(غزلی و سروشی)
تقدیم تو، قرار من و بی قراری ام
یا لحظه لحظه لحظه ی چشم انتظاری ام
دل را سپرده ام به تو،
خود، رهنما شدی
زیباست یار و عشق و دل و رهسپاری ام
با یاد تو همیشه صفا یار من شده
در موسم تبسّم و در آه و زاری ام
هر جای بوی تو برسد،
می رسم چو باد
چون جوی بوی عاطفه های تو، جاری ام
تقدیم تو لطافت اندیشه های وصل
گل های خاطرات و نشاط بهاری ام
سخت است دیدن همه غیر از جمال تو
کی می دهی مجال بر امیدواری ام؟
جانان من! هر آنچه که دارم، برای تو
مثل همین ترانه ی چشم خماری ام
دریاچه ی امید من و آفتاب هجر
تبخیر تُند و سابقه ی ماندگاری ام
دیگر بیا زمان وصال است نازنین!
خم گشته پشتِ غم شکن ِ بردباری ام
دلداده ام به عشق تو. آماده ی قیام
حال دوباره ای بده بر حال یاری ام.
(از کتاب آتشفشانِ ناز #محمدعلی_رضاپور،
کتابی ادبی درباره ی حضرت مهدی)
#شعر_پیشرو
#شعر_سروش
بر دلم کاش! دوست، در بزند
بر لبم بوسه های تر بزند
دوست دارم پرنده پر بزند
به چمنزارِ نور، سر بزند
جان مشتاق من
به خطر بزند
واکن آغوش
#محمدعلی_رضاپور (#مهدی)
بسیار زیبا و دلنشین بودند