سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        اشتباه تکراری

        شعری از

        محمد عرب

        از دفتر غزل ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۱ شماره ثبت ۹۵۳۳۱
          بازدید : ۲۴۹   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه


        مثل آیینه ها پر از ابهام ، خسته از هر نگاه تکراری
        من دلم باغ سیب میخواهد ، وای از این اشتباه تکراری
        تا دوراهی رسیده ام اما ، خسته از انتخاب یک تردید
        پشت سر یک بهشت آلوده ، رو به رو یک گناه تکراری
        می نشینم به خاک وقتی که ، ارتشم قصد کودتا دارد
        سرزمینم پراز تفاوت ها ، منکه یک پادشاه تکراری
        از خیانت گذشته کارِ ما ، تو عجب رسم جالبی داری
        پشت منرا دوباره خالی کن ، شانه ات تکیه گاه تکراری
        عکس یک انعکاس بی معنا ، شاعران هم چقدر بیکارند
        شعر گفته تمام شهر از تو ، برلب برکه ماه تکراری
        میروی تا دوباره بگذاری ، کوچه را لا به لای تنهایی
        من دلم عشق تازه میخواهد ، وای از این اشتباه تکراری
        .
        .
        شعر از محمد عرب (فراسو )
         پاییز92
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۲۳
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        دستمریزاد خندانک خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۸
        بسیار ممنونم جناب استکی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        سلمان مولایی
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۲۱
        سلام

        و

        بی تردید در زیبایی و دلربا بودن این غزل جای هیچ حرف و حدیثی نیست چرا که شاعر با آگاهی کامل به ملزومات فرم و نیز عناصر تصویرسازی و نیز دایره ی واژگان فراخ ،این غزل غزال را مرتکب شده است .
        اما به عنوان یک کارگاه آموزشی جالب خواهد بود که در هر بیت ترکیباتی که تصویر را رقم می زنند جدا کنیم و سپس بینیم که آیا بین این واژه های موجود در ترکیب ها و در اصل بین تصاویر ماحصل از واژه ها و ترکیبات ، موازنه برقرار است یا خیر .
        بیت اول :
        آیینه ی پر ابهام ، آیینه خسته از نگاه ، نگاه تکراری
        خواسته ی دل من ، باغ سیب ، اشتباه تکراری
        در مصرع اول کاملا تمامی کلمات و آن چه به ذهن متبادر می کنند به هم مرتبط هستند و درست در مصراع دوم نیز این ماجرا صادق است اما موازنه ای وجود ندارد چرا که بین مصراع اول و مصراع دوم نمی توان ارتباطی برقرار کرد و تنها ربط ممکن که تصوری دور از ذهن است این است که آیینه را به عنوان نماد گذشته در نظر بگیریم و خواستن باغ سیب را همان اشتباهی که مرتب دارد در این آیینه تاریخ تکرار می شود که اگرچه تصویر زیبایی ست ولی دیریاب است .

        بیت دوم :
        رسیدن به دوراهی ،خسته از انتخاب ، انتخاب یک تردید
        پشت سر ، بهشت آلوده ، رو به رو ، گناه تکراری
        موازنه ای زیبا برقرار است که کل بیت به داستان آدم و حوا اشاره دارد و به درستی همه ی اجزا در جای خود قرار گرفته‌اند و تنها انتخاب یک تردید است که می تواند از اعتبار این بیت بکاهد چرا که دارای ضعف تالیف است و تصویری قابل تجسم حتی خیالی یا وهمی هم به دست نمی دهد چرا که اساساً اگر انتخاب انجام شود دیگر تردیدی وجود ندارد درست مثل نور و تاریکی که وجود یکی عدم دیگری و بالعکس .

