سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 29 فروردين 1404
  • روز ارتش جمهوري اسلامي و نيروي زميني
20 شوال 1446
    Friday 18 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      جمعه ۲۹ فروردين

      بیا

      شعری از

      محمد رضا نشایی مقدم

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۲۲:۵۷ شماره ثبت ۹۱۵۴۱
        بازدید : ۵۳۷   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد رضا نشایی مقدم
      آخرین اشعار ناب محمد رضا نشایی مقدم

      .
      با آتشی که در دل من شعله می کشد
      هر روز انتهای دلم درد می کند.
      بی عشق، شور زندگیم  غصه می خورد
      بی وقفه انحنای دلم درد می کند.
      آواز هجر توست سیاوش دلی که خواند؟
      یا این که ربّنای دلم درد می کند؟
      با مدعی بگو که چه زود آمدی؟برو
      دیری ست ادعای دلم درد می کند!
      من از لغت به معنی هجران رسیده ام
      حالا که دهخدای دلم درد می کند.
      آن قدر اشک ریخته ام در فراق یار
      کز گریه ام صدای دلم درد می کند.
      شعرم نمی کشد بنویسم برای تو
      دست غزل سرای دلم درد می کند.
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹ ۲۳:۲۳
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
      مجتبی شهنی
      پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۹
      درود فراوان
      بر شما
      بسیار بسیار
      عاااااالی

      قلمتان توانا
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگار از ساحل احساس رد شد اا چه زیبا خوب بودن را بلد شد اا نگاهم چون که بر چشمانش افتاد اا همه حسم به او افزون ز حد شد اا از کتاب دل گویه های بانوی احساس اا درود و شبتان آرام نابیان گرامی
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      تو را شادی مرا غم آفریدند ااا کنارِ اشکِ نَم نَم آفریدند ااا بداهه سپاس آذردخت مهربان خانم مهندس عزیز محبّت دارید نازنین خواهرم ااا خداریارتان
      سید مرتضی سیدی

      من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
      آذر دخت

      درود و عرض ادب ااا سلام استاد بانو کوهواره عزیز شب شما هم بخیر و ایام به کامتان عزیزم
      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      د ااا یخی به نزدِ آفتاب میآیَد ااا صدای چکّه های آب میآیَد ااا از مِناره ی صحنِ گنبدطلا ااا صلّ علی ابوتُراب میاید ااا از نفَس دلِ شکسته ی من ااا حدیثِ سُرخِ تَب و تاب میآیَد ااا بخشی از یک غزلم ااا سلام و عرض ادب شب و روزگار همگی شما گرانقدران در پناه امن الهی بخیر و خوشی ااا بدرود

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1