يکشنبه ۲ دی
گُم میکنم شعری از بهروز رحمتی (سکوت شب)
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۳۱ شماره ثبت ۹۲۰۱۹
بازدید : ۲۴۸ | نظرات : ۴
|
دفاتر شعر بهروز رحمتی (سکوت شب)
آخرین اشعار ناب بهروز رحمتی (سکوت شب)
|
من تو را در لابلای روح و تن ، گم میکنم...
تا که می یابم تو را ، من خویشتن گم میکنم...
خسته ام از این تعفن ها ز نعشِ آدمی...
راهِ فردوس ، همان مشکِ ختن گم میکنم...
من کسی میخواهم از گرمای انفاسِ عبیر...
روحِ تن آزاد سازد ، زانکه : من گم میکنم...
من به پاییز آشتی دارم ، گذشتم از بهار...
چون قناری ؛ یاسمین و یاسمن گم میکنم...
باورم تردید میگردد به این تزویرِ خلق...
شبهِ انسان دیده ام ، زان اهرمن گم میکنم...
بیش مسوزان این دلم را با رموزِ عشقِ خود...
من تو را در لابلای روح و تن گم میکنم...
|
نقدها و نظرات
|
نسیم مهربان دیدگانتان بر شعرم ، جان و دل میدهد بر گلهای باغ دوستی...
آسمان قلبتان هماره زُلال و زندگیتان " اقیانوس آرام"
سپاس از شما
(سکوت شب)
🙏🙏🙏
بهارینه ی واژگانتان عطرآگین زیباترین گلهای باغ دوستی ست و برگ برگ دل و جان را می نوازد...
همراهی ارزشمندتان را سپاسگزارم
💙🌸🌺🌷🌹🍃🙏 | |
|
نسیم مهربان دیدگانتان بر شعرم ، جان و دل میدهد بر گلهای باغ دوستی...
آسمان قلبتان هماره زُلال و زندگیتان " اقیانوس آرام"
سپاس از شما
(سکوت شب)
🙏🙏🙏
بهارینه ی واژگانتان عطرآگین زیباترین گلهای باغ دوستی ست و برگ برگ دل و جان را می نوازد...
همراهی ارزشمندتان را سپاسگزارم
💙🌸🌺🌷🌹🍃🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود