سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دوبــــیتـــی‌هـا و دلــــربـاعـــی‌هــا

        شعری از

        یزدان ماماهانی

        از دفتر اُرگ سرخ نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ ۲۳:۲۴ شماره ثبت ۹۷۷۸۸
          بازدید : ۲۱۱   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یزدان ماماهانی

        نـجاتـم ده ؛ شـدم من غـرق چـشمـت 
        مـرا خشـکانـده در جـا بـرق چـشمـت
         
        مـنـّـور شـد زمیـن و آسـمان ، چـون :
        طلـوع کـرد آفـتاب از شـرق چـشمـت
         
         
        ***********
         
         
        پـری ایـن هـیکلـست یا بـرج میـلاد
        بــزن کــم رُژ بـه لبــهـایـت پــریـزاد 
         
        تـو را در روزنــامـه تــیتــر کـردنـد :
        پـریـنامـی نـگاهـش ، کـشتـه‌هـا داد
         
         
        ***********
         
         
        گلی هستـم به دستـت ، پـرپـرم کـن
        مــرا آتــش بــزن ، خـاکـستــرم کــن 
         
        مــثـال آب و مــاهـی را شــنـیــدی :
        مـنـی کـه عـاشـقم ، عـاشـقـتـرم کـن
         
         
        ***********
         
         
        آن عشـقِ زمین بـوده که سیـب افـتادش
        آمــد نیــوتــن جــاذبــه نـامـش دادش !!
         
        خـودکـار بـخـود جـذب کـند آنـکـس که :
        بـی‌نـقـص و درسـت بـاشـد اگـر بنـیادش
         
         
        ***********
         
         
        نه حال خوشـی مانْد نه خیال تختی 
        مـائـیم و هــزار گـونـه از بــدبخــتـی
         
        امروز گذشـت و وای به حـال فـردا !
        عمـر میـرود و میـگذرد بـا سـختی ..
         
         
        ***********
         
         
        رقـّـاصی و اطـوار و قـِـر و طنـّـازی
        کـردسـت مـرا شهـید نـازت ؛ نــازی  
         
        دیـروز که عشـوه‌‌هات سرگرمم کرد
        امـروز فقط هست هـوس لـب بازی 
         
         
        ***********
         
         
        شـانـه زده‌ای بـا سـِشـوار بـر گیــسو 
        طــرح قلــم انــداخـتــه‌ای بــر ابــرو
         
        رُژی بـه لـب و گـونـه و پنـکک بر رو
        زیـبـا شـدنـت مبـارکسـت شهــبـانــو 
         
         
        ***********
         
         
        بــر جشــن تـولّـدت مــرا دعـوت کـن
        اتـمام رسـید و خـانـه را خلــوت کـن
         
        مـهـمان بکـن مــرا بـه تــختـخوابــت
        ای عــشق ؛ مـرا ممـلوِ از شهوت کـن
         
         
        ***********
         
         
        آنــقـدر بــرای هـم لالایـی خــوانـدیـم 
        وجـدان هـم و بـالاخـره خـوابـانـدیـم 
         
        دانی تـو دلیل خفـّـت ما در چیـست ؟
        اینست جواب : که بی تفاوت ماندیـم
         
         
        ***********
         
         
        سـی سـال تـمام عمـر به غـفلـت بـگذشـت
        در داخــل مــنجــلاب و نکــبت بــگذشـت
         
        بـــگـذر که چـو بعـد از ایـن نـباشـد بـهتـر
        نسـلی کـه حـیاتـشان بـه ذلّــت بــگـذشت
         
         
        ***********
         
         
        مـی‌بـینـی و هستـی تـو خـدایا قاضـی
        از بخـت بــدم ؛ عــاصـیــم و نـاراضـی
         
        تـعارف نکن مـرگ بگـیر جـانم ، چـون :
        " از زنــدگی خــودم نـباشــم راضــی " 
         
         
        ***********
         
         
        مـرا خـودکار و دفتـر دلــخوشـی بــود
        وجـود ناخـوشـی‌ها ، حـق‌کـشـی بــود
         
        قلــم حــق داده بـــر مــرگ جــوانـی :
        کـه در انــدیشــهٔ او خــودکشــی بــود
         
         
        ***********
         
         
        نـفـوذ کـرده بــسـی مـاتـم بـه جـانـم
        دگــر تأثــیـر نـــدارد غـــم بـه جـانـم
         