        بیت سوم :
        به خاک نشستن ، ارتش من ، قصد کودتا
        سرزمین پر از تفاوت ، من ، پادشاهی تکراری
        به زیبایی و رسایی بین مصراع اول و جزء دوم مصراع دوم ارتباطی عمیق و بدیع شکل گرفته است که سرزمین نیز در این امر دخیل است اما گروه وصفی پر از تفاوت ؛
        اگر بنای کودتا را بر وجود تفاوت سلیقه ها بگذاریم ارتباطی دست و پا شکسته برقرار می شود و اگر تفاوت را به معنای تنوع در نظر بگیریم در برابر تکرار ارتباط زیباتری می توان برقرار کرد که تصویر نهایی پادشاهی ست که با جامعه خود متناسب نیست و سزاوار کودتا .
        اما این دو تصویر ارائه شده نیز به نظر من دیریاب است .

        بیت چهارم :
        گذشتن کار ما ، از خیانت ، رسم جالب تو
        پشت من ، خالی کردن توسط تو ، شانه های تو ، تکیه گاه تکراری
        با توجه به مراعات نظیر زیبایی که بین واژه ها ی این بیت برقرار شده است می توان به موازنه ی کامل برقرار شده در آن پی برد و علاوه بر این مهم ، نکته ای در مصراع اول است که اشاره به آن خالی از لطف نیست ؛ شاعر در تمام مراحل از ضمایر من و تو سود جسته است اما در گذشتن کار از خیانت از ضمیر ما استفاده می کند که دارای طنزی پنهان در خویش است و جمع بودن اش نیز به مناسبت پادشاه در بیت قبل است که اصولاً پادشاهان عادت دارند در خطاب قرار دادن خود از ضمیر جمع استفاده کنند .

        بیت پنجم :
        عکس یک انعکاس ، انعکاس بی معنا ، شاعران بیکار
        شعر گفتن ، تمام شهر شاعر ، از تو ، لب برکه ، ماه تکراری
        این بیت نیز در اوج موازنه قرار دارد به خصوص اگر این جمله ی معروف را در نظر آوریم که گفته اند :
        اولین کسی که یار را به ماه تشبیه کرد شاعر بود و پس از او هر کس این کار را کرد احمق .

