سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 13 بهمن 1403
    3 شعبان 1446
    • ولادت حضرت امام حسين عليه السلام، 4 هـ ق، روز پاسدار
    Saturday 1 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

      شنبه ۱۳ بهمن

      کُمِدیِ انسانی

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۱۰ شماره ثبت ۸۵۹۹۲
        بازدید : ۲۸۴   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      کُمِدیِ انسانی
       
      وقتی که هویٰ پرست را به بهشتش بردند
      او می خندید
      در واقع آنجا ، جهنمش بود
      - او بهشتش میدید -
      یک مشت روسپیِ بس زیبا
      سِیلی ز عرق
      با بویی مشمئزکننده
      بُطری ز عرق
      مست کننده
      همگی او را از انسانیت اش ،
      به درونِ جامه ی حیوانیِ او می بردند
       
      جالب اینست که آن طعمه ،
      اینها را میدید و می خندید
      ولی تا نام خدا می آمد
      یا می شنید کسی ،
      او را بنده ی او مینامد
      خود را با احمقی دون می سنجید
      .................................................
      وقتی که خداپرست را به جهنمش می بردند
      او هم داشت می خندید
      درمیان آتش و خمپاره ،
      درمیان رگباری ز جهاد
      اینجا را بهشتش میدید
      فوجی ز دعا ،
      بالزنان ،
      همچون فرشته هایی زیبا
      سیلی ازعشق
      با عطرِمست کننده اش
      جامی ز خدا
      خداوندگارعشق ،
      درمیان یادِ مست کننده اش
      همگی او را ،
      از حیوانیت جاسازی شده درآدمی اش
      به ماوراء می بردند
       
      او هم ،
      اینهمه شادی را ،
      می دید و می خندید
      تا نام خدا می آمد
      خود را درخِیلِ خوبترین های عالم میدید
      هردم خود را ،
      بیشتر می فهمید
       
      ماجرای خنده داری شده بود
      همه جا پُر ز خنده بود
      آنکه درجهنمش بود ،
      هِی می خندید
      اینکه دربهشتش بود هم ،
      دم بدم می خندید
       
      همه مانده بودند ،
      پس ماجرای گریه چیست ؟
      او چه کاره ست درمیان اینهمه دیوانه
      درمیان اینهمه دیوانه که هرروز ،
      قرعه به هر کدامشان می افتاد
      ملک الموت ، می آمد و ،
      می بُردشان ،
      یکراست به سمتِ خانه
      همه را تک تک و دانه دانه            
       
      بهمن بیدقی 99/1/9
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۰۱
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و پر معنی است
      دستمریزاد خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۷
      باسلام وعرض احترام بزرگوار
      تشکر میکنم از نظر پرمهرتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳
      همیشه
      طبعتان جوشا
      زبانتان گویا
      قلمتان نویسا
      هزاران درود استاد فرهیخته وعزیز
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۵۸
      باسلام وعرض ارادت استار بزرگوار
      سپاس از لطف بیکران شما
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۴۵
      درود فراوان اديب فاضل وارجمند جناب بيدقى عزيز 🌹
      بسيا نغز وپر از زيبايى دستمريزاد 🌹
      درپناه خدا 🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۵
      باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
      سپاس از لطف بیکران شما
      حق یارتان
      ارسال پاسخ
      دانیال شریفی ( دادار تکست )
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۵۷
      درود بر شما و بیانِ زیبایتان خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۷
      باسلام وعرض احترام بزرگوار
      تشکر میکنم از نظر پر از مهر و محبتتان
      ارسال پاسخ
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۴۳
      درود جناب بیدقی عزیز
      بسیار زیبا بود 🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۳۹
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاس از لطف بیکران شما
      ارسال پاسخ
      فردین صمدی
      سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۴۰
      درود زیبا و پر محتوا قلم زدید
      خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۳۱
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاس از لطف بیکران شما
      ارسال پاسخ
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۹
      درود استاد گرانقدرم خندانک
      بی انتها زیبا بود خندانک بسیار آموختم
      قلمتان مانا خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۳
      باسلام وعرض احترام بزرگوار
      سپاسگزارم از نظر پر ازمهر و محبتتان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3