سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        کاش می ماندی و.....

        شعری از

        محمدصدوقی

        از دفتر مثلا شعر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۳۰ شماره ثبت ۸۹۵۰۹
          بازدید : ۶۰۴   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمدصدوقی

        کــاش می مـــاندی و پاییز مرا می دیدی
        عــمر از فـــاجعه لــــبریز مـــرا می دیدی
        مــن خبر داشــــتم از رفتن بی برگـشتت
        پــشت در گـــریه ی یکریز مرا می دیدی
        شـــده آبادی مــــن بعد تو ویـرانه ی درد
        خــانه ، این مــلک بلا خیز مرا می دیدی
        چــون درختی که به جز ســـایه نداشت
        عـــشق این هدیه ی ناچیز مرا می دیدی
        بود از هــــرم وجـــودت بغلم چون اهواز
        بی "خود"ت کوچ به تبریز مرا می دیدی
        در میان همه ی خواب و خیالات خودت
        مــــن دلــــداده و شـــبدیز مرا می دیدی
        من به امـــید تو بودم که اجل در می زد
        تن با مــــــرگ گـــلاویز مـــــرا می دیدی
        #محمدصدوقی
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۳۲
        باسلام
        زیباغزلی است خوشاهنگ مملو از احساس باتلمیحی زیبا و تضادهای زیباتر
        باوزن ( فاعلاتن/ فعلاتن / فعلاتن / فع لن) ولی چون اجازه نقد داده اید در کمال احترام و اختصار بعرض میرسانم
        این مصراع شما کاهش وزن دارد و لی من مطمئنم واژه ای از قلم افتاده است چون توانایی شما در دیگر مصراعها مشهود است
        "چــون درختی که به جز ســـایه نداشت" کاهش وزن دارد
        مثلا میتوانید بفرمایید
        ( چون درختی که به جز سایه ندارد دیگر) یا بفرمایید
        (چون درختی که به جز سایه ثمر هیچ نداشت) یا ( .... به جز سایه دگر ....)
        اگر در مصراع اول بیت آخر هم واژه ی ( کاش) را به گونه ای می آوردید هم تناسب دومصراع زیباتر میشد و هم تناسب اولین بیت و آخرین بیت مثلا میتوانستید بفرمایید
        ( من به امّیدِ تو بودم که اجل آمد ، کاش
        تن با مرگ گلاویز مرا میدیدی)
        اطاله کلامم را به روحیه والا یتان خواهید بخشید
        با آرزوی بهترینها برای شما
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۰۷
        سپاسگزارم
        آموختم
        و در محضرتون درس پس می دم خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۴۲
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۵۱
        خندانک 8
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۸
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        دروداستاداخباری عزیز
        ممنون به خاطرزحمتی که می کشید خندانک خندانک
        آموختم درکلاس درستان خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۳۱
        خندانک
        درودبرشما خندانک
        غزل زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
        استاداخباری عزیزهم به نکات ارزشمندی اشاره کردند
        موفق باشید همیشه خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۵۲
        سپاسگزارم
        وکملا صحیح است خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۵۶
        کــاش می مـــاندی و پاییز مرا می دیدی
        عــمر از فـــاجعه لــــبریز مـــرا می دیدی

        مــن خبر داشــــتم از رفتن بی برگـشتت
        پــشت در گـــریه ی یکریز مرا می دیدی

        شـــده آبادی مــــن بعد تو ویـرانه ی درد
        خــانه ، این مــلک بلا خیز مرا می دیدی

        چــون درختی که به جز ســـایه نداشت
        عـــشق این هدیه ی ناچیز مرا می دیدی

        بود از هــــرم وجـــودت بغلم چون اهواز
        بی "خود"ت کوچ به تبریز مرا می دیدی

        در میان همه ی خواب و خیالات خودت
        مــــن دلــــداده و شـــبدیز مرا می دیدی

        من به امـــید تو بودم که اجل در می زد
        تن با مــــــرگ گـــلاویز مـــــرا می دیدی

        #محمدصدوقی


        با احترام به ساحت بلند شعر و ادب ایران زمین

        پیشتر هم از قلم این شاعر ارجمند "محمد صدوقی" غزل های زیبایی خوانده بودم. و نیز این غزل را که دو روز پیش نوش احساسم شد اما بدلیل مشغله مجال پرداختن به آن میسّرم نشد.
        حال در این مجالِ پیش آمده، با این مقدمه ی کوتاه و البته تاخیری دو روزه به شرح مختصری از این "عشقبازی" می پردازم تا شاید عیار نابیِ آن را بدین مرقومه محک زده باشم.

