با درودی دیگر
----------
بانو منصوره گرامی
از نظر ها چنین بر داشت کردم که سرودن شعر را تازه شروع کرده اید
جای تبریک و تحسین بسیار دارد که :
غزلیست بسیار زیبا و احساسی بارعایت تمام ارکان آن ( وزن و قافیه و ردیف و آهنگ و ...........)
فقط مشکلی از لحاظ دستوری احساس کردم که عرض میکنم
( شاید هم اشتباه کرده باشم :
"
{