سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      خرچنگها هم شعر میخوانند

      شعری از

      مهدی آرش راد

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ فروردين ۱۴۰۰ ۰۹:۱۰ شماره ثبت ۹۶۹۹۶
        بازدید : ۸۷۷   |    نظرات : ۳۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی آرش راد

      تو کاری کرده ای خرچنگها هم شعر میخوانند     که حتی گاه گاهی سنگ ها هم شعر می خوانند
      تلاقی میکند تصویر تو با شعر دلتنگی              چه فاز بی نظیری منگ ها هم شعر می خوانند
      و نقاشان اطراف خیابان تو می گویند              در اقدام عجیبی رنگ ها هم شعر می خوانند
      من از اصرار استقبال چشمان تو می ترسم       تو باور میکنی نیرنگ ها هم شعر می خوانند
      تو افلاطون صلحی راستی همسایه ام میگفت      شنیدم لا به لای جنگ ها هم شعر می خوانند
      ۱۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عليرضا حكيم
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۰۱:۰۱
      با درود بر شاعر گرامی و با پوزش از عزیزانی که این شعر را مورد لطف قرار دادند.
      هر چه فکر می‌کنم نمی‌فهم،چگونه مثلاً خرچنگها،سنگها،و نیزنگها،و...شعر می‌خوانند؟
      و چه رابطه‌ای بین خرچنگهاو شعر خواندن و جود دارد.در صورتی که انسانهای ارزشمند و هنری و خلاق گاه و بیگاه شعر می‌خوانند.
      در مصراع دوم نیازی نیست که در ابتدای آن ( که) بیاید چون (که) حرف ربط است و این دو مصراع به که نیازی ندارند اما اگر( و) باشد ایرادی نداره.
      و در بیت آخر بین افلاطون صلح و حرف همسایه‌ی شاعر منطق معنایی وجود نداره
      به نظر می رسه مصراعها همدیگر را پوشش نمی ذهند و عنصر شعری در کل بسیار ضعیف است ایکاش دوستان کمی هم در این خصوص شاعر را راهنمایی می کردند
      موفقیت روز افزون برای شاعر گرامی آرزومندم.
      سیدحسن خزایی
      سیدحسن خزایی
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۳۱
      بسیار ممنونم جناب حکیم، متاسفانه کامنتابیشتر احساسی و برای بازخورد کامنت در پست عزیزانیه که کامنت میزارن و گرنه حس شعر و ظرافتهای شعری در خیلی از آثار دیده نمیشه و گاه و بیگاه نوشته‌هایی لایک و کامنت میگیره که........
      ارسال پاسخ
      عليرضا حكيم
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۰۷
      «خرچنگ ها هم شعر می خوانند» دوست گرامی جناب آقای مولایی من چه دشمنی با شما می توانم داشته باشم ؟ زیرا از همه کسانی که نظر دادند؛ پرسیدم. و کجا نامی از شما برده شده.
      برای چه خزعبلات بنویسم؟ اینجا محل آموزش است. نباید فقط شما یکه‌تاز میدان باشید و صفحه نقد برای شما باشد. در ضمن این صفحه شعر برادر دیگر است و شما به خود نگیرید شما دیدگاه خود را بیان کرده اید.آیا بنده‌ی نوعی حق ندارم دیدگاه خود را بیان کنم ؟ در صورتی که مدیر سایت از بنده خواست؛ که روزی دو شعر را به نقد بکشانم و در این مورد؛ خرچنگ اهل شعر خواندن نیست شما حالا بگویید استعاره از چیست؟ و از خرچنگ بگذریم؛سنگ که بیجان است و نماد بی‌تحرکی و مرده‌گی است؛ چگونه شعر می‌خواند. و استعاره از چیست؟زیرا استعاره: نوعی تشبیه است که یک طرف آن حذف شده باشد و باعث زیبایی می شود مثال می گویند« علی شیر است» که علی از نظر شجاعت به شیر تشبیه شده است و اگر بگویم:« شیر آمد» استعاره از انسانی است که شجاعت دارد.من فقط سوال می پرسم آیا سنگ و رنگ و نیرنگ که هیچ شباهتی ندارند؛ چگونه شعر می خوانند؟
      و نیز مثالی که آقای اخباری آورده‌اند ربط دارد.زیرا که دریا مروارید دارد. و ماهیان در یک تصویر زیبا برای سفینه‌ای ک حافظ در آن است سوغات مروارید می‌آورند.
      در شاهد مثالهای که آقای سلیمانی آورده‌اند تصاویر مربوط اند.
      از آنجایی که مگسها به گرد شیرینی می‌روند و شاعر ادعا کرده که شعر او بی نهایت شیرین است.
      در مثال دیگر صوت بلبل ها در عالم خیال را به ذکر خداوند تشبیه کرده است و اینکه شتر با شنیدن آواز خوش و صدای نی و موزون بودن شعر عرب به وجد می‌آید.در آن شکی نیست و چوپانان برای گوسفندان نیز نی می زنند شکی نیست که از شنیدن آن لذت می برند و در همه‌ی این مثالها پشت آن ها تصاویر تخیلی منطقی و متعدد وجود دارد.در حالی که این مثالها با شعر مورد نظر تفاوت دارند.
      و شما باید بدانید من که در رشته ی ادبیات تحصیل کرده و عمری مدرس این رشته بودم تخصص در این زمینه دارم و شما که تازه از راه رسیده اید دارید توهین می کنید و تازه جوهر مدیریت افتخاریت خشک نشده چرا می خواهید خود را عقل کل بدانید و دیگران را هیچ مدان.
      در ضمن من انسانی نیستم که دیگران را از میدان به در کنم در عوض به جا هم از شعر و شاعران تعریف و تشویق می‌کنم وسالها مدیر افتخاری بودم و بی غرض می نوشتم و حالا هم زیاد به خودنمایی علاقه ندارم زیرا آنهایی که باید مرا بشناسند می‌شناسند.
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۲۰
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب خندانک
      محمد حسین اخباری
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۳۶
      باهزاران سلام
      اگر از فرم نگارش آن که غزلگونه نوشته نشده است بگذریم شعر بسیار زیبایی است زیباو استادانه بنده ناهماهنگی در این شعر نمیبینم همه جا به زیبایی ودر لفافه از (تو) -که یا شاعر است یا معشوق- تعریف شده است و اینکه به جز افراد موجودات دیگر هم شعر بخوانند در اشعار قدما سابقه ی زیادی داشته است که شاعر توانمند و استاد غزلسرا جناب سلیمانی مقدم هم بدان اشاره فرموده و شاهد مثالهای فراوانی آوردند بنده هم به یک نمونه از حافظ در این باب اشاره میکنم که خواجه فرماید
      ( گهر زشوق برارند ماهیان به نثار
      اگر سفینه حافظ رسد به دریایی )
      که اساتید از من بهتر میدانند گاهی سفینه به معنای دیوان شعر هم آمده است
      با آرزوی بهترینها برای شما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سلمان مولایی
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۸:۰۳
      تو کاری کرده ای خرچنگ‌ها هم شعر می‌خوانند
      که حتی گاه گاهی سنگ ها هم شعر می خوانند