        مــرا دردیـسـت تــوان بـی نــهایـت !
        نـمیـبخـشــد اثــر مـرهـم بـه جـانــم 
         
         
         
        ( دوبــیتــی‌هـا و دلــرباعــی‌هـای
        یـــزدان ماماهانی )
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۰:۳۵
        درود بزرگوار
        دو بیتی های زیبایی بودند
        دستمریزاد خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۰۳
        درود بی پایان خدمت
        آقای استکی بزرگمرد و
        ادیب توانمند خندانک خندانک

        از حضور جاویدتان بی
        نهایت خرسند و سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا خواجه زاده
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۳۵
        درود یزدان جان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        با وجودِ تنگنای کاهنده‌ی زمانی که گرفتارش استم، باید این را برای شما بنگارم.

        نخست اینکه، نقد را برای سروده‌تان غیر فعّال کرده‌اید. بی‌ادعایی شما را می‌رساند، وگرنه حکمتی که شما ارزانی جماعت می‌کنید، جای بررسی و گفت و گوی بسیار دارد. (البته شاید امیدی هم به استقبال از این زیبایی، در میانِ زشت پرستان نداشتید.)

        شما با اینکه قدرتِ قلمتان، هنوز جای تکامل دارد، اما بخاطرِ اینکه در روانتان حق در جریان است آنچه از کلک شما می‌تراود باز هم زیباست و خواندنی، برعکس «استادانی» که با تمامِ مهارتشان در سرودن، هنوز پس از 14-15 قرن، در اشعارشان جشنِ افتادنِ تاجِ فلان پادشاه ساسانی را برگزار می‌کنند.

        منِ خواجه‌زاده، وقتی سروده‌ای را می‌خوانم که حرفِ تازه و درستی دارد، اما بدرستی بیان نشده‌است، دو راه دارم،

        - یکی اینکه آن حرف را از سراینده بدزدم و در سروده‌ی خودم با قدرت و زیبایی تمام بیانش کنم و به نامِ خودم بزنم و سروده‌ی رُبایشی ام را تاریخ بزنم که در عصرِ مسوزونیک سرودمش و ژستِ اسطوره بودن بگیرم.

        - و یا اینکه شاعر را با صدای بلند، بدور از کبر و نخوت، تحسین کنم و دربرابر عظمتِ اندیشه‌اش سر تعظیم فرود بیاورم و تلاش کنم شیوه‌ی اندیشه‌ی مترقی را از او بیاموزم.

        کارِ نخست، بسیار پلید است و هرگز روانم را به این سیاهی آلوده نخواهم نمود. بنده ترجیح میدهم شاگردی باشم که آشکارا از استادی بیاموزد نه استادی که پنهانی از شاگردی بیاموزد.

        پس دوست حکیمم، آنچه شما در این رباعی بیان نموده اید:

        آن عشـقِ زمین بـوده که سیـب افـتادش
        آمــد نیــوتــن جــاذبــه نـامـش دادش !!

        خـودکـار بـخـود جـذب کـند آنـکـس که :
        بـی‌نـقـص و درسـت بـاشـد اگـر بنـیادش

        بنده در این سایت، هیچ شعر بلند و کوتاهی را ندیده‌ام که چنین خیال‌پردازی حکیمانه‌ای در آن ارائه شده باشد. با آنکه نیاز به اصلاحِ بسیار عمیقی دارد، اما اندیشه‌تان، براستی ستودنی‌ست.

        من همیشه از خودم می‌پرسیدم:
        - اگر آدم و حوا، آن میوه‌ی ممنوعه را نخورده بودند ما اکنون در بهشت بودیم؟

        - اصلاً هدفِ خدا از چنین دستوری که آن میوه را نخورید چه بود؟

        - آیا خدا روزِ دیگر، ممنوعیتی دیگر وضع نمی‌کرد؟

        - شاید اگر خدا نمی‌خواست انسان را به زمین بفرستد اصلاً چنین قانونی نمی‌گذاشت!

        - شاید اگر آدم میوه را نخورده بود، این وضعِ ممنوعیت تاجایی پیش می‌رفت و آدم در میانِ زندانی از ممنوعیتها تاجایی محاصره میشد، که بالاخره رگِ آزادی طلبی که خودِ خدا به روحِ انسان عطا نمومده است، به جوش بیاید و آدم یکی از قوانین را بشکند... تا بهانه ای شود برای تبعید به زمین...

        و منتظر بودم که به سطحی از توانایی در سرودن و همینطور فرصت برای اندیشیدن برسم که همه‌ی آنچه در این باره می‌اندیشم را به نظم در آورم.

        این از دیدگاهِ دینی، اما شما دیدگاهِ دینی را با دیدگاهِ علمی ترکیب نموده‌اید. و چه خیال‌پردازیِ نازی انجام داده‌اید. وقتی حتی سیب هم می‌خواهد که خود را به زمین برساند چرا ما به آسمان نگاه کنیم؟

        این دیدگاهِ شما سازگار است با آنچه در دنیای امروز جریان دارد، و به ما می‌گوید برداشتمان از روایتِ آدم و حوا اشتباه است و این برداشتِ اشتباه باعث شده‌است که مردمانِ معتقد، از بی‌اعتقادها در زندگی دنیایی برعکسِ وعده‌های باورهایشان عقب بیفتند.

        بنده شما را کاشفِ این دیدگاه و خیال‌پردازی می‌دانم، مگر اینکه مشخص شود بزرگی پیش از شما به این زاویه دید دست یافته است. و امیدوارم سرودنتان را آنقدر توسعه دهید تا بتوانید اندیشه‌های گرانتان را ثبت و ماندگار نمایید.

        منش و روش شما دوست بزرگوارم را می‌ستایم.

        پیروز باشید.






        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۴۰
        درود متقابل و بی پایان
        خدمت ادیب قدرشناس
        و شاعر بزرگمرد و رفیق
        دوست داشتنی سینای
        پر مهر و نیک سرشت 🌹

        نخست اینکه سینا جان بنده
        خاک پای خوبانی چون شما و
        دیگر ادیبان دوست داشتنی
        هستم و همیشه در قلبم جا دارید
        و ماندگار خواهید ماند و شما زیبا
        سرشت و عالی فرجام هستید در
        نزد یزدان ماماهانی‌ و خواهشمندم
        از لفظ و کاربرد زشت بکار نبرید
        خدایی دلخور خواهم شد .. خندانک

        دوم اینکه شما مهرتون ثابت شدست
        و احتیاجی به این قدرشناسی نبود
        و شما همینطور هم مارو شرمسار
        میکنید و بنده شاگرد تک تک شاعران
        توانمندی چون شما هستم و آنچه از
        دل برآید بر قلم نشیند بر صفحه دفتر
        نگارش میکنم ..

        سوم اینکه نظرتون در مورد آسیب
        سرقت ادبی کاملا دقیق بود و من
        از اندیشه بزرگ و خردمندت بی نهایت
        سپاسمندم خندانک

        چهارم اینکه امیدوارم همیشه در راستای
        حق شناسی گام ادبی بلندی بردارید و
        این یک هدف بزرگی در اندیشه نیکتان
        پابرجا باشد خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۳۵
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        شاعر بزرگوار
        با خواندن شعرت
        دل بر پاست
        جمله جمله ی شعر تو
        موج
        در طوفان دریاست
        بس که
        شعرت با معناست
        خندانک خندانک خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۱۰
        درود و عرض ادب خدمت
        آقای انصاری بزرگمهر و
        ارجمند و دوست داشتنی
        و مهربان خندانک

        از حضور ارزشمندتان بی
        نهایت سپاسگزارم 🌹🥀
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۲۹
        درود فراوان
        بر شما
        بسیار بسیار
        عاااااالی

        قلمتان توانا🌹🌷🌸
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۱۱
        درود بی پایان خدمت
        داداش گلم آقا مجتبی
        ادیب و شاعر دوست داشتنی
        و پر مهر و ارجمند خندانک

        از همراهی صمیمانتون
        صمیمانه سپاسگزارم 🌹
        ارسال پاسخ
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۴۳
        درود و عرض ادب خندانک
        بسیار زیبا و دلنشین خندانک
        برقرار باشید
        در پناه حق خندانک خندانک
        یزدان ماماهانی
        یزدان ماماهانی
        يکشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۴
        درود بی پایان خدمت
        بانو رحمانی بزرگوار و
        عالی فرجام 🥀🌹

        مهرتون برقرار
        حضورتون سرسبز 🌹
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3