        گویی ماهتابِ غزلِ شاعر در مُحاق رفته و مانده است که اینگونه آفتابش سر بر آسمانِ دلتنگی و آرزو برآورده!
        طلوعی زیبا که چشمِ دلِ هر مخاطبِ عاشق را به رنگِ دلفریب، و گوشِ جانِ مخاطب را به آهنگِ دلنوازش می نوازد.
        طلوعی چنان زیبا و در عین حال فنی که به تنهایی برای دفاعِ اکمل از هنر نمایی شاعر در خلق این اثر کفایت می کند.
        راستی به نظر شما کمی دور از انصاف نیست اینکه؛ شاعر عمرِ از فاجعه لبریزِ خود را اینگونه بآهنگ هجر می نوازد و منتقد از وصفِ آن لذت می برد...!؟

        واقعیت این است که وقتی - اتفاق - به زیبایی رقم میخورد و شعر خلق می شود - آنهم غزل؛ کمترین عنان و اختیار به قلم می سپارد چرا که معتقد است در این زمینه زیبایی ها را هم باید دید و هم خواند و هم باید نوشت:
        شاعر با استفاده از ردیف نسبتا بلندِ "مرا می دیدی" و ایضا با بکارگیری قوافی مد داری نظیر : "پاییز، لبریز، تبریز، شبدیز و ..." غنای غزل را به غایت دلنشین و گوش نواز ساخته است.
        غزل پر از "کاش" های عاشقانه و مستتریست که به قرینه ی معنایی از بقیه ی ابیات حذف شده اند که ای کاش به قول "استاد اخباری" یک "کاش" هم در مقطع غزل می آمد تا حصارِ بلندِ دلتنگی و آهنگِ آرزومندیِ این "مغازله" از فرسنگ ها نیز دیده و شنیده می شد.

        اما چگونه است که این آهنگ با ارکان تکراری و یکنواخت "فَعَلاتُن فَعَلاتُن فَعَلاتُن فَعَلُن" در "بحر رمل"
        اینگونه تاثیرگذار، گوش نواز و دلنشین شده است؟!
        در مصرع آغازین و نیز مصرع هشتمِ غزل به خوبی مشهود است که شاعر قابلیت های "بحر رمل" را می شناسد و با تغییر رکن اول فَعَلاتُن به فاعِلاتُن"؛ ضمن بهره گیری از این "اختیار" مهارت خود را به رخ می کشد و با استفاده از واژه های (هجا) کشیده ای چون "کاش" و "عشق"، از تکرار و یکنواختی آهنگِ این غزل هفت بیتی - در آغاز و در میانه ی آن - جلوگیری می کند. همین تغییر نُت - بطور آگاهانه - که در ظاهر ناپیداست، موجب زیبایی و دلنشینی آهنگ کلام گشته است.
        تنها در بیت چهارم گویا "سایه ی سری" از قلم افتاده و موجب سکته در آهنگ بیت گشته است.
        "چون درختی که بجز سایه ی سر هیچ نداشت"
        در این تغزل ملتمسانه یاد بیتی از صاحب بوستان و گلستان سخن افتادم که می فرماید؛
        "دلِ همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی
        عجب است اگر نگردد، که بگردد آسیابی"
        مع الاوصاف غزل را بسیار دوست داشتم که غنی از غنای درون و بیرون است.

