یک نفر تا صبح مرا می پایید!

سلام

و

دانیال عزیز شعرهایی که از شما به یاد دارم همواره فارغ از حسن و قبح شان به نوعی مختص به قلم خودت بود و اگر چه شاعر از تأثیرپذیری کلی مبرا نیست و این تأثیرپذیری در بزرگترین شاعران نیز وجود دارد ولی زمانی شاعر تحت تاثیر نامی بزرگ و شعری شاهکار قرار گرفته و از نظر من تا پیش از خروج از این تأثیر نباید قلم به دست بگیرد چرا که ناخودآگاه قلم به سمت آن شاهکار مایل می شود در این شعر نیز جدای از تصاویر و درون مایه ی شگرف آن در ساختار و واژه ها تاثیر سهراب سپهری بسیار عیان است و همین عیان بودن مانع از آن می شود که من به عنوان مخاطب به صورت مستقل مشغول ادراک درون مایه و کشف رمز و راز تصاویر شوم چرا که ذهنیتی از این گونه نوشتار دارم و مغزم ناگاه به سراغ ام ذهنیت می رود و از کوشش دوباره سر باز می زند ، اگر چه به شدت اعتقاد دارم که این شعر تصاویری دارد که تا کنون هیچ گاه و از سوی هیچ کسی ترسیم و تبیین نشده بودند و این طراوت و تازگی دقیقاً از همان که نخست گفتم بر می خیزد که شاعر دارای خط منحصر به خودش بوده است و در این شعر تخت تاثیر قرار گرفته آن هم در ساختار پس خط خودش در پس زمینه قرار گرفته است و در درون مایه و تصاویر خودش را به رخ می کشد ...
نکته ی دیگری که گاه مخل احساس لذت خواننده از متن می شد خروج از وزن ها و سکته هایی بود که در چند مورد رخ داده بود و اگر چه به سادگی از سوی شاعر توانا ی شعر قابل رفع است ولی بودن اش کیفیت شعر را پایین آورده است ...

سر آخر این که سپاس گزارم از دانیال عزیز شاعر قابل و قلم دوست داشتنی اش برای اشتراک شعر و مجوز نقد ...

سلام به نظر بنده نوشته استاد مولایی بیشتر نصیحت شخصی از برداشت درونی و ذهنیت خودش هست نه نقد شعر که تیک نقد بخورد. در بین بزرگان برای خود سهراب نقد دارند که شعرهایش بیشتر الهام و برگرفته از شاعر دیگریست که جای بحث ما نیست .اتفاقا دانیال عزیز جز لحن شاعرانه سهراب در اوسط شعر کاملا دارد حرف خودش را میزند و صرفا استفاده از کلماتی که سهراب به کار برده دلیل نقص شعر نمیشود سهراب شعرهایش را از طبیعت الهام گرفته و الاغی به خط کشی جاده میخندید هیچ ربطی به شعر سهراب که گفته من الاغی دیدم یونجه را میفهمید ندارد .بسیار ترکیبات بکر موشی از سوراخ ماه را بو میکرد و یا عقابی به تاریکی شب پیوست و ...... دارد .و هنوز هیچ کلمه تازه ای متولد نشده و همه شاعران از کلمات موجود به شکل خاص خود بهره میبرند به نظر بنده باید به تولد سهراب تازه تبریک گفت نه اینکه مقایسه کرد ترکیب پنجره داشت شنا میکرد در طو فان خود شعر کوتاه زیبایست .درست است در کشور ما هنوز نقد واقعی بلاتکلیف است.ولی در شعر سپید وقتی استاد مولایی میگوید بهتر است به نمونه‌ای از این مشکل اشاره و حتی با مثالی راه کار ی نشان دهد .ضمنا باید تجربه و توان و ...شاعر را نیز فراموش نکنیم .سهراب به هر حال شاعری جهانی شده و دانیال هنوز جا دارد که شاعر طبیعت حتی بهت از سهراب شود ...همین که استاد بزرگی چون جناب مولایی اعتراف میکند این شعر ترکیبات و مفهوم و تصاویری دارد که هیچ جا استفاده نشده برای شاعر جوان موفقیت است ...
.

سلام به نظر بنده نوشته استاد مولایی بیشتر نصیحت شخصی از برداشت درونی و ذهنیت خودش هست نه نقد شعر که تیک نقد بخورد. در بین بزرگان برای خود سهراب نقد دارند که شعرهایش بیشتر الهام و برگرفته از شاعر دیگریست که جای بحث ما نیست .اتفاقا دانیال عزیز جز لحن شاعرانه سهراب در اوسط شعر کاملا دارد حرف خودش را میزند و صرفا استفاده از کلماتی که سهراب به کار برده دلیل نقص شعر نمیشود سهراب شعرهایش را از طبیعت الهام گرفته و الاغی به خط کشی جاده میخندید هیچ ربطی به شعر سهراب که گفته من الاغی دیدم یونجه را میفهمید ندارد .بسیار ترکیبات بکر موشی از سوراخ ماه را بو میکرد و یا عقابی به تاریکی شب پیوست و ...... دارد .و هنوز هیچ کلمه تازه ای متولد نشده و همه شاعران از کلمات موجود به شکل خاص خود بهره میبرند به نظر بنده باید به تولد سهراب تازه تبریک گفت نه اینکه مقایسه کرد ترکیب پنجره داشت شنا میکرد در طو فان خود شعر کوتاه زیبایست .درست است در کشور ما هنوز نقد واقعی بلاتکلیف است.ولی در شعر سپید وقتی استاد مولایی میگوید بهتر است به نمونه‌ای از این مشکل اشاره و حتی با مثالی راه کار ی نشان دهد .ضمنا باید تجربه و توان و ...شاعر را نیز فراموش نکنیم .سهراب به هر حال شاعری جهانی شده و دانیال هنوز جا دارد که شاعر طبیعت حتی بهت از سهراب شود ...همین که استاد بزرگی چون جناب مولایی اعتراف میکند این شعر ترکیبات و مفهوم و تصاویری دارد که هیچ جا استفاده نشده برای شاعر جوان موفقیت است ...
.