وسعت درد(یک شعردردوقالب)

درود استاد بانو
بسیار زیبا و دلنشین بود
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد
موفق باشید

بسیار عالی است
بانوی واژه ها ناب
زنده باشید

سلام نازنین خواهرم
واژه هایت همه شور

مستفعلن مستفعلن مستفعلن

قافیه های مختوم به مصوت بلند آ
یعنی فریاد،تظلم خواهی ،بیداری گری....
دردعمومی بشریت،دوری ازخداوایمان راستین به حقایق وتنزل ازفطرت خداجو وروی آوردن به مادیات وافتادن درگودال تاریک سیری ناپذیری
اینها هدف اززندگی روی کره خاکی نیست
بایدکه بشریت خانه تکانی کندوگرنه ازاین هم بدترخواهدگشت


درودهاخواهرم

شعرتان رابسیاردوست دارم تمام دغدغه های من راترسیم کرده اید

درود بانو عجم
بسیار زیبا بود

درود
قلمتان
پایداروجاوید باشید

درود
بانوی گرامی
دردهارا همه می بینیم ، می دانیم و میچشیم
اما درمان را در کجا به دنبال می گردیم ؟.....
هدف من رد یا تایید چیزی ، کسی یا مطلبی نیست
بقول حافظ
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
اونمی دیدش و ازدور خدایا می کرد
تمام مشکل ودرد بشریت همین است و در عصر حاضر این خودبیگانگی به مرز انفجار رسیده است ورا ه واقعی وغایی درمان بشر جز بازگشت بخویشتن نیست
وتابشر به این تحول ودگرگونی نرسد ، دیگر امیدی به بهبودش نیست

درود بر شما
🌹🌹🌹🌹

منحصر به فرد و غم آلود
بی نظیری بانو

درودها بانو

درود فراوان سر کار خانم عجم ادیب ارزنده واندیشمند 🌷
بسیار زیبا وپر محتوا 🌷
شادکام ومستدام🌷
درپناه حق 🌷

سرکارخانم عجم، بانوی گرامی، سلام علیکم.
.........................................................................
«فرازی ازخطبه ی 195 حضرت امیرصلوات ا....علیه»
(خدا درهمه جاودرهرلحظه ،وهرزمان،با همه ی انسان وپریان است.عطای فراوان ازداراییِ او نمی کاهد،وبخشیدن، درگنجِ او کاستی نیاورد،ودرخواست کنندگان،سرمایه ی اورابه پایان نرسانند،وعطاشدگان،سرمایه ی اوراپایان نمی دهند،وکسی مانع احسان به دیگری نخواهدشد،وآوازی اوراازآوازدیگربازندارد،وبخشش اومانع گرفتن نعمت دیگری نیست،وخشم گرفتنِ اومانع رحمت نمی باشد.......نزدیکِ و دورست،بلندمرتبه ونزدیک است،آشکارپنهان وپنهان آشکارست،جزادهنده است وخود،جزاداده نمی شود......
...................................................................................................
گفته اند، شعری که احساسی رابرنیانگیزد، شعرنیست ، البته نه اینکه فقط ازدردگفتن می تواند احساس برانگیزباشد، زبان مردمی داشتن درسرودن، هنرست....وخدای راشکرشما به زیباییِ تمام زبان مردم روزگارتان هستید دراین بُرهه،نسبت دادنِ نسلِ انسان به«حوّا»دلالت دارد برفریبِ آدم بوسیله ایشان والبته به کِیدِ شیطان واینکه «مردی» باید تاتبربردارد،همه ازطرفِ شما به درستی انتخاب شده اند چراکه اگراین نسلِ (واخورده)رابه آدم نسبت می دادید، دیگر (مردِ تبردار) چندان معنایی نمی توانست داشته باشد
ودرنهایت دستمریزاد باید گفت وخسته نباشید وباتوجه به اینکه وزن شعرهم هست«مستفعلن، مستفعلن، مستفعلن فع»وهیچ اشکالی هم ندارد اگرنوشته شود، «هرگوشه ای یک کربلایی غرق خونست»

***********************
فـــــــــــــــــــــــــــــــریادی است، زیبا وبه جا
در دامن هنر وطبع قشنگت این غزل ماندگارت
زیبا بود
ونیکو سرودنی است
زنده باشی بانوی سرود سبز



************************

سلام بر بانوی واژه ها
غزلی اعتقادی_ اجتماعی و مردمگرا
که با سادگی هنرمندانه ای درد انسان قرن ما رو فریاد میزنه
شعر دوم هم‌گویی ورژن سپید همان غزل بود
درود و آفرین بر شما استاد
فریادتون رسا!
سکوتتون سهمگین!
آفتاب اندیشه تون تابان

