سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
درود جناب فهمیدهی بزرگوار
باز هم مهمان احساس نابتان شدم و غزلی که سرشار است از عاطفه و احساس
به احساس نابتان دومین لایک را من میدهم.
غزلتان بسیار دلنشین است و از آرایههای ادبی هم کم و بیش برخوردار است.
اگر اندک توجهی به وزن غزلتان بفرمایید، از این هم زیباتر میشود.
سخن شما بسیار موسیقایی است؛ امّا ناخوآگاه در برخی موارد اندکی از وزن اصلی خارج شدهاید.
به زبان خیلی ساده باید بگویم:
شما مصراع نخست را با سه فاعلاتن و یک فاعلن شروع کردهاید؛ در نتیجه تمام مصراعها میبایست بر همان وزن باشد؛
امّا در بیشترِ مصراعهای زوج، به جای سه فاعلاتن، یک فاعلن،
چهار فاعلاتن، یک فاعلن آوردهاید.
یعنی در مصراعهای زیر، وزن غزلتان اشتباهی به جای:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
شده است:
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
_همچو یک معشوقه درعشقی اهورایی نمیدانم چرا
_شعله بر جان می زنی اما فریبایی نمیدانم چرا
_هم میان مسجد و دیر و کلیسایی نمی دانم چرا
_حال مجنون نیستم اما تو لیلایی نمی دانم چرا
_ میبرد ما را به منزلگاه رسوایی نمی دانم چرا
_آخرین دستورش اما بود تنهایی نمی دانم چرا
_عاشقی خواب است و رویایی تماشایی نمیدانم چرا؟
با آن احساس لطیف و استعداد زیبا و گیرابی که دارید حتما میتوانید وزن این مصراعها را نیز اصلاح بفرماید.
شاعرانههایتان ماندگار