سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      رازِ الفاظ

      شعری از

      جاسم ثعلبی (حسّانی)

      از دفتر پرواز در شب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۳۹ شماره ثبت ۸۸۰۱۰
        بازدید : ۳۹۴   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

       
      "ما" است بکار اندازدر حرف و سخنرانی
      پر معنی ترین لفظی است در تعبیر حسّانی
      پر عمق ترین الفاظ "عشق" است و عشقی پاک
      تقدیس شود هر جا زر بین نه ارزانی
      از بین ببر "نفرت" بی رحم و بد ترکیب
      بازی با "هوس" بدخیم سُر کرده جوانانی
      خود خواه ترین "من" هست ناگفته مراقب باش
      ناپایه ترین "خشم" است ناقابل جبرانی
      باز دار ترین "ترس" است سینه سپرت آزین
      پر بار ترین "کار" است بشتاب به فرمانی
      از بین ببر "حرس ت" با کندن و با کشتن
      چون عابد و چون زاهد بر خویش نگهبانی
      سازنده ترین "صبر " است بردار به صفایِ نیک
      روشنده ترین "امید" زنگارِ پریشانی
      معلول ترین "حسرت" هر گز نخور با غفلت
      "دانش" که توانتر هست بر گیر زقرآنی
      محکم آهنی "پشتکار" آن را بگمار همکار
      به سمّی ترین "م غرور" چون ماه تو مهمانی
      از سست ترین الفاظ "شانس" است و بد امید
      شابع تر از آن "شهرت" مردابِ پشیمانی
      خوش کامه ترین "لبخند" این عادتِ خوش آواست
      "حاسد" شدنت حسرت چسب است به دامانی
      "تفهیم" ضروری هست در خود بنگر جاسم
      تن سالم "سلامت " هست گنجی است نمی دانی
      اصل و سپر الفاظ "اطمینان" با برهان
      بی حس که "تفاوت" هست زندان و زندانی
      دوستانه ترین بی سوء دوستی و "رفاقت" هست
      شمشیر شرف در خلق گر قدر نمک دانی
      زیبنده همان "راستی" زیباست و خود باور
      "دو رو"به که زشتی بود معبود نرنجانی
      ویرانه " تمسخر" هست دوست داری شود با تو
      "عزّت " که خودش تاج است دیوانه نگردانی
      آرام ترین الفاظ "آرامش" و نیک اندیش
      "محتاط" همان عاقل عاقل خودِ سلطانی
      محدود نشو در فکر "آینده نگر" هر آن
      سخت تر " غیر ممکن" بود موجود نگردانی
      ویران ترین الفاظ "شتابزدگی" مرگ است
      ترمیم نه ویرانی پل هایِ گریزانی
      تاریک ترین الفاظ "نادانی" و شر یابی
      با علم مداوا کن دردایِ فراوانی
      صبورانه تر "انتظار" در غربت و در محنت
      بی ارزش تر "انتقام" بگذر که گذر جانی
      با ارزش ترین "بخشش" بخشنده خدایِ خلق
      زیباترین " خوشرویی" آشکار نه پنهانی
      خود "پاکی" وزیبایی سهل است و آسان است
      نورانی "وفاداری" گلهایِ زمستانی
      دربانِ هدف توفیق بشتاب بهشت آنجاست
      در حاکم و در محکوم میدانِ دلیرانی
      جاسم ثعلبی(حسّانی) 18/04/1399
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۴۹
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۲۸
      از شعرهای بسیار زیبای شما
      لذت بیکرانی بردم
      شاعر گرامی
      بزرگوار وعزیز
      درودتان باد
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      علی پورحبیبی
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۱۵:۰۰
      خندانک
      اصغر ناظمی
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۲۱:۳۰
      عالی ست
      دانیال شریفی ( دادار تکست )
      سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۹ ۲۳:۱۷
      خندانک خندانک درود بر شما خندانک خندانک
      لایک شد شعرتون👍🌹
      جاسم ثعلبی (حسّانی)
      دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۲۷
      سلام دوستان ممنونم از همراهیتان خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5