درود بانوی واژه ها
بسیار زیبا درد دل همه ی ما

درودهاشاعرگرانمهربسیارزیباسرودید

سلام وعرض ادب بانوی گرامی .بانوی واژه ها.
حرف دل,همه مردم همین است که واقعا زندگی ها
سخت شده خدا خودش کار ها رااصلاح کنه
انشااله .بسیار بسیار زیبا سرودید تبارک اله
و هزاران افرین برشما

درود برشما استاد گرانقدر
بسیار عالی
برخواسته از دل مردم‌
قلم پر توانتون همیشه رقصان

سلام بر شما گرامی

خواندم و بهره و لذت بردم؛
سپاس.

تندرست باشید و بسرایید.

درود برشما
دستمریزاد

باسلام وعرض ادب بزرگوار
زیبا سرودید
درود برشما

درود ها بانو
بسیار زیبا است
سربلند باشید

درود بر شما
بسیار زیباست
پایدار باشید

درود بانو

بتهای سنگی گرچه افتادندازمد
آدم پرستی گشته است آیین دنیا!

درود بر خواهر گلم
سروده زیبا بر خواسته از دلهای دردمند

برایت آرزوی تندرستی و شادکامی دارم
پاینده باشی

درودو سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته وبا ذوقم

سرکارخانم بانوی واژه های جمیله

دستمریزاد عزیز بزرگوارم ،

زیبا و ستودنی و ارزشمند است گرامی

همواره مسایل عقیدتی را بر ملا کردن عواقبی دارد و چالش برانگیز است

چون وقتی فردی احساس کرد باورهایش چه پنهان وپه آشکار به چالش

کشیده می شود از خود عکس العمل نشان می دهد و در پی آن نیست که

که یک بارهم با منطق و خرد با آن برخورد کند و به دیدگاه و اندیشه های دیگران هم احترام بگذارد

زیرا احساس می کند دارند از درون به ریشه اش تیشه می زنند

لذا از چنین بازتابهایی نگران نباشید و دچار لکنت زبان نگردید


و خود را زندانی شرایط نکنید و در داخل این زندان بزرگ،

برای خود سلول انفرادی نسازید

با مهرو ارادت و تشکر از کار زیبایتان که هم هنرمندانه

و هم شاعرانه است و هم بار ایدیولوژی دارد

شعرتون بسيار زيبا بود

هرکس هزاران قبله دارد کعبه تنهاست!
درامتحان آدمیت می زندجا!
سلامت و پاینده باشید

درود برشما......احسنت بر روانی طبع و شیوائی کلامتان

درود بر شما بسیار زیبا
گفتی از حافظ ما بوی ریا می اید
افرین بر نفست باد که خوش بردی بوی

درودبر شمامهربانوجانم
بسیارزیبابود
قلم توانایتان را دوست دارم❤❤🙏

درود بر شما بزرگوار
بسیار زیبا بود
پاینده باشید ادیب و شاعر گرامی

به امید قطرات اب چشم به دست دیگران دوختیم و باران از ما روی برگرداند ابر نا امید از غفلتمان از روی سرمان گذشت و ما هنوز منتظر باقیمانده ی اب التماس میکردیم.
درود مهربانو زیبا سرودید
خدا همین نزدیکی است بانو وقتی یادمان رفت کودک یتیم همسایه مان را وقتی یادمان رفت کمر شکسته ی مردی که مردانگی اش را به تکه نانی نفروخت خدا هم با شهرمان قهر کرد وقتی گوشت قربانی مان ریخت در شکم شکم سیران بی خبر از گرسنگی و پز دادیم که گوسفند زمین زدیم هیکلش قد فیل این شد جزایمان بانو
خودکرده را تدبیر نیست

درودها برشما مه بانوی واژه ها

بسیار زیبا قلم زدید عزیز

قلمتون مانا

درود بر بانوی واژه‌ها
بسیارزیبا ستودنی و ارزشمند قلم زدید
دستمریزاد
پاینده باشید به مهر

درود استاد عجم
بسیار زیباست دست مریزاد

سلام ودرود فراوان استاد توانا بانو عجم
بسیار عالی وپر محتوی وزیبا

سلام بانو
چند وقتی نبودم بخشید اگر دیر رسیدم
شعرتان مثل همیشه زیبا و پر معنا نقد را دوستان نوشتند
بی انصافی است آجر ایرادی پیدا کرد
درود بر شما عالی بود

سلام و درود
بسیار زیباست
مانا باشید

سلام و عرض ادب استاد. هر دو شعر بسیار زیبا بودند و خواندنی . مانا باشید به مهر

آه انگار حرف دل منو زدین بانو جان دنیا تا کجا میخواد با همین فرمون بره؟ خدایا خودت به دادمون برس

