آنچنان که از ستاره آسمان پُر است
_ بلکه بیشتر _ نهانم از عیان پُر است
من، همینم، این اسیرِ عشقت آنچنان
کاینچنینم از تو بالعیان، نهان پُر است
هر زمان که اخم می کنی یقینم است
شک نمی کنی که قلبم از تکان پُر است
گفته بودمت نرو که بی تو بی گمان
لحظه لحظه های عمرم از خزان پُر است
زُل بزن ببین مرا که با توام فقط
دل از ابتهاجِ بکرِ ناگهان، پُر است
تا " من " ام شدی بدان که تا نفس مراست
نبضِ قلبم از امانِ جاودان پُر است
حس نمی کنی مگر که بی توام دمق
از عذابِ بی امان همیشه جان پُر است
توی کوچه روسری زدی مگر کنار؟
کوچه زان شمیم عِطر گیسوان پُر است
مهرت آنچنان گرفته تار و پود من
کز توام همیشه مغز استخوان، پُر است
سر به مُهر اگر که مانده رازِ ما، بگو
پس چرا؟ چرا؟ از آن زمین، زمان، پُر است
کرده ام غلط اگر نگفتمت بمان
از منت اگر دل از همان اوان پُر است
درک کن مرا به لطف بی کران، ببخش
چون وجودم از《 بمان، بمان، بمان》 پُر است
از همان زمان که غائب از نظر شدی
جامم از شراب نه، ز شوکران پُر است
رک بگو به من چگونه آوَرَد دوام
عاشقی که قلبش از غمی گران پُر است
با آرزوی بهترینها برای شما