چهارشنبه ۲۸ آذر
گورستان شعری از امید الیاری
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۰۱:۴۵ شماره ثبت ۸۴۵۳۴
بازدید : ۴۹۴ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب امید الیاری
|
عجب چشم اندازی حیرت کرده ام
زمین را باانسان فرش کرده اند
یادرباغچه نهال آدمی کاشته اند؟
چرا این وقت روز همه خوابن؟
لباس های سنگی و گرانیتی سرد
اسم های نوشته شده روی سینه
نیازی نیست به معرفی...
فعلا قرارنیست باشما آشناشوم
قسم نخورید میدانم بی آزارید
این صدای دور چیست لالاایست؟
یااینکه موسیقی آرام یک کافه است؟
صدای گوش نوازو لحن عجیبی دارد
گوش راتیز کن میشنوی؟
اَلسَّلامُ عَلى اَهْلِ لا اِلهَ اِلاَّ الله
اصلا امروز اینجا چه میکنم؟
بیکارومهندس یک جا جمع شده اند
مرحوم ومرحومه کیست؟
چه جمع بی آلایش وساکتی ست!
انگار که باهم برابرند
جنگی میانشان نیست!
هرچیزی به تساوی تقسیم شده
این چنین حسی دوحالت دارد
یااینکه خوابم یا در گورستانم...
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.