        بیت ششم :
        می روی ، تا دوباره ، گذاشتن کوچه ، لا به لای تنهایی
        خواسته ی دل من ، عشق تازه ، اشتباه تکراری
        این بیت نیز موازنه ای گویا و بلیغ دارد که تمام مفاهیم دارای مصادیقی عینی و در ارتباط با هم در طول دو مصراع هستند اما در خصوص لابه لای تنهایی ، باز هم از دید من دارای ضعف تالیف است چرا که اصولاً در شعر مبنا بر آشکار نمودن مفاهیم با استفاده از مصادیق عینی ست و استفاده از مصادیق وهمی همواره ناپسند بوده است ( البته مصادیق خیالی یا مخیل با وهمی دارای تفاوت است ) و از آن روی که تنهایی خود یک امر مجرد و انتزاعی ست در نتیجه لا به لای آن تبدیل به امری وهمی می شود که تصورش نمی تواند دارای عناصر زیبایی شناختی باشد و مثلا اگر شاعر می گفت که می روی و لابه لای کوچه ، تنهایی را می گذاری آن وقت این ترکیب مخیل بود و زیبا .
        اما همان گونه که دیدیم با شاعری کاربلد و چیره دست رو به رو هستیم و شاعری که می داند چه می خواهد و این دانستن اولین و اساسی ترین مرحله برای خلق کردن است ، پس از شاعر عزیز و انتشار این غزل نازنین سپاس های فراوان دارم و نیز از این که گزینه ی نقد را فعال کرده اند چرا که گفته اند :
        آن را که حساب پاک است
        از محاسبه چه باک است ؟
        و این روزها انگار حساب های پاک و دل های نترس بسیار کم و نادر شده اند .
        محمد عرب
        محمد عرب
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۳۶
        با سلام و عرض ادب و احترام به شما جناب مولایی عزیز و بزرگوار که با نقد زیباتون بنده را متحیر ساختین بسیار لذت بردم ... واقعا نقدی کامل و جامع بود از اینکه این همه وقت گذاشتین برای شعر من بسیار بنده رو متعجب و محیر ساختین چرا که امروزه کمتر کسی برای آثار ادبی مانند شما وقت میذاره هر قدر ازتون تشکر کنم بابت این محبت بی دریغتون کم و ناچیزه قدردانی منو پذیرا باشین در توضیح برخی از نکات بگم که (هرچند شاعر نباید برچسب شعرش باشه و بخواد شعر را توضیح و تکمیل کنه و شعر باید خودش کامل و گویا باشه) ولی من در این شعرم از عمد خواستم یک سری از ترکیبات تازه و کم هماهنگ را خلق کنم تا ذهن مخاطب خودم را به چالش بکشم ترکیباتی مانند (میروی تا دوباره بگذاری کوچه را لابه لای تنهایی) در این قسمت تصویری که در ذهن مخاطب ساخته میشه هرچند خیلی کمرنگ به ناخوآگاه خوانند القا میشه که پس از رفتن تو تنهایی اونقدر بزرگی شکل میگیره که کوچه ها در لا به لای اون تنهایی گم میشن یا (آیینه های پر از ابهام) که همیشه آیینه ها ابزاری راز آلود بودن همونجور که در مراسمات ماواءالطبیعه آینه از ابزار اصلی به حساب میاد یا در موقع احرام نباید به آینه نگاه کرد و.... از طرفی آیینه از نگاه های تکراری که بهش میشه خستس پس آیینه همون شاعره که خسته شده از نگاه های تکراری یا (انتخاب یک تردید) انتخاب یک تردید در نگاه اول بیمعنی و غیر مرتبط به نظر میرسه ولی ترکیبیه که ذهن مخاطب را درگیر میکنه و مخاطب با فکر کردن به اون و خوندن ادامه شعر به این نتیجه میرسه که در دوراهی گیر کرده و تردید داره از اینکه کدوم راهو انتخاب کنه بهش آلوده ای که شیطان توش دام گذاشته برای انسان یا گناه تکراری که همون عشقه در بیت چهارم شاعر میگه من پادشاه سرزمینی هستم که پر از تفاوت هاست و من چون یک فرد یا یک پادشاه تکراری هستم یک چیز بدیعیه که بر عله من کودتا صورت بگیره هر چند بنده تمام نکاتی که بیان کردید را قبول دارم و بسیار مفصل و صحیح بیان نمودید فقط خواستم دلیل استفاده از ترکیبات نا هماهنگ به کار رفته رو عرض کرده باشم بنده اصولا در فضای شعریم بسیار راحت و روان شعر میگم که کامل محسوس باشه ولی این شعر و چند نمونه شعر دیگرم که در سن 19 سالگی گفتم و جزو اولین شعر های کلاسیکم هستن کمی متفاوت شکل گرفتند جناب مولایی عزیز بسیار خوشحال میشم از اینکه دیگر شعر های بنده رو مطالعه و نظر زیباتون رو برام مکتوب کنید تا بتونم شعر هامو ارتقاء بدم بازهم از وقتی که اختصاص دادین بسیار ممنونم و قدردان این محبتتون خواهم بود
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۵
        درود شاعر عزیز
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۷
        ممنونم جناب شهنی عزیز لطف دارید
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا بنایی
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۰۲
        درود بر شما
        زیبا و دلنشین
        خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۶
        ممنونم از حسن توجهتون جناب بنایی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۳۴
        غزل زیبا و جالبی بود
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        محمد عرب
        محمد عرب
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
        متشکرم جناب عطاالهی عزیز لطف دارید بزرگوار
        ارسال پاسخ
        سعید صادقی (بینا)
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۰۱
        غزلی به زیبایی مشهور خواندم
        از شما دوست عزیز خندانک

        قلم تان نویسا و پر کار
        محمد عرب
        محمد عرب
        يکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۰۶
        ممنونم از نگاه زیباتون جناب صادقی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0