سلام عرض ادب و احترام بانوی بزرگوار
درود فراون هزاران افرین

درود مهربانوی واژه های ناب
من پیش تر شعرتون رو خونده بودم و نظر داده بودم
اما خواستم جسارت کنم و بداهه ای تقدیم شعرتون کنم
همیشه اشعارتون بر فراز

در کنار و گوشه ی شهر دلم
صد جنون پیدا شده اما چرا
کشورم در هر طرف زخمی شده
کشورم درگیر صد گونه عزا
اصل انسانی دنیا نیست شد
نیست شد اداب انسانی ما

تقدیم شعرتان با عشق
شمایی که همیشه استاد دوست داشتنی من هستید

سلام استاد بانوی عزیزم
درودخدا برشما
احسنت چون همیشه عالی سروده اید
به دل نشست خانه ات آباد مهربانو جان
الهی سایه ی خداوند برسرتون آمین
درپناه حق باشید و باخانواده آمین
🥀🥀☘☘🥀🥀🥀☘🌿🍀🥀🥀🥀🥀🥀🍀☘🌿🥀🥀🥀🥀
زنده باد زندگی 😊🌾🌾

درودها
زیبا با نگرشی نوین و اندیشمندانه
قلم هنرمندتان جاودان

قلم شما زیبایی و احساس ذهن و درونتان را روایت میکند زیباست شعر از دل برآمده ی شما بانوی واژه ها..
این حقیر رانیز یاری کنید به بهتر شدن سرودن واژه ها..

سلام

سلام و درود
شعر پر مفهوم و زیبایی سرودید
در چند جا تعداد کلمات در ابیات توازن ندارد و سکته دارد
برای مثال
هرکس هزاران قبله دارد کعبه تنهاست
در امتحان آدمیت میزند جا؟؟؟

سلام خواهر عزیزم زیبا و با معنا بود
و اتفاقا اون مصرع شما رو که آدمیان رو به نسل حوا خواندید رو دوست داشتم چون معمولا بشر رو بنی آدم میخوانند


این بداهه کوتاه برگرفته از حدیث قدسی:
« لو علم المدبرون عنی کیف انتظاری لهم و شوقی الی توبتهم لماتوا شوقاً الی و لتفرقت اوصالهم . »
اگر بندگان من ، که به من پشت کرده اند ، می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم از شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شود.

تقدیم غزل بلند بالای شما🌹


الا ای بنده عاصی
چرا از من گریزانی

ومن اندر پی ات هستم
تو از من روی گردانی

درود بر بانوی واژه ها. زیبا سرودید.
دغدغه منعکس شده شاعر در شعر با ارزش ترین وجه این شعر است. هرچند - همانطور که برخی از دوستان مثل مانای عزیز اشاراتی داشتند-شخصا با وارد کردن برخی مسایل در شعر که به جهان شمول بودن آن لطمه می‌زند چندان موافق نیستم اما از طرفی زبان شعر بسیار ساده و گویاست که شاید تا حدی این نقیصه را جبران کند.
پرسشی هم داشتم در مورد مصرع دوم بيت ماقبل آخر:
«هرکس هزاران قبله دارد کعبه تنهاست!
درامتحان آدمیت می زندجا!»
به نظرم یک جای کار لنگ می‌زند. من ارتباط معنایی بین دو مصرع نمی‌بینم.اگر نهاد مصرع دوم «هرکس» است یعنی منظورتان این است که هر کس - که هزاران قبله دارد- در امتحان آدمیت جا میزند، به نظر می‌رسد جمله «کعبه تنهاست» ارتباط معنایی بین دو بیت را قطع کرده است.
مورد دیگر مصرع اول بيت پنجم: «جمع است جمع فقروفحشا،ظلم وظالم
تاریکی جهل وهوس شدچیره برما!»
ظلم و ظالم قهرا جمع پذیرند بنابراین آوردن عبارت «جمعند ظلم و ظالم» به نظر صحیح نیست. باری، هر جا که فقر باشد لزوماً فحشا نيست اما زمانیکه ظلمی وجود داشته باشد لزوماً ظالمی هم هست. پس جمع ظلم و ظالم بدیهی است.
و مورد آخر اینکه به نظر میرسد علامت تعجب(!) در چند مورد نابجا استفاده شده است و یا نیازی به استفاده از آن نبوده.
جسارت مرا بپذیرید چون من خودم شاعر نیستم فقط از دید یک علاقه مند به شعر و ادب شعرتان را از نظر گذراندم.
برقرار باشید. 🌹 🌹