سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 16 خرداد 1404
    10 ذو الحجة 1446
    • عيد سعيد قربان
    Friday 6 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

      جمعه ۱۶ خرداد

      ( بیدل )

      شعری از

      سید علیرضا خوانساری(بیدل)

      از دفتر شعرناب نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۱ ۱۵:۱۸ شماره ثبت ۸۶۴۲
        بازدید : ۹۳۷   |    نظرات : ۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر سید علیرضا خوانساری(بیدل)
      آخرین اشعار ناب سید علیرضا خوانساری(بیدل)

      در شبی دیجور این افگار دل پر شکوه کرد

      زان همه ناداری و تنهایی خود مویه کرد

      -----

      زار میزد دل تو گویی هم سرشکم پر زخون

      ناله اش فریاد بود و بیوفایی با خدایش پیشه کرد

      ------

      قصه ها میگفت دل میخواست لطف و رحمتی

      شکوه ها میکرد از او تا ناله هایش ضجه کرد

      -----

      از برای جٌستن راه نجات و یافتن ارامشی

      سر به دیواری نموده حافظش را چاره کرد

      -----

      امدی شعری شگفتا وصف حال زار بود

      خوب بنگر حافظ رند خراباتی چه کرد

      -----

      امدی شعری تو بین خوش مطلعش

      (سالها دل طلب جام جم از ما میکرد )

      ----

      زان همه شعر و غزل در ساغرش انباشته 

      وصف حالی و مداوای دلم بین با چه کرد

      -----

      ( بیدلی در همه احوال خدا با او بود )

      ( او نمیدیدش واز دور خدایا میکرد )

      -----

      شکر لله که ز لطف ازل و شوق لقا

      او نجاتم داد ورنه  اهرمن بین تا چه کرد

      -----

      چون شدی ارامشی بر دل سوار از حافظم

      صد هزاران مرحبا بر او نمود و شکر کرد

      -----

      تا که رهبر باشدت در زندگی این اولیا

      خانه دل پر صفا از یاد رب و ذکر کرد

           ( بیدل ) 26 / 9 / 91

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      سید مرتضی سیدی

      زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
      سید مرتضی سیدی

      تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
      غلامرضا مهدوی (مهدوی)

      مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
      سید مرتضی سیدی

      تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1