اعتراف ننگین

یاهادی المضلین 

مزدور انقلابیم مانند زردک
در بین گندم زار مردم همچو گرمک
دنبال نور آسمانم با تهجد
(معنی تهجد یعنی شب زنده داری)
لطفا به من توجهی کن با توجد
(توجد یعنی شکایت کردن از امری)
من خوب خوب خوب خوب خوب خوبم
من چوب خشک ریشه دارم.خوبه چوبم
من یک ژن خوبم از ارواح خوبان
این قصه ی ما مثل اربابست و چوپان
فرزند آور ای برادر مثل گله
تا کارگر وجود دارد مشکل حله
فرزند من رییس فرزندان ایران
یک کارگر اضافه کن بر نسل ویران
ما سهم خود را از شما شیرین گرفتیم
هرچند پول خون ولی ننگین گرفتیم
ما اسب ها را خر و خرها را چو اسبان
در جای جای پست ها کردیم پنهان
این انقلاب پولکی دارد ادامه
این اعتراف خوب در حسن ختامه 

علی برهانی