      تلاقی می کند تصویر تو با شعر دلتنگی
      چه فاز بی نظیری منگ ها هم شعر می خوانند

      و نقاشان اطراف خیابان تو می گویند
      در اقدام عجیبی رنگ ها هم شعر می خوانند

      من از اصرار استقبال چشمان تو می ترسم
      تو باور می کنی نیرنگ ها هم شعر می خوانند

      تو افلاطون صلحی راستی همسایه ام می گفت
      شنیدم لا به لای جنگ ها هم شعر می خوانند ...



      سلام

      و

      با توجه به نوع چیدمان شعر در صفحه ی انتشار سایت
      به گمان ام اگر مصاریع را در زیر هم بنویسید و بین
      هر بیت با بیت بعدی نیز فاصله ای ایجاد کنید ، در
      خواندن شعر و ادراک لذت به مخاطب کمک شایانی
      نموده اید .
      اما در خصوص این غزل غزال با ردیفی بسیار زیبا
      و قافیه ای هر چند مسبوق به سابقه در ادب فارسی
      ولی مشکل ، حرف بسیار است اما آن چه که ذهن ام
      را به خود مشغول داشته این است که با خواندن این
      شعر احساس زیبایی طلبی و لذت جویی ادبی مخاطب
      به صورت مبسوطی اقناع می گردد ولی وقتی به
      تصاویر آفریده شده در بیت ها دقت کنیم ، خواهیم دید
      که موازنه ی کاملی که در حد این شعر و قدرت قلم
      شاعرش باشد ، روی نمی دهد و هر مصراع به تنهایی
      بار خویش را به دوش می کشد و تنها در بیت سوم است
      که موازنه به خوبی اتفاق افتاده است و گواه این ادعا را
      می توان با یک جا به جایی ساده در مصاریع پیدا کرد ؛

      تو کاری کرده ای خرچنگ‌ها هم شعر می‌خوانند
      - چه فاز بی نظیری منگ ها هم شعر می خوانند
      - شنیدم لا به لای جنگ ها هم شعر می خوانند
      - که حتی گاه گاهی سنگ ها هم شعر می خوانند

