« بود و نابود »
معشوق اگر نباشد ، عاشق كجا توان بود
چيزي اگر نباشد ، كي پي بر آن بنا بود
چيزي كه خود نباشد ،سود و زيان از آن نيست
سود و زيان هر چيز، ثابت كه نه از آن بود
ای عارفان بـسنجید ، از رمـز بود و نابود
رمزي زِ هر چه باشد ، شاهد بُوَد بر آن بود
هر چيز رمز نامـش، باشد يقين كه مي بود
نابود را نـشايد كنند ثابت كه مي بود
دانشوران بـپرسيد از رمـز بود و نابود
روز ازل همين بود ، حرف زِ بود آن بود
روز ازل كه گفتن ، نام از خداي ما بود
نامـش به ما بگفتن ، رمزش به ما نشان بود
آن روز اين ندا بود ، امروز اين ندا هست
هستي حق كه باشد ، اول ندا همين بود
اول ندا كه اين بود ، امروزه ام همين هست
ثابت تـر آمد امروز ، نام و نشان معبود
هر حرف را بسنجيد ، اول كه در جهان بود
اصلي اگر نـبودش ، نابوديَـش يقين بود
صد حرف و صد تقلّب ، دوران پيش ما بود
امروزه ثابتم شد ، اصلي از آن نمي بود
روز ازل كه بنمود ، طرز سجود آدم
اصلي اگر نـبودش ، امروزه آن نمي بود
اين راه اگر نمي بود ، راهي ديگر كجا بود
تا آدمان بـجويند ، راهـي بـرند به معبود
بی حد نیایش کنيد ، ای نسل آدمیزاد
اکرام1 دست حق بود ، این راه بر تو بنمود
حرف از زمان آدم ، بُد2 تا زمان خاتم
پیغمبران چه گفتند ، حرف از همه همین بود
روز ازل همین بود ، امروزه ام همینـس
روز ازل خدا بود ، نام از وجود آن بود
زآن روز تا به امروز ،هر کس به راه حق بود
در راه حق که می رفت، خود معتقد برآن بود
خود ای حسن تو شکرش،واجب شِمُر3 وگرنه
لطفش اگر نمی بود، نطقت کجا چنین بود
٭٭٭
1- بخشش- لطف 2- بود 3- شمار
حسن مصطفایی دهنوی
برشمابزرگوار