درود بر شما خندانک
        واقعا زیبا بود خندانک خندانک خندانک
         منصور مسکین
        منصور مسکین
        پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۱۳
        متشکریم آقای خوش بین؛ همچون نام فامیلیتان، به شعر دست و پا شکسته ما هم با نظری خوش نگاه می کنید.
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4