      که هر سه مصراع زوج با مصراع اول قابل خواندن
      و از آن مهم تر قابل برقراری ارتباط و تناسب با آن
      هستند در حالی که به هیچ روی نمی توان هیچ کدام
      از مصاریع بیت سوم را جابه جا کرد چرا که در این
      بیت موازنه در اوج خویش قرار دارد .
      در بیت آخر نیز موازنه برقرار است اما چیزی که
      در آن میان کار را دچار مشکل می کند واژه ی
      همسایه و چرایی استفاده از آن است .
      صلح در مصراع اول با جنگ در مصراع دوم
      اساس بنیادی موازنه را ایجاد می کنند ولی
      مثلاً اگر به جای همسایه ام ، دیوانه ای ، بگذاریم
      و به تناسب با دیوانه به جای افلاطون ، نادرشاه
      چه تفاوتی در بیت حاصل می شود ؟
      اصولاً افلاطون تناسبی خاص با صلح دارد ولی
      در ادامه ، موازنه با وجود همسایه و سپس جنگ
      معنای خاصی را القا نمی کند مگر آن که در
      واژه ی همسایه تجربه ای شخصی از شاعر نهفته
      باشد که بحث اش جداست ، اما مثلاً نادر شاه در
      تناقض کامل با صلح است و تناسب کامل با جنگ
      و به دلیل جنون در سالیان آخر عمر نیز ،
      با دیوانه نیز متناسب است و می‌تواند طنزی پنهان
      را نیز با پارادوکس با صلح به بیت ببخشد .
      .
      .
      .
      حیف که وقت تنگ است و کار بسیار و گر نه دوست
      داشتم بیشتر در مورد این غزل بنویسم به خصوص ردیف
      و قافیه اش ، ولی سعی کردم اساسی ترین
      مورد را بنویسم تا با تبادل آگاهی با شاعر
      و دیگر دوستان ، در یابیم که کدام مورد می تواند در
      موازنه دخیل باشد و مواردی از این دست ،
      که به هر روی
      به دلیل اکتساب فهم و انتشارش ، اتفاقی بسیار فرخنده
      است و از سویی دیگر این غزل نازنین ،
      می تواند از عیب های کوچک نیز بری شود و مهم تر
      آن که بیش و پیش از همه منتقد و بعد شاعر و سپس
      همه ی خوانندگان می توانند در سرایش های آینده ی خود از این تجربه استفاده ی بسیار بهتری بنمایند و
      اگر چه مثال هایی زده شد برای
      جایگزینی کلمات ولی بدون تردید محق ترین و
      سزاوارترین فرد برای اعمال هر نوع تغییر ی در شعر
      شاعر است چرا که شعر حاصل هیجانی درونی و ناخودآگاه
      است که از وجود شاعر زاییده شده است .

      اما حرف آخر ؛ ای کاش تعداد این گونه اشعار جاندار
      و دلربا که بی اختیار ذوق در دل مخاطب می آفرینند
      و همچون منی را به نوشتن نقد وا می دارند ، روز به روز
      در سایت ناب بیشتر و بیشتر شود تا کسانی که به ضرب
      دگنک و خودکشی چند کلمه ی نیم بند را با زور چسب
      اهنگ و ملات گنگ نویسی ، سر هم می کنند ،
      ببینند و بیاموزند
      و شاید هم خجالت بکشند و دست از سر شعر بردارند ...
      مهدی آرش راد
      مهدی آرش راد
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۸:۱۶
      من واقعا ممنونم و بسیار ذوق زده بابت لطف بی منتهای شما استاد بزرگوار که وقت میذارید و هیجانات و تخیلات ذهنی این حقیر رو نقد میکنید. بابت این اتفاق بسیار خوشحالم. و اما فقط یک نکته و اونم اینکه واژه "همسایه "جهت ایجاد یه نوعی تضاد بین درج مفاهیم جدی و طنز کنار هم بوده که به زعم حقیر باعث جذابیت شعر و افزایش تمرکز و انگیزه مخاطب برای خواندن دوباره شعر بوده
      ارسال پاسخ
      سیدحسن خزایی
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۴۲
      تو کاری کرده‌ای خرچنگ‌ها هم شعر میخوانند!!!!!!!!
      ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
      کاری به بقیه شعر نداریم ولی زیبایی شعری در تصویرسازیست وانتقال حس شعر وشاعر به مخاطب
      چه حسی به مخاطب انتقال داده میشه و اصلا چه نسبتی بین شعر و خرچنگ میشه برقرار کرد؟
      یا اصلا این تو کیه که خرچنگ هم بخاطرش شعر میخونه؟
      حالا هر عزیزی بیاد هر نظری بده هر اسم و سبکی روش بزاره از نظر بنده و هر انسان منصف و عزیزانی که شعر میخونن و شعر بلدن این نوشته فاقد ارزشه.
      شعری که مطلعش این باشه تا آخرش معلومه. و حالا یه ستون براش کامنت و تعریف بزاریم باز چیزی به این نوشته اضافه نمیکنه.
      ضمن پوزش از صاحب اثر امیدوارم شعرهای خوب از شما ببینیم و بخونیم.
      سلمان مولایی
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۴۹
      سلام

      و

      برقراری دیالوگ با شاعر باید بر اساس احترام متقابل شکل بگیرد.
      پژمان بدری
      پژمان بدری
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۵۴
      سلام بر دوستان عزیز
      شاید تمامی این گلایه ها شعر بخاطر اینه شاعر ما به ازای معنایی برای این اتفاقات خارق العاده نیاورده ولی خوب تشخیص از بهترین آرایه هاییه که زبان کلمات و به سرزمین خیال وارد میکنه
      و اینجا هم به زیبایی استفاده شده حالا بعضی جاها موازنه ایجاد نشده که شیخ المولایی اشاره کرد اما اینکه بگیم خرچنگها شعر نمیخوانند یعنی صور خیال و به کل قبول نداریم

      ولی خوب با کمی دقت میفهمیم شاعر داره از معشوقی اعجاز برانگیز حرف میزنه

      تو کاری کردی ....

      من به شخصه میگم اگر دو بیت پشتیبان داشت این اتفاقات نمی افتاد هرچند شاعر خیلی جاها تخیل و با ردپا برای مخاطب جا گذاشته

      فقط بیت آخرشو خوشم نیومد

      دمت گرم رفیق خندانک
      ارسال پاسخ
      سلمان مولایی
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۵۰
      سلام

      و

      ای کاش
      می شد از نوشتن حرف های منفی و ارسال انرژی های منفی خودداری کرد .
      سلمان مولایی
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۰۱
      سلام دیگر بار

      و

      اما در مورد سنگ :

      بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
      کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران ...
      ..
      تاراناصری راد (خاطره)
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۱۱
      زیباودلنشین بود
      درود فراواوان
      تو افلاطون صلحی راستی همسایه ام میگفت شنیدم لا به لای جنگ ها هم شعر می خوانند باد
      🌷🌿🌷🌿🌷
      طوبی آهنگران
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۳۵
      سلام جناب آرش راد. دورود بر شما
      شعر ی در فلب حدید
      جناب مولایی هم این قالب سروده اند
      مهدی آرش راد
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۱۸
      سلام و ممنون از لطف بی نهایت شما
      بهنود کیمیائی
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۳۱
      درودها
      محمد جواد عطاالهی
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۴:۰۱
      سلام و درود
      سروده بسیار زیبا و جالب و دلنشینی بود
      قلمتان مانا
      خندانک خندانک خندانک
      سید محمد میرمحمدی جواد
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۳۲
      سلام و ادب
      نیرنگ ها هم شعر می خوانند
      خندانک خندانک
      مجتبی شهنی
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۲۸
      درود فراوان بر جناب آرش راد بزرگوار
      بسیار
      عالی
      بود خندانک
      مجتبی شهنی
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۲۸
      خندانک خندانک خندانک
      آرزو نامداری
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۱۱
      سلام بزرگوار
      بسیار زیبا و خواندنی سال نو مبارک خندانک خندانک خندانک
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۲۸
      سلام و ادب
      بسیارزیبا و دلنشین
      زنده باد شاعر ارجمند
      🌹🌹🌹
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۳۷
      د رود برشما
      جالب بود
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد علی رضاپور
      شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۴۰
      سلام و درود
      احسنت
      دست مریزاد خندانک
      لیلا امریاس(پریسا)
      يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۰۲:۵۳
      بسیار زیبا و
      شعری خاص
      درود بر شما خندانک
      منوچهربابایی
      يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۲۷
      سلام و درودهای بیکران استادم
      بی نهایت لذت بخش بود خوانش شعر زیباتون
      دست وقلمتان بی بلا خندانک خندانک
      معصومه خدابنده
      يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۱۰
      سلام و ارادت
      درودهایم تقدیمتان
      🌹🌹
      مهرداد مانا
      يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۱۸:۵۷
      بسیار ناب و دلپذیر سروده بودی .. آفرین خندانک
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      دوشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۰ ۰۸:۲۸
      یک شعررر خواندم با هین غلظت خندانک
      محمد علی سلیمانی مقدم
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۰۲:۲۱
      درود بر شما
      🌷🌼🌷
      به نظر بنده، همه می‌توانند شعر بخوانند
      حتی جناب "سعدی" هم شعر خوانی "غیر آدمیزادگان" را تایید کرده‌اند.
      👇⚘👇

      کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند
      نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار

      سعدی
      🌷🌼🌷
      دوش مرغی به صبح می‌نالید
      عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش

      یکی از دوستان مخلص را
      مگر آواز من رسید به گوش

      گفت باور نداشتم که تو را
      بانگ مرغی چنین کند مدهوش

      گفتم این شرط آدمیت نیست
      مرغ تسبیح خوان و من خاموش
      سعدی
      🌷🌼🌷
      دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری؟
      تو خود چه آدمیی کز عشق بی خبری!

      اشتر به شعر عرب در حالت است و طرب
      گر ذوق نیست تو را کژ طبع جانوری

      وَ عِندَ هُبوبِ النّاشراتِ عَلَی الحِمی
      تَمیلُ غُصونُ البانِ لا الحَجَرُ الصَّلدُ

      به ذکرش هر چه بینی در خروش است
      دلی داند در این معنی که گوش است

      نه بلبل بر گلش تسبیح خوانیست
      که هر خاری به تسبیحش زبانیست
      سعدی
      🌷🌼🌷
      من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس
      زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است
      سعدی
      🌼🌷🌼
      سيد هادی حسینی(هادی)
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۰۷:۲۳
      درود شاعر عزیز زیبا ودلنشین قلم زده اید و پر معنا
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۱۸:۳۱
      عالی بود دوست خوبم
      به من حس خیلی خوبی داد
      این فکر باز را دوست دارم
      گاهی خودم هم در دام این کلمات میافتم.....پفک ...
      فروغ فرشیدفر
      سه شنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
      درود برجناب آرش راد گرامی🌹
      شعرزیبایی بود و حس خوبی به من داد.
      از عاشقی که همه ی هوش وحواسش معشوق هست وبس ، چه جای تعجب که دردنیایش خرچنگ و رنگ و سنگ و..... و کل کائنات مثل وجود پرازشعر او برای معشوقش شعر بخوانند.

      دوستان عزیز ، احساسی که در شعر جوانه می زند، قابل قضاوت نیست . سلیقه واحساسات ما متفاوته . این درسته ولی قابل تحلیل وتفسیر به این شکل نیست . البته این نظر منه .

      شخصا" همیشه سعی دارم وارد حاشیه ها نشم ، ولی اگرقرار به موشکافی ونقد اشعار باشه، که قطعا" دراین سایت یکی از اهداف هست ، به نظر من خیلی اشعار هست که من با سواد اندکم ، می بینم دچار مشکلات جدی در الفبای اولیه شعرنویسی مثل وزن و قافیه و حتی درست نوشتن کلمات یا حتی انتخاب قالب شعر هستند و درکمال تعجب صدای کسی هم درنمیاد و به راحتی همه ازشون میگذرن وحتی بعضی وقتها این شعرها جزو "پرنشاط ترین" اشعار سایت هم لیست میشن ومیان بالا .
      اعتراف میکنم که من دراون موارد واقعا" خودم شرمنده میشم که اگر کسی بیاد تواین سایت وچنین شعری روببینه در بهترین اشعار سایت ،چه فکری در مورد همه ی ما که عضو سایت هستیم میکنه.
      امیدوارم در سال جدید شاهد پیشرفت هرروزه و مستمر کیفیت اشعار در سایت باشیم و هرروز نکته جدیدی بیاموزیم .

      ارادتمند همه ی دوستان
      🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏
      مهدی آرش راد
      چهارشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۰ ۱۱:۱۸
      در مورد این شعر باید گفت استفاده از کلماتی شبیه خرچنگ ، سنگ و منگ و غیره در اشعاری که قالب غزل دارند از اونجایی که غیر متعارفه یک تضاد خیلی مشخصی رو به مخاطب القاء میکنه . اما چون این تضاد لا به لای مفاهیم عاشقانه و انتزاعی قرار گرفته باعث افزایش اشتیاق خواننده برای خواندن شعر میشه . ادبیات امروز نیازمند اشعاری که مفاهیم عمیق عاشقانه و پاک رو با کلمات و ترکیبات تازه و قابل درک ارائه بده . از همه بزرگوارانی که نقد داشتند و همه عزیزانی که لطف داشتن و نظر دادن بی نهایت ممنونم . خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0