معیار، حسین(ع) است
عالم همه یک لشکر و سالار حسین(ع) است
دین دایره و نقطۀ پرگار حسین(ع) است
عباس و علی اکبر و اصغر شده پرپر
هفتاد و دو گل در غم پیکار حسین(ع) است
مردان همه مشتاق نبردند و خروشان
بیماری سجاد(ع) ز اسرار حسین(ع) است
زینب(س) به پرستاری سجاد(ع) دل افکار
گل واژۀ احساس گرفتار حسین(ع) است
طفلان و زنان گشته عطشناک به صحرا
در علقمه، عباس علمدار حسین(ع) است
خورشید فرو رفته به ابر از غم زینب(س)
خواهر شده دلخسته و خونبار حسین(ع) است
خون گریه کند ابر، بنالد نی و نیزار
خورشید و فلک نیز عزادار حسین(ع) است
باطل همه جا جلوهگر و حق شده پنهان
در ریزش و رویش همه معیار، حسین(ع) است
حُر بن ریاحی که جدا گشت ز باطل
فخرش همه آن گشته که سردار حسین(ع) است
امواج بلا خیزد و دریا متلاطم
در راه هدی کشتی ابرار حسین(ع) است
خواهم که شود عاقبتم چون حُر و عباس
در حلقۀ عشاق میاندار حسین(ع) است
بین الحرمین شه دین شد ملکوتی
عطرش همه اشک رخ زوار حسین(ع) است
دکتر سیدعلی کرامتی مقدم
مشهد مقدس- شنبه8/ 6/ 1399 مصادف با تاسوعای حسینی(ع)
لایک شد شعرتون👍🌹