سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        پیوندِ ناب

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۵ شماره ثبت ۸۹۶۰۹
          بازدید : ۲۴۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        پیوندِ ناب
         
        یک بوی عطرِ گیج
        شامّه ی دخترک را نواخت
        آنطرف تر
        یک پسربچه داشت
        به زیبایی ویولن می نواخت
         
        دختر اول نفهمید
        حضورِعطرِگُل رؤیاییِ مقابلِ بینی اش
        عمدی ست
        بعدها فهمید
        آنکه مقابلش بود
        چه پسرِ باصفا و،
        خوش عهدی ست
         
        دختر داشت سیب میخورد
        او خبرنداشت همه کابوس های دورش
        با رؤیاهایی نزدیک
        به شُکرِ خدا
        داشت همه کاسه کوزه هایش، بهم میخورد
         
        نگاهش را به دوردست انداخت
        چه شباهتی !
        این کارش ، پسر را
        به یادِ فیلم چارلی چاپلین
        دختر گل فروش انداخت
         
        دختر گفت : کسی اینجاست ؟
        جوابی نشنید
        آری ، پارک فهمید
        که پسرکی ناشنوا اینجاست
        .
        .
        .
        .
        پسر کنار دختر نشست
        پسر با انگشتانی پُر از احساس
        مُشتِ دختر را وا کرد
        با انگشت اشاره روی کف دستش نوشت
        سلام زیبا
        دختر گفت : سلام
        این سلام را لبهای دخترک ،
        روی چشمانِ عفیفِ پسر نوشت
        لبخند ، درسرتاسرِ صورت دخترک دوید
        دست و پایش را گم کرد
        سبد ‌میوه اش را برداشت و به نشانی ازتعارف گفت :
        بردار از این سیبها
         
        این ماجرای آشنایی شان بود
        وقتی پیرزنِ نابینا ، مُرد
        روی مزارش ،
        یک شاخه ازهمان گُل ها گذاشته شده بود
        خاک قبرش ،
        از سیلِ اشکِ عاشقانه ای
        تبدیل به گِل شده بود
        فردای مرگ او
        سیب تر و تازه ای مثل سیبِ دخترک
        از روی درخت سیب افتاد
        فکر میکنم کارِ پیرزن بود
        اینک آن سیب
        آواره روی مزار پیرمردِ کر و لال
        به تنهایی ، ویلان درحالِ قِل خوردن بود
        فکر میکنم آن سیب هم ،
        از شدت غم ، دیوانه شده بود
         
        واقعاً چه عشقی ، چه مظلومیتی ،
        در قصه ی آن دو مرغ عشق ، نهفته بود
        واقعاً چه پیوند نابی بود
         
        بهمن بیدقی 99/6/8
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۳۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۳۴
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
        درود بر شما شاعر گرانقدر
        سروده‌ی زیبایی بود
        مانا باشید به مهر ادیب بزرگوار خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۴۶
        درود جناب بیدقی
        روایت عاشقانه ی شیرینی بود
        کاش تمام عشقها اینقدر زیبا بودند
        برگ زندگیتان همیشه سبز
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۰۷
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم از نگاه سبز و نظر پر از لطف ومحبتتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۹
        درود فراوان جناب بيدقى اديب فاضل ووارسته 🌹
        بسيار زيبا دلنشين وعاشقانه پراحساس 🌹
        دستمريزاد 🌹
        ايام بكام 🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۰۷
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطف ومحبتتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۳۵
        خندانک خندانک بسیار زیبا و پر محتوا خندانک خندانک

        لایک شد نوشتتون👍🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۳۶
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۰۶
        سلام شاعرواستاد گرامی
        همیشه توانا باشد
        مانند همیشه عالی سرودی بود
        لذت بردم
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۵۶
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر از لطف ومحبتتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۱۹
        درود شاعر گرامی
        چقدر قشنگ و پاک و رویایی به تصویر کشیدین خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        کاش عشق رو از بچه ها یاد میگرفتیم☺
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۳۶
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2