سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        عاشقانه ها(۲)

        شعری از

        محمدرضا نجفی(خاموش)

        از دفتر شعرناب نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۰۴ شماره ثبت ۹۴۹۷۷
          بازدید : ۳۳۱   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدرضا نجفی(خاموش)

        رفتی از خانه ومن همیشه دلتنگ توام
        ای تو شاهین دلم،اسیر در چنگ توام
        ای تو پاییزترین فصل،درهر سالم
        رنگ در رنگ شوی،بدان که همرنگ توام
         
        آمدی در قلبم آن را سایبان خویش کردی
        چرا رفتی دلم را خسته تر از پیش کردی
        دلم خوش بود که در پیشت به آرامش رسم،اما
        نمیدانم چه کردم این دلم را مملو از تشویش کردی
         
        شیرین تر از آنی که شکر ناز فروشد
        در پیش نگاهت مه بدر روی بپوشد
        من تشنه می،ساقی میخانه کجایی
        دل کرده هوس باده ز دست تو بنوشد
         
        تو چون مه بدری،ولی اول ماه است
        زیبایی یوسف نشود گم،هرچند به چاه است
        شمع و گل و پروانه همه گردتو جمعند
        ای دل مطلب بیش،که این عین گناه است
         
        اندر کف من باده،به محراب نمازم
        یا رب دل من باتو،ولی باده پرستم
        هرگز نشده عاشق،کس چون من دیوانه
        این ساغر مینا را،غمش داده به دستم
         
        ایکاش دلم را ز خودم دور کنم
        پوسیده تنم را طعمه گور کنم
        مرغکی باشم وپرواز کنم تابر دوست
        شاید اینگونه علاج دل ناسور کنم
         
        افسوس که بیچاره دلم در بند است
        به عشق تو ای دلبر من،پابند است
        آنقدر تلخی ایام کشیدم ز جهان
        که فقط از طرفت تشنه یک لبخند است
         
        ای برق نگاهت گشته شمع محفل من
        وی در آمیخته شد،آب تو در خاک و گل من
        آن روز کزین عالم فانی بکشم بال وپرم را
        ماند اثر نقش رخت،بر در ودیواردل من
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۱۶
        درود بزرگوار
        زیبا بودند
        جسارتا همگی رباعی نبودند
        مثلا دومی؟ خندانک
        محمدرضا نجفی(خاموش)
        محمدرضا نجفی(خاموش)
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۴۱
        سلام و درود. صبح بخیر. ممنون از توجه و محبت و راهنمایی شما. قبلا هم عرض کردم زیاد به سبک شعری اشراف ندارم و فقط اشعارم الهامات من است. انشااله با راهنماییهای شما رفع ایراد خواهد شد.
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۲۳
        درود فراوان بر جناب نجفی
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۱۸
        سلام جناب نجفی
        بزرگوار
        زیبا بلند سروده اید دورود بر شما
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۱۸
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۰
        بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
        من از زیباترین شعرت
        که دارد شور شیدایی
        انا الحق گویم وخوانم
        حدیث عشق ربانی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4