سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        جدایی ساده

        شعری از

        محمد عرب

        از دفتر غزل ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۱۰ شماره ثبت ۹۵۵۲۶
          بازدید : ۹۹۳   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

         
        آخرین روز دیدن هم بود،آسمان ابری و هوایی سرد
        دختری با نگاه بغض آلود، مانده بود و بهانه می آورد
         
        دست هایش درون جیبش بود، چشم هایش به رفتنت خیره
        از نگاهش قشنگ پیدا بود، توی ذهنش تورا بغل میکرد
         
        از کنارش قطار رد میشد، یک نفر محو دلبریدن بود
        گریه میکردو باخودش میگفت،بی خداحافظی نرو نامرد
         
        یک نفر در دلش فرو می ریخت،دختری میشکست و جان میداد
        تک تکِ خاطرات زیبایش، تازه فهمیده بود یعنی درد
         
        رعدو برقی در آسمان پیچید، دخترک ماند و زیر لب میگفت
        التماست نمیکنم اما، از مسیری که رفته ای برگرد
         
        آخرین روز دیدن هم بود، عصر یک روز تلخ بارانی
        یک جداییِ ساده بود اما ، عشق دیدی چه بر سرش آورد؟ 
        شعر از محمد عرب (فراسو ) 
        95/9/15
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۲۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        سرشار از احساس
        مزین به نقد نافذ استاد مولایی عزیز خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۱۲
        خیلی ممنونم جناب استکی بزرگوار
        بله استاد مولایی عزیز بسیار محبت دارند که وقت گرانقدرشون را به خط خطی های بنده اخصاص دادند خندانک
        ارسال پاسخ
        سلمان مولایی
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۶:۴۷
        سلام

        و

        اگر چه این غزل دلربا نیز مثل چند اثری که از شاعر ش خوانده ام بسیار جان دار و قوی ست اما می خواهم بدون داخل شدن در نقد غزل به دو نکته ی به نظر خودم مهم اشاره کنم ؛
        اول آن که در چنین محفلی که همگان ادیب هستند و فرهیخته دیدن بعضی از نگارش ها و املای کلمات واقعا دردآور است و البته منظورم اغلاط املایی و از این دست نیست بلکه درست نوشتن کلمه از جمله کلمات مرکب است که به دلیل تاثیر فراوان در خوانش خواننده و تاثیرپذیری اش از شعر ، نباید نادیده انگاشته شود ؛
        برای مثال محمد عرب نجیب و خوش ذوق فعل های دارای پیشوند را گاه سر هم و گاه جدا نوشته است که قاعده ی درست جدا نوشتن است ؛
        میکرد .. می کرد
        میگفت .. می گفت
        و کلیه افعال از این دست که چندان هم کار شاقی نیست درست نوشتن شان و نیز رعایت فاصله در بین واو عطف و کلمات پیشین و پسین شان نیز از این ماجرا مستثنی نیستند .
        مورد دیگر که مرا به نوشتن واداشت اما ترکیب « دلبریدن» بود که به طرزی فجیع از ارزش هنری و حتی محتوایی شعر نیز کاسته است که تنها با اندکی دقت می توانست ناموجود شود « دل بریدن » تا ادارک لذت از این غزل غزال کامل شود و به جای این حرف ها از شعر می گفتیم و می شنیدیم .
        اما نکته ی دوم ، در غزل ها و اصولاً شعرهای روایی یکی از مهمترین عناصر توصیف لوکیشن است در این جا شاعر از ابری بودن هوا ، رعد و برق ، بارانی ، قطار و دست در جیب بودن به نحوی به سزا برای توصیف لوکیشن سود جسته است ولی باز هم می توانست از طریق ترکیب حالات روحی قهرمان شعر و عناصر موجود در لوکیشن به ارائه ی بهتر و هنری تر ی برسد مثلا در بیت رعد و برقی ... اگر شاعر به جای رعد و برق از هر چیز دیگری مثل باریدن باران ، وزش باد یا غیره استفاده می کرد چندان تفاوتی در تصویر ارائه شده پدید نمی آمد و این به معنای عدم ایجاد شبکه های تصویری مرتبط در شعر است که به جرات و یقین می دانم و می گویم که این قلم نه تنها این اشکالات را مرتفع می کند ، بلکه در آینده حرف های بسیاری برای گفتن دارد اگر مالک الشعراها و اصحاب و انصارشان اجازت دهند البته ...
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۱۰
        سلام بر شما استاد مولایی عزیز و بزرگوار
        بسیار ممنونم از لطفتون
        کاملا حق با شماس هر چند این ایرادات املایی به خاطر بیحوصلگی های بی پایان من و حواس پرتی های زیاد منه
        و زیاد رو تایپ کلمات دقت نمیکنم
        باز هم عذر خواهی من را بپذیرید خندانک خندانک
        در مورد بند دوم نقد زیباتون هم باید بگم درسته خودم هم به این نتیجه رسیده بودم که خیلی رو تصویر سازی باران و پاییز و امثالهم مانور دادم و همین امر اثر را کسل کننده کرده ولی چون این غزل یادگاری از سال ۹۵ بود دست در اصلاحش نبردم
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵
        دورود به شما جناب عرب
        زیبا سروده اید
        سری هم به نوشته های سایت
        بزنید
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۰۵
        بسیار ممنونم از توجهتون خانم آهنگران عزیز خندانک خندانک
        حتمن خندانک
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵
        خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵
        خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        حق یارتو شاعر ما
        شب تا سحر خوش بادتان
        مارا سعادت یافت بود
        از فیض اشعار شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۰۴
        جناب استاد انصاری عزیز
        ممنونم از شعر زیبا و لطف بی دریغتون خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        میلاد همتی زاد (مهجور)
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۱۴
        زیبا🌷

        لطفا به صفحه من هم سر بزنید🌷
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۰۴
        ممنونم بله حتمن
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
        درود فراوان بر جناب عرب
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۰۳
        بسیار بسیار ممنونم جناب شهنی عزیز خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        اعظم قارلقی
        شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۴۵
        خیلی خیلی زیباااا بود جناب عرب
        خندانک خندانک خندانک
        قلمی قوی و تحسین برانگیز دارید
        محمد عرب
        محمد عرب
        يکشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۲۹
        ممنونم از نگاه زیبا و پر مهرتون خانم قارلقی بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5