دوشنبه ۳ دی
خواهشی دارم عزیزم... میشود؟! شعری از بهروز رحمتی (سکوت شب)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۰۲ شماره ثبت ۹۴۶۷۸
بازدید : ۱۹۴ | نظرات : ۱۴
|
دفاتر شعر بهروز رحمتی (سکوت شب)
آخرین اشعار ناب بهروز رحمتی (سکوت شب)
|
مـیشود آیا کـه مــن باشم خریدار شـما!؟
من که عمری بوده ام دلتنگ دیدار شـما...
ناز کن با ساز و آوازت برقص و دل ببر...
قول دادم بعد از این باشم هوادار شمـا...
پادشاهم کشورم را بی خبر برده به جنگ...
ارتشــی از موی تان در کنــــج دربار شما...
عقل من با قلب هی لج میکند غـر میزند...
لعنتــی می کوشد او گاهی به انکار شما...
از خودم چیزی ندارم مثل درویش نجیب...
تا بــــریزم زیر پایــت وقـت دیدار شـــما...
میخرم با جان ولی ناز تو را می خواهمت...
خیمه خواهم زد شبانه پشت دیـوار شمــا...
مـــن نمی خواهم بیایم در حریم تو ولی...
دعــــوتم کردی و می آیم به اصـرار شما...
|
نقدها و نظرات
|
درووودتان...
مهربان است ؛ حضورت را ميگويم...
و
به دشتهای خسته از خورشید
و آن عبادتِ خشکِ هر روزه ام...
کدام واژه به آغوشِ عشق میماند؟؟!!
عزیزِ دل:
وجودتان حروفِ بینوای رها شده را در مسیرِ رودِ دانایی و افتادگی غُسلِ تعمید میدهد...
🙏🙏🙏
| |
|
درووودتان...
مهربان است ؛ حضورت را ميگويم...
و
به دشتهای خسته از خورشید
و آن عبادتِ خشکِ هر روزه ام...
کدام واژه به آغوشِ عشق میماند؟؟!!
عزیزِ دل:
وجودتان حروفِ بینوای رها شده را در مسیرِ رودِ دانایی و افتادگی غُسلِ تعمید میدهد...
🙏🙏🙏
| |
|
درووودتان...
مهربان است ؛ حضورت را ميگويم...
و
به دشتهای خسته از خورشید
و آن عبادتِ خشکِ هر روزه ام...
کدام واژه به آغوشِ عشق میماند؟؟!!
عزیزِ دل:
وجودتان حروفِ بینوای رها شده را در مسیرِ رودِ دانایی و افتادگی غُسلِ تعمید میدهد...
🙏🙏🙏 | |
|
مهربان است ؛ حضورت را ميگويم...
و
به دشتهای خسته از خورشید
و آن عبادتِ خشکِ هر روزه ام...
کدام واژه به آغوشِ عشق میماند؟؟!!
عزیزِ دل:
وجودتان حروفِ بینوای رها شده را در مسیرِ رودِ دانایی و افتادگی غُسلِ تعمید میدهد...
🙏🙏🙏
و البته ؛ صد البته :
عجایب هفتگانه را شنیده ای؟؟!!
اهلِ قلم ، هشتگانه اش هستند و حقیر خاکِ پای اهلِ قلم...
🙏🙏🙏
| |
|
درووودتان مهربان ، سپاس از حضورتان...
🙏🙏🙏 | |
|
درووودها بر وجودِ پاکتان...
عزیزِ دل :
وجودتان حروفِ بینوای رها شده را در مسیرِ رودِ دانایی و افتادگی غُسلِ تعمید میدهد...
🙏🙏🙏
| |
|
درووودِ پاک زمین و آسمان بر شما مهربانم...
باعث بسی افتخار است حضورتان و حقیر درس پس میدهم خدمتِ اهلِ قلم...
و صد البته خود را شاگرد میدانم و خرسند میشوم از نقد و همیشه تشنه ام در این دریای بی پایان ، از برای آموختن...
(اهل قلم به معنای واقعی در واژه...
و نقد را میتوان چنین معنا نمود : بر واژه ها و حتی فضای بين واژه ها تعمق كنیم و
واژه را با شناختن ، جَویدن...
همچون بامداد که واژگانش تا دهلیزهای قلب نفوذ میکند)
بهروز(سکوت شب)
🙏 🙏🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنشین و زیبا بود