شنبه ۲۱ فروردين
|
دفاتر شعر آرزو هرسیج ثانی
آخرین اشعار ناب آرزو هرسیج ثانی
|
آمدی ای یار چَشمون سیاه
ولی حالا چرا
حالایی که شدم دلبسته ی دیگری چرا
دیر آمدی ای بی وفا
آن دیروز ها که من میدادم جان
نبودی چرا
سالهاست که در حسرت برق چَشمانت
تمامی چراغ های این شهر را کردم خَموش
منم و یک دل
که ماند در حسرت عشق
ای یار چَشمون سیاه
بستم من پرونده عشقت را
ولی آمدی ناگاه
گفتم کنم تو را فراموش
آمدی و کردی باز مرا مدهوش
دگر به شوق چَشمان کدامین یار
بنویسم بیت بیت و بخوانم آواز
خسته از دست به دعا
دیدم که نمیدهد تو را خدا
بستم دیده یِ دل را
ترسم ز همین بود
که روزی تو آیی
اما منی نباشم برای عاشقی
شدی دُچارم
ولی حالا چرا
حالایی که شدم
عاشق و شیدای دیگری چرا
✏♥
|
|
نقدها و نظرات
|
سپاس | |
|
سپاس از نگاهتون | |
|
سپاس از نگاهتون  - | |
|
سپاس از نگاهتون | |
|
ممنون | |
|
ممنون | |
|
ممنون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا؟