پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر محمدحسین جلیل زاده
آخرین اشعار ناب محمدحسین جلیل زاده
|
قومي كه حقير است، مكرم شدني نيست
اين مردم ماتم زده، بي غم شدني نيست
نفع همه، بر قوم، مقدم شدني نيست
ني ني به خدا هيچ فراهم شدني نيست
زين وعده ي بسيار، يكي هم شدني نيست
از منزل مقصود، نداريم نشاني
تا چند بسازيم به اين روز چلاني؟
يك بار نشد از ته دل خانه تكاني
گيريم كه افتاده به كف بانك جهاني
يك مرد از اين طايفه، حاتم شدني نيست
داري خبر از طينت اين خاك فروشان؟
يك عمر ز پستان ادب، شير بچوشان
در ديگ هنر كرده و صد سال بجوشان
نكتايي و شلوار به بوزينه بپوشان
يك عمر به مكتب ببر، آدم شدني نيست
تا چند بود ناله ي غم، خانه به خانه؟
تا چند به غمخانه فسون است و فسانه؟
تا چند به بيگانه كني عذر و بهانه؟
برخيز و به هم ريز كه تا نظم زمانه
بر هم نخورد پاك، منظم شدني نيست
كو نظم و نظامي كه به مردم نرسد جور؟
بر هيچ سوالي نبود پاسخ في الفور
بر دهكده، ارباب ندارد نظر غور
خوشحال از افزايش ظلميم در اين دور
چيزي كه فراموش نشد، كم شدني نيست
واشنگتن و لندن نبود قبله ي رازش
بر قبله ي جعلي نبود روي نيازش
بر كعبه ي حق، هر چه بجا بوده نمازش
خواهي بزنش گردن و خواهي بنوازش
اين سر، به درگاه كسی جز خدا خم شدنی نيست
تو در پي آزاري و من در پي امداد
تو در پي تخريبي و من خواهمت آباد
تو در غم امحايي و من در پي ايجاد
خواهي تو مرا بنده و من خواهمت آزاد
آنهم شدني نيست و اينهم شدني نيست
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما