دوشنبه ۵ آذر
قصه شب شعری از رضا محمودی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۲۲:۳۸ شماره ثبت ۸۵۴۲۷
بازدید : ۳۴۰ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب رضا محمودی
|
شب صدای خلوت و تنهایی است
وسعتی بی منتها رویایی است
شب سکوتی دارد از جنس بلور
اشک هایی کز ازل سودایی است
شب نگاهی خیس و چشمی منتظر
شب رها از من هجوم مایی است
رخصتی آغوش بگشا و ببین
خسته ای در حسرت لالایی است
میتوان این را به خوبی لمس کرد
روح وامق تا ابد عذرایی است
لحظه ها را داغ مجنون سوخته
داغ مجنون داغ بی لیلایی است
شور شیرین تیشه فرهاد کو؟
حال وقت بیستون پیمایی است
پشت دیوار بلند شب هنوز
امتزاج ترس و بی پروایی است
شب به آهنگ جنون آغشته است
قصه شب قصه ی شیدایی است
امشبی از کار دل غافل مشو
دل حریفی سرکش و هر جایی است
اینهمه هذیان که دارد این «خراب»
از تب این شام بی فردایی است
رضا محمودی «خراب»
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد