سه شنبه ۴ دی
اشتباه تکراری شعری از محمد عرب
از دفتر غزل ها نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۱ شماره ثبت ۹۵۳۳۱
بازدید : ۳۱۹ | نظرات : ۱۳
|
|
مثل آیینه ها پر از ابهام ، خسته از هر نگاه تکراری
من دلم باغ سیب میخواهد ، وای از این اشتباه تکراری
تا دوراهی رسیده ام اما ، خسته از انتخاب یک تردید
پشت سر یک بهشت آلوده ، رو به رو یک گناه تکراری
می نشینم به خاک وقتی که ، ارتشم قصد کودتا دارد
سرزمینم پراز تفاوت ها ، منکه یک پادشاه تکراری
از خیانت گذشته کارِ ما ، تو عجب رسم جالبی داری
پشت منرا دوباره خالی کن ، شانه ات تکیه گاه تکراری
عکس یک انعکاس بی معنا ، شاعران هم چقدر بیکارند
شعر گفته تمام شهر از تو ، برلب برکه ماه تکراری
میروی تا دوباره بگذاری ، کوچه را لا به لای تنهایی
من دلم عشق تازه میخواهد ، وای از این اشتباه تکراری
.
.
شعر از محمد عرب (فراسو )
پاییز92
|
|
نقدها و نظرات
|
بسیار ممنونم جناب استکی بزرگوار | |
|
با سلام و عرض ادب و احترام به شما جناب مولایی عزیز و بزرگوار که با نقد زیباتون بنده را متحیر ساختین
بسیار لذت بردم ... واقعا نقدی کامل و جامع بود
از اینکه این همه وقت گذاشتین برای شعر من بسیار بنده رو متعجب و محیر ساختین چرا که امروزه کمتر کسی برای آثار ادبی مانند شما وقت میذاره
هر قدر ازتون تشکر کنم بابت این محبت بی دریغتون کم و ناچیزه
قدردانی منو پذیرا باشین
در توضیح برخی از نکات بگم که (هرچند شاعر نباید برچسب شعرش باشه و بخواد شعر را توضیح و تکمیل کنه و شعر باید خودش کامل و گویا باشه) ولی من در این شعرم از عمد خواستم یک سری از ترکیبات تازه و کم هماهنگ را خلق کنم تا ذهن مخاطب خودم را به چالش بکشم ترکیباتی مانند (میروی تا دوباره بگذاری کوچه را لابه لای تنهایی) در این قسمت تصویری که در ذهن مخاطب ساخته میشه هرچند خیلی کمرنگ به ناخوآگاه خوانند القا میشه که پس از رفتن تو تنهایی اونقدر بزرگی شکل میگیره که کوچه ها در لا به لای اون تنهایی گم میشن
یا (آیینه های پر از ابهام) که همیشه آیینه ها ابزاری راز آلود بودن همونجور که در مراسمات ماواءالطبیعه آینه از ابزار اصلی به حساب میاد یا در موقع احرام نباید به آینه نگاه کرد و....
از طرفی آیینه از نگاه های تکراری که بهش میشه خستس پس آیینه همون شاعره که خسته شده از نگاه های تکراری
یا (انتخاب یک تردید) انتخاب یک تردید در نگاه اول بیمعنی و غیر مرتبط به نظر میرسه ولی ترکیبیه که ذهن مخاطب را درگیر میکنه و مخاطب با فکر کردن به اون و خوندن ادامه شعر به این نتیجه میرسه که در دوراهی گیر کرده و تردید داره از اینکه کدوم راهو انتخاب کنه بهش آلوده ای که شیطان توش دام گذاشته برای انسان یا گناه تکراری که همون عشقه
در بیت چهارم شاعر میگه من پادشاه سرزمینی هستم که پر از تفاوت هاست و من چون یک فرد یا یک پادشاه تکراری هستم یک چیز بدیعیه که بر عله من کودتا صورت بگیره
هر چند بنده تمام نکاتی که بیان کردید را قبول دارم و بسیار مفصل و صحیح بیان نمودید فقط خواستم دلیل استفاده از ترکیبات نا هماهنگ به کار رفته رو عرض کرده باشم
بنده اصولا در فضای شعریم بسیار راحت و روان شعر میگم که کامل محسوس باشه ولی این شعر و چند نمونه شعر دیگرم که در سن 19 سالگی گفتم و جزو اولین شعر های کلاسیکم هستن کمی متفاوت شکل گرفتند
جناب مولایی عزیز بسیار خوشحال میشم از اینکه دیگر شعر های بنده رو مطالعه و نظر زیباتون رو برام مکتوب کنید تا بتونم شعر هامو ارتقاء بدم
بازهم از وقتی که اختصاص دادین بسیار ممنونم و قدردان این محبتتون خواهم بود | |
|
ممنونم جناب شهنی عزیز لطف دارید | |
|
ممنونم از حسن توجهتون جناب بنایی بزرگوار | |
|
متشکرم جناب عطاالهی عزیز لطف دارید بزرگوار | |
|
ممنونم از نگاه زیباتون جناب صادقی بزرگوار | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد