سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 12 بهمن 1403
  • بازگشت حضرت امام خميني -ره- به ايران، 1357 هـ ش، آغاز دهة مبارك فجر انقلاب اسلامي
2 شعبان 1446
    Friday 31 Jan 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

      جمعه ۱۲ بهمن

      خنده

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۵۵ شماره ثبت ۸۲۸۶۳
        بازدید : ۴۱۱   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

       خنده
       
       یکباره ، مثلِ مرغِ پرکنده
       پرت کرد خود را میانِ آن اتاق
       اتاق ، پُر بود از نفرات
       همه گفتند : هُو، چه خَبَره !
       دستگیره ی در شُدش کنده
       حالا مواظب باش پرده را نَکَنی
       چونکه آنهم ظاهراً ،
       به یه مو بنده
       
       اینقدر نفس نفس میزد
       انگار قلبش ازجایش ،
       میشدش کنده
       گفتند حالا چی شده ؟
       انگار، جنی شده 
       قیافه شو ببین ،
       عِینَهو آکتورِ سینماست
       مثل محسن تنابنده
       
       حالا بگو چی شده ؟
       آقای بی پَر و بال !
       آقای پَرکنده !
       گفت : شنیدید رادیو چی گفت ؟
       گفتند : حرف که زیاد میزنه رادیو !
       تو به ما بگو چی گفت ؟
       گفت : حرف هایی پُر از امید
       همه خوشحال کننده ، اخباری ،
       همه اش تکان دهنده
       رادیو گفت :
       همه اجناس ، زود ارزان می شود
       آزادی از بندِ اسارت ،
       زود آزاد می‌شود
       چهارانگشتِ شاه دزدِ زمانه ،
       بهرِ رسوائی اش خیلی زود ،
       کنده می‌شود
       خواسته های حقِ مردم ،
       زود اجرا میشود
       زودِ زود .....
       
       
       گفتند بس کن !
       حالا گفتیم چی شده !
       از شنیدنِ اینها چنین وضعی شدی ؟
       دیوانه را ببین ،
       حالا گفتیم چی شده
       
       رادیو که حرف ، زیاد میزنه
       تا حال شنیده ای؟ یک دقیقه ،
       محض رضای خدا ،
       رادیو حرف نزنه ؟ 
       
       بیا بشین تا بِهِت بگیم که چی شده !
       ظاهراً خنگول ، دچارِاشتباه شده ،
       ظاهراً بدموقع باز کرده رادیو را ،
       واردِ آن موجِ خنده دار شده
       
       رادیو برنامه ای گذاشته بود
       اسمش را گذاشته بود :
       بهترین دروغهای سیزده
       شادترین برنامه ای بود ،
       که این ورّاجِ دائم الصحبت - رادیو -
       بعد از یکسال غمین گذاشته بود
       باهم مشورت کردیم
       زنگ زدیم و ،
       چند دروغِ دست اول گفتیم ،
       اسمش را گذاشتیم :
       دروغهای سیزده
       
       همین ، تمام .
       فهمیدی آقای پَرکنده ؟
       روده بُر شدند ، ازدستِ آن ساده لوح همه ،
       اتاق ترکید ،
       از صدای قهقهه و خنده
       
       خوش خیال ،
       ازشنیدن اش آب شد، رفت توی زمین
       وقتی آب می‌شد آرزویش این بود :
       کاش می توانست بپرد از آن اطاق ،
       بال زنان ، همچون یک پرنده
       
       آنها هم بهرِ آنهمه دروغ ،
       در کشورِی که دروغ ،
       درآن عادی شده بود ، منعی هم نداشت
       همه از ریز ودرشت
       از صبح تا به شب
       جاری بود بر لبهایشان ،
       بی حسِ مسئولیت ، دروغ
       بی توجه ، به عاقبتش ،
       عاقبتِ دنیا و آخرت ،
       ناشی از دروغ
       به لطف رادیو ، تبدیل شدند ،
       به بهترین برنده
       خوش خیال هم ، که میان سیلِ دروغ ،
       از صداقت اش خجالت می کشید ،
       شد سرافکنده ،
       فقط با خجالت گفت :
       شرمنده
       
       کاش بودید و می دیدید
       انگار ریش ریش شده بود
       مثل عبور سیب‌زمینی ،
       از میانِ رنده
       همه سیب زمینی های آن اتاق ،
       دهن هاشان شده بود ،
       از خنده آکنده
       هرکسی، هرچیز دمِ دستش بود را آورد
       از سینی و قابلمه و بهر قژقژ، آن رنده
       همه یکباره شدند ،
       یک نوازنده
       واقعاً هم لیاقتشان ، درهمان حد بود
       همین لودگی ها بَرِشان بود ،
       کاملاً برازنده                                             
       
       بهمن بیدقی 98/12/27
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۲۵
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
      سال نو مبارک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۴
      باسلام و عرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از محبت همیشگی تان که خیلی برایم ارزشمندست
      سالی را برایتان آرزو میکنم که در آن فقط از شادی و لبخند خبر باشد نه غم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۱۸
      باعرض سلام
      زیبا سرودی بود
      هزاران درود
      بهار آمد
      صنما بهارآمد ، بشکن تو غصه‎ها را🍀❤️🍀
      بده مژده‎ی رهایی ، دل دردمند ما را🌸
      چومسیح جان دهی تو،به منی که سخت زاریم🌸
      زدلا جدا کنی غم، بدهی به ما صفا را
      چه شود شبی تماشا، بکنیم رخ تو را ما⭐️🌺⭐️
      کرمِ تو نور شادی است ، دل تنگ بی‎نوا را💟
      نوروزتان پیروز🌺🌺
      دلتان بی غم🌺
      تنتان سالم🌹
      عمرتان باعزت❤️💚🧡
      #محمد_باقر_انصاری_دزفولی
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۱
      باسلام و عرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از محبت همیشگی تان که خیلی برایم ارزشمندست
      با تغییر سال ، حال خوش تولدی دوباره به انسان دست میدهد
      انشاءالله با اتفاقات خوب و تکرار آنها ، پر ز شعف و شادی گردیم
      ازشعر و دعاهای زیبایتان هم ممنونم . چه زیبا هدیه ای بود
      بهترینها برایتان رقم بخورد
      همیشه شاد باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۵۳
      سلام جناب بيدقي مشكلات را كاملا ناطق و پر شور بيان نموده ايد

      سحر ثاقبم امروز بیافروز مرا
      در زرین سمایم تو بیافروز مرا

      انجمن بر همه کس روشن و افروز کنم
      سر هر سلسله من، آتش شهروز کنم

      بنگر سین ز سلامم همه آفاق برد
      بنما رخ ز سلامت همه دهر برد

      آسمانا بنما رخ که همی عید آید
      اخضرا دهر بنما لون همی عید آید
      نوروزتان پيروز🌸🌸🌸
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۵:۰۸
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      ساسگزارم از مهرتان و شعر زیبایتان
      عید شما هم مبارک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3