        با احترام خندانک
        ابراهیم هداوند
        ۱۰/ ۰۶/ ۱۳۹۹

        پ.ن؛
        "فَعَلاتُن فَعَلاتُن فَعَلاتُن فَعَلُن"
        (رمل مثمن مخبون محذوف)
        در باب "رمل" نقد پیش مطالبی عرض شد.
        "مثمن" بمعنی هشتایی. هر بیت از هشت رکن و هر مصراع از چهار رکن تشکیل شده است.
        "مخبون" معانی متعددی دارد که نزدیک ترین و ُملموس ترین، به معنی "دست پنهان کرده ٔ در زیر بغل و یا در زیر جامه" می باشد و "چون از «فاء» در فاعِلاتُن «الف » بیندازند فَعَلاتُن شود و فَعَلاتُن چون از فاعِلاتُن منشعب باشد آن را مخبون خوانند."
        و "محذوف" در اصطلاح عروضیان رکنی که از آخر آن سبب خفیف افکنده باشند."
        مثل؛ "فاعلاتن" که می شود "فاعلا" و در خوانش به "فاعلن" تبدیل میشود.
        (ماخوذ از ماخذ)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۷
        درود بیکران جناب هداوند عزیز خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ممنون بخاطر زحمتی که برای نقد اصولی اشعار می کشید.
        به امید پیشرفت همه ی ما در سایه ی این هم اندیشی ها و آموزگاری های خیرخواهانه و بی چشمداشت خندانک
        به لطف کلام متین و تیزبینانه شما در کشف زیبایی های این غزل ناب، لذتی دو چندان حاصل شد.
        سایه تون مستدامخندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما استادهداوندعزیزوزحمتی که برای نقد اشعاردوستان می کشید آن هم نقدی اصولی ودلسوزانه
        آموختم درکلاس درس شما
        ممنون خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۸
        عرض ادب و احترام دارم بانو عجم گرامی
        خندانک
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۹
        ارادتمندم جناب زارع گرامی
        خندانک
        فرشید افکاری
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۷:۵۱
        درود به شما
        عالی بود بسیار زیبا و دلنشین و هنرمندانه سروده اید
        پیروز باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۱۵
        سپاسگزارم از توجهتون خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۴۲
        سلام و درود و ارادت
        جناب صدوقی عزیز
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۱۹
        درودهاااا
        سپاسگزارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۵۳
        درود جناب استاد صدوقی
        خیلی زیبا سرودید
        همیشه اشعارتان دلنشین و دوست داشتنی هستند
        مانا باشید به مهر
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۰۸
        سپاسگزارم بانو
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۲۷
        سلام آقای صدوقی عزیز خندانک
        یکی از بهترین غزلهایی که این هفته خوندم خندانک
        ماشاالله... ماشاالله خندانک خندانک خندانک
        چندبار خوندمش
        از هر سمتی به این غزل ناب نگاه میکنم با کیفیت و زیباست خندانک
        ممنون بخاطر به اشتراک گذاشتن این غزل زیبا خندانک

        تندرست و شاد باشید شاعر توانا خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۰۶
        سپاسگزارم
        جناب زارع
        لطف دارید
        ارسال پاسخ
        رضااشرفی فشی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۰۸
        درود.بسیار زیبا و دل انگیز سرودید،غم، عجیب در این ابیات می رقصید
        خندانک خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۰۸
        درودهاااا
        نگاهتون زیباست
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز عسکرزاده
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۴۹

        سلام بر شما جناب صدوقی شاعر

        شعری زیبا خواندم و پراحساس؛ سپاس.
        تندرست باشید و شاعر بمانید.
        خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۰۹
        درودهااااا
        جناب عسکر زاده
        ممنون از توجهتون خندانک
        ارسال پاسخ
        اعظم قارلقی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۰۲:۱۰
        درودها...
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۵۲
        سپاس بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۴۸
        به بههه خندانک

        چقدر زیباااا بود
        از خواندش لذت بردم خندانک خندانک

        قلمتان همواره نویسا خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        جمعه ۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۵۸
        سپاسگزارم بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۳۹
        درود بیکران جناب هداوند عزیز   خندانک
           
        ممنون بخاطر زحمتی که برای نقد اصولی اشعار می کشید.
        به امید پیشرفت همه ی ما در سایه ی این هم اندیشی ها و آموزگاری های خیرخواهانه و بی چشمداشت  
        به لطف کلام متین و تیزبینانه شما در کشف زیبایی های این غزل ناب، لذتی دو چندان حاصل شد.
        سایه تون مستدامخندانک
        مهرداد مانا
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۱۷
        سلام و عرض ادب
        و البته جایی که استاد هداوند مرکب سخن میراند ، مجالی برای عرض اندام ما پیادگان نیست . هم به ایشان و هم به شما خسته نباشید عرض میکنم . دولت قلمتان پایدار
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۳۱
        ارادتمندم مانای عزیز
        به چوب محبتم می نوازید.
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۳۰
        خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۳۰
        درودهااااا
        سپاسگزارم خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا خواجه زاده
        چهارشنبه ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۱
        کــاش می مـــاندی و پاییز مرا می دیدی
        فصل از فـــاجعه لــــبریز مـــرا می دیدی

        درود بیکران آقای صدوقی خندانک خندانک
        این غزل بسیار زیباست. خندانک خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        پنجشنبه ۲۰ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۵۳
        سپاسگزام از لطفتون جناب خواجه زاده


        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ۱۶:۰۳
        درودهاااا جناب محمدصدوقی
        عاشقانه وبا شکوه بسیارزیباست خندانک
        محمدصدوقی
        محمدصدوقی
        سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۹
        سپاسگزارم بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7