سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 6 آذر 1403
    25 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 26 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۶ آذر

        شرم

        شعری از

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        از دفتر در سوک باران نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴ شماره ثبت ۸۱۸۶۳
          بازدید : ۴۴۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر موسی ظهوری آرام(آرام)

        همیشه
        به تو نزدیک که می شوم
        مترسکی از شرم
        در چشمانت آبستن می شود
        تا پرنده 
        بگریزد از زبان من
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۰۲
        درود بزرگوار خندانک
        مینا مرادی(ققنوس)
        يکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۰۸
        کوتاه اما زیبا
        عالی بود
        مانا باشید
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        يکشنبه ۴ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۲۰
        سلام بزرگوار!
        شما را به خوانش و نقد سبک شعر سبز(چندآهنگ) دعوت می کنم:
        مواردی از فواید ایجاد شعر سبز(چندآهنگ)
        شعر سبز(چندآهنگ)، شعری ست میانه ی شعر سپید و شعر نیمایی و دست کم، یک امتیاز مهم به شعر سپید و یک امتیاز مهم به شعر نیمایی می افزاید. شعر سپید، از نظر وزن شعری، ضعیف است؛ اما شعر سبز، موزون تر از آن است و با سرایش شعر سبز – که شباهت زیادی به شعر سپید دارد- می توان با حفظ نِسبیِ امتیازات سپید، به نوعی شعر موزون تر دست یافت که البته سرایش آن برای سپیدسرایان به دشواریِ سرایش شعر نیمایی هم نیست.
        شعر چندآهنگ، امتیازی هم به شعر نیمایی می افزاید؛ یا به تعبیر دقیق تر، امتیازی نسبت به شعر نیمایی دارد و باز به تعبیر دقیق تر، چندآهنگ، امتیازی دارد که در شعر نیمایی و شعر سنتی تقریبا هیچ وجود ندارد (و این که گفتم تقریبا هیچ و نگفتم هیچ، دلیلی دارد که فعلا به آن نمی پردازم و آن را موضوعی برای پژوهشگران قرار می دهم.) شعرچندآهنگ را می توان در اوزان مختلف و به تعبیر جامع تر در بُحور مختلف عروضی سرود و به همین دلیل، آن را علاوه بر شعر سبز – که نوعی مشابه اما موزون تر از شعر سپید است- شعر چندآهنگ هم نامیده ایم. چندآهنگیِ شعر باعث انتقال از حال و هوایی به حال و هوایی دیگر می شود؛ مثلا با انتقال از بحر متقارب به بحر هَزَج، محیطی حماسی را به محیطی عاشقانه و تغزّلی تبدیل می کنیم و این ویژگی در شعر سنتی بجز در چند مورد تفنّنی و در شعر نیمایی بجز در مواردی اندک وجود ندارد و در شعر سپید- هر چند تغییر بُحور ممکن است فراوان اتفاق بیافتد- باز هم به دلیل ضعف و رقّتِ وزن شعریِ آن در مقایسه با وزن قوی تر و دقیق ترِ شعر چندآهنگ،
        تغییر حال و هوای احساسی شعر بر اساس تغییر آهنگ(بحر عروضی)، جلوه ی کم تری دارد. به عبارت دیگر: چون در شعر سپید، علت این امر(وزن عروضی) ضعیف تر است، معلول آن(چندآهنگی) هم به ناچار ضعیف تر است.
        به طور خلاصه: شعر سبز و یا چندآهنگ، نوعی شعر در میانه ی شعر سپید و نیمایی است که نسبت به سپید، آهنگین تر و نسبت به نیمایی، چندآهنگ تر و دارای قابلیت بیش تری برای انتقال از حسی به حس دیگر بر محور تغییر آهنگ شعر است.
        برای شناخت شعرسبز(چندآهنگ) از شعر نیمایی، باید توجه داشت که آزادیِ عروضی در شعر سبز، بسیار بیش تر است؛ به طوری که ارکان عروضی مختلف با حداکثر آزادیِ عروضی می توانند در کنار هم قرار بگیرند و انتقال از یک بحر عروضی به بحر عروضی دیگر در آن امکانپذیر است؛ مثلا شعری نیمایی می تواند در بحر رَمَل
        و با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فع شروع شود ودر لَخت های بعدی با قدری تغییر در کوتاهی و بلندی هجاها ادامه یابد و از این بحر، خارج نشود یا حداکثرگریز یا گریزهای کوچکی از بحر اصلی خود داشته باشد و مثلا جایی از رکن فعلن استفاده کند؛ اما در شعر چندآهنگ، این چندآهنگیِ ناشی از تغییر بُحور عروضی ممکن است بسیار بیش تر اتفاق بیافتد و مثلا لَخت های چندآهنگ به ترتیب دارای اوزان زیر باشند:
        فاعلاتن/
        مفعولن فعولن فاعلن فاعلاتن/
        مستفعلن/
        فاعلن مفاعلن فع/
        مفاعیلن مفاعیلن فعولن/
        مفاعیلن مفاعیلن فَعَل/
        فاعلاتُ مفاعیلُ مستفعلن/
        فعلن/
        همچنین برای شناخت شعرسبز(چندآهنگ) از شعر سپید، باید توجه داشت که شعر سبز(چندآهنگ) موزون تر و به عبارت علمی تر، عروضی تر از شعر سپید است و برای رسیدن به این جایگاه، از روش های مختلفی استفاده می کند که از جمله عبارت اند از:
        1-کاربردِ اوزان رایج عروضی در برخی لَخت های جزیره ای خود؛ یعنی مثلا بعد از چند لَختی که از نظر وزنی شبیه لَخت های سپید است، لَختی با وزن رایج عروضی در آن به کار می رود؛ مانند مثالی که در نمایش عروضی بالا آمده است.
        2- استفاده از دو و گاهی بیش از دو لَختِ کاملا و یا نسبتا هم وزنِ پی در پی؛ باز هم مانند نمایش عروضی بالا.
        3- ترجیحا استفاده از رکن کوتاه پایانی برای کوبش یا برجستگی بیش تر شعر:
        این مورد، ویژه ی هیچ کدام ازدو نوع شعری سپید و نیمایی نیست؛ بلکه این ویژگی را از قالب شعری سروش، برای شعر سبز ویا چندآهنگ به ارمغان گرفته ام.
        4- علاوه بر این تفاوت ها – که ارتباط زیادی به موضوع وزن شعر دارند- تفاوت دیگری هم بین شعر سبز و سپید وجود دارد و آن، ترجیحِ تأکیدیِ شعر سبز به کاربردِ قافیه- دست کم در قسمتی از محدوده ی خود- است؛ به طوری که سعی بر این است که هیچ چندآهنگی بدون استفاده از قافیه نباشد.
        5- چندآهنگ، بیش از سپید و شاید بیش از شعر نیمایی، گرایش به این دارد که شعری چند قسمتی به شمار برود و به ویژه چندآهنگی و تغییر وزن و بلکه بحر عروضی آن، باعث چنین ویژگیی(ویژگی ای) می شود.
        هدف از ایجاد شعر سبز(چندآهنگ)
        نویسنده – که از دوازده سالگی یا قدری زودتر با سرایش، اُنس داشته است- پس از بیش تر از سی سال، سرایش و مطالعه و آشنایی ژرف با قالب ها و اوزان و انواع شعرپارسی و بعد از ابتکار قالب های شعری سروش و سه گلشن و نوآوری شعر عروضی انگلیسی(بر پایه ی اصول شعر پارسی)، به ایجاد شعر سبز(چندآهنگ) و تقدیم آن به ادبیات فارسی پرداخته است تا امکانی فراهم آورد برای پیشگیری از بیش تر شدنِ هرج و مرج فراوانی که در عرصه ی شعر سپید، پیش آمده و موجب شاعرشدنِ اکثریت ملت، پشت نام شعر سپید شده است و تا گزینه ای تازه و پیشرفته تر از شعر سپید به شعر فارسی اضافه کند و آن را در اختیار همه و به ویژه سپیدگرایان عزیز قرار دهد تا شعرهای آزاد خود را قدری موزون تر و زیباتر بسرایند و تا بهانه ای شود برای توجه به این که برای شاعر نامیدنِ افراد، حداقل هایی را درنظر بگیریم.
        نمونه شعری در قالب سبز(چندآهنگ)،
        تقدیم به سدارشهید قاسم سلیمانی و هم رزمان شهیدش

        رفتی/
        و من چقدر خوب خوانده بودم/
        ترانه ی کبوترانه ات را/
        از اوّلِ نگاهت.// 1
        رفتی/
        ای بزرگ مرد!/
        تنها شدیم/
        اما/
        نگاهت با ماست/
        احساست/
        اندیشه ات/
        و هر آنچه بوی تو دارد، با ماست/
        پس همچنان با ما بمان/
        بزرگ مردِ کم نظیرِ دوران!/
        سردارِ عشق!///2
        احسان کریمیان علی آبادی
        دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۰:۰۱
        خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۵۵
        سلام :

        درود بر شما شاعر عزیز ........... خندانک
        ...........
        آن دل که تو دیده‌ای ،
        زغم خون شد و رفت
        وز دیدهٔ خون گرفته بیرون شد و رفت

        روزی به هوای عشق سیری می‌کرد
        لیلی صفتی بدید و مجنون شد و رفت .ــــــــــــابوسعید ابوالخیر
        ...................................... خندانک
        مریم گمار
        دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۴۱
        درود بسیار عالی
        صابرخوشبین صفت
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۱۸
        درودها
        خدمت جناب ظهوری عزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2