« سود و زيان »
خداکی با بَدان بد بود،بدان را می دهدشان سود
کز اول قدرت دنیـا ، به دست مردم بد بود
بدی در هر نفر باشد ،خدا آن را دهد سـود
مداماً سود این دنیا ، به دست مردم بد بود
خدا توفیر1 نیک و بد، جدا نـاکرده در دنیـا
زیان در سود دنیایس،کس اَر جمع آوری بنمود
زیان و سود این دنیا ، همین از قدرت دنیاس
خداپیش از وجود ما،خودش درعین شوکت بود
زیان در قدرت دنیاس ، نه اندر قدرت معبـود
خدا از قدرت دستش، همین قدرت به ما بنمود
خدارا کی توان دیدن،که این مطلب کنم عنوان
ولی معنای این مطلب ،در آن اول به ما بنمود
جهان پیر رعنـا2 را ، زِ اول قدرتش بپرسیدن
که بر بدها ظفر بخشد و بر نیکان بِدان بد بود
الا ای مرد سنگین دل، زِ دنیا گرکنی صد سود
هم از اول هم از آخر ،همه کارت به ما بد بود
بهـار نوجوانـی را غنیمـت بـشمر ای دانـا
که دنیـا سر به سر ، جوانـی تو را فرسـود
جوانا پند پیران را ، شنو از گفته ی معبود
که رسم و راه این دنیا، در این معنا و معبر بود
کس اَر3 این نکته نشناسد، نداند نه زیان نه سود
که در جهل ابد ماند ،سعادت را نداند سود
خدا را با چنین مردم ، نـباشد گفتگو یکدم
که حرفش هرکه نشناسد،به درگاهش بُوَد مردود
خدا با ما به گفتارس، تو را در سجده ره بنمود
که اندر سجده آن گوید،بگو یا هو و یا معبود
حَسن از قدرت یزدان ، تو را دست قلم4 باشد
تو بنوشتی نصیحتها،که این پند از تو خواهد بود
٭٭٭
1- تفاوت – جدايي – فرق 2- دلكش – زيبا 3- اگر 4- قدرت قلم
حسن مصطفایی دهنوی