بوی رفتن می دهد..

درود بانو
دلنشین و زیبا بود

عالی عالی عالی

درود مهربانو
زیبا نگاشتید

سلام و درود
زیبا سروده اید

درود بر بانو فرشید فر

روان و دلنشین و زیبا سرودی
رقص قلمت گیرا
دلارام وشاد باشید

درود بر شما بانوی عزیز
بسیار زیبا و عالی
قلمتان جاودان
در پناه حق

درود مهربانوی عزیزم
زیبا و خواندنی چون همیشه عالی

زیبا ودلنشین سروده ایست🌺🌺
شاعره فهیم وارزشمند🌺🌺
درود فراوان 🌺🌺🌺

سلام و عرضِ احترام
بسیار زیبا است و دلنشین ...
درودهای بیکران بر شما مهربانم

عالی بود

درودها بانو
زیبا و به دل بود .

من تو را بی عشق در قلبت نمی خواهم ، برو
جان دل ، حتی مزاحت ! بوی رفتن می دهد
مثل همیشه همچون آبی ی دریا عمیق

درود شاعربانو
خیلی قشنگ بود... خیلی
شما شاعر توانایی هستید بهتون تبریک میگم
دارد اینجا برکه ی قلبم تو را گُم می کند
ابر غم بر روی ماهت بوی رفتن می دهد
شاد باشید

زیبا و دلنشین بود

درود شاعر بانوی گرامی
عالی ناب موفق باشید

عالی بود عالی، بسیار بر دل نشست

سلام :
بانوی گرامی
فروغ فرشید فر عزیز
بی شک یکی از زیبا ترین غزلهای شماست

می نشینی در سکوت و تو نمی بینی مرا
حالت چشم ونگاهت ! بوی رفتن می دهد

درود بر شما . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .

درود بانو
خیلی هم عالی
مانا باشید به مهر

درودها فروغ بانوی نازنینم
مثل همیشه بسیار زیبا سروده اید
رقص قلمتان همیشگی مهربانم
🌹🌹🌹🌹🌹
💕💕💕💕💕
👌👌👏👏👏

مثل همیشه عالی
و چه ردیف زیبایی انتخاب کردین
دست خوش

درود بر شما وقلم همیشه پر توانتون شاعر گرانقدر

بسیار زیبا و دلنشین

عالی بود بانو

قلمتون همیشه رقصان

پایدار باشید و سربلند
🌺🍃🌺

درود برشما جناب آبسالان گرامی🌹
ممنونم ازحضور و لطف ومحبت شما.
زنده باشید و دلشاد.
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏

درود بانو فرشید فر ارجمند
سروده با ملاحت وزیبایی است
مرحبا .

درود برشما جناب سلیمی گرامی🌹
خیلی ممنونم از توجه و حسن نظرتون.
درمورد کامنتتون فقط یه توضیحات مختصری میدم:
در"آن نگاهت" که شما فرمودید ،اتفاقا مخصوصا کلمه "آن" را اوردم برای اشاره به یک نوع نگاهی که معشوق وقتی میبینه ، متوجه بی مهری معشوق میشه.نگاه بی عشق،نگاه سرد یا هرنوع نگاه دیگه ای که برداشتش رو به مخاطب واگذار کردم.
درمورد مصرع سوم ،"تو" برای تاکید ذکرشده .حتی درورژن قبلی "می نشینی درسکوت،حتی نمیببنی مرا" نوشته بودم. البته نظر شما درجای خودش محترمه.
درمورد زبان شعر و کشیده شدن به سمت قدیمی دربرخی موارد ، حق باشماست.البته این ازعلاقه وکشش من به سمت زبان شعرهای قدیمی ناشی میشه و لی حرف شمامتینه.
زنده باشید.
بازم ممنونم.
🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

درود بانو
بسیار زیبا ...
ولی نمیدونم چرا یاد این شعر افتادم . !
---------
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه

دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه

هر چند کآزمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه

پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه

گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه

حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه

درود . دست مریزاد .زیبا بود

با سلام مجدد
توضیحات شما به من بر نخورد فقط از خودم دلخورم چرا فقط بهبه چهچه نکردم و برم
بر هر شاعری که شعرشو هر جایی چه یه سایت شعر چه تو انجمنای ادبی و شب شعر ها و یا باچاپ کتاب به مخاطب عرضه میکنه لازم هست که از حداقل اطلاعات دستور زبان بهره مند باشه چرا که با منتشر کردن شعرش دیگه صاحب شعر نیست که بگه به سلیقه من
بنده عرض کردم خدمتتون سه تا ضمیر تو پنج تا کلمه که یه مصرع رو تشکیل میده زیادیه مثلا تو نمیبینی مرا که قبلش هم مینشینی اومده اضافه اس اگر چه به نظر اینجوری نیاد
لطف کنید قسمت دستور زبان اول دبیرستان رو یک بار بخونید، شما چطور ایراد دستوری رو میگید تاکید بیشتر؟ اگر به تازگی به دستور زبان چیزی اضافه شده بگید تا بقیه هم بدونن و از شما ایراد نگیرن
گفتید آن نگاهت را مخصوصا اوردید، سرکار خانم اتفاقی که تو ذهن شما میوفته لزوما رو کاغذ نمیوفته
شما وقتی میتونید بگید آن نگاهت که قبلش در مورد یه نگاه حرف زده باشید چرا توجیه میکنید؟برداشت چی رو گذاشتید با مخاطب؟
اینکه شما به زبان کلاسیک علاقه و کشش دارید حرفی توش نیست و کاملا محترمه ولی اینکه شعر شما دو زبانه بشه ایراد داره و این ایراد ساختاریه خانم فرشید فر
با تشکر

درود بر بانو فرشید فر بزرگوار
شعرتان را بسیار دوست داشتم
همیشه ایام قلمتان نویسا

سلام بانو فروغ گرامی
غزل بسیار زیبایی بود
دستتان درد مکناد و سلامت بمانید

سلام جناب هداوند گرامی🌹
ممنونم از همراهی ولطف شما.
دلشاد باشید‌.
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏🙏

درود بانو فرشیدفر
زیبا سرودید
قلمتان نویسا

درود برشما جناب قربان نژاد گرامی🌹
ممنونم ازحسن نظرتون.
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏

درود فرهیخته

احسنت

موفق و موید باشید

زیبا سرودید
شعر روانشناختی بود
در مسیر سیه ام  بر ف می گیرد
در اندیشه شعله. جایی گر می گیرد
رد پایم که  کم کم شکل می گیرد
کلبه ای کمکمک نقش می گیرد
در انتظار محو شدن انتظار می مانم
که سایه ام دارد نقش محو می گیرد

پاییز در میانه ی مسیر با من گفت
زمستان همه ی بیداریت را می گیرد
زمزمه داشت زیر گوشم که این مسیر
جان را از  بار  داشتن سایه می گیرد
حدیث زمستان حدیث من است و تو
که مسیر از رفتن ما شکل می گیرد (م سطوت)

سلام و درود خدمت بانو فرشیدفر
سروده ای بسیار زیبا بود
همیشه شاهد شعر های بسیار عالی و پر احساس شما بوده ايم
موفق و پایدار باشید

درود برشما جناب امیدی گرامی🌹
لطف نگاه شماست که شامل حال شعرهای من شده.
ممنونم از نگاه پرمهرتون.
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏

درود عزیزمم عالی بود

درود برمریم بانوی عزیزم🌹
زنده باشی نازنین.
🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏

درود بر شما
زیبا بود

بسیار زیبا و پرداخت شده نوشته اید و تبریک میگم بابت شاعرانگی خوبتون و بیت آخر که شاه بیت بود.
زنده باد

سلام بانوی عزیز ، شعرتان بسیار بسیار دلنشین بود . موفق باشید

سلام وعرض ادب
زیباودلنشین وغم انگیزاست
درودبرشما

سلام

غزل زیبایی سرودید. چون در خواست نقد کردید میگم که سلاحت و مزاحت با همدیگه قافیه هستن ولی با قافیه اصلی شعر نمی تونن قافیه باشن.

به به
درود بانو فرشید فر
دست مریزاد

سلام فروغ خانم

اگه شما می گفتی « آن نگاهت را دوست دارم\" اینجا ایراد داشت چون مخاطب دقیقا نمی دونست کدوم نگاه مد نظر شماست ولی وقتی شما بعد«دست سرد و آن نگاهت\" می گی «بوی رفتن می دهد\" هر مخاطبی بر اساس فکر خودش می تونه تصوری از اون نگاه و دست سردی داشته باشه که قصد رفتن داره

اون مصرع هم می تونی به این صورت یگی یا با هر تغییری که خود شما دوست داری

می نشینی در سکوتی که نمی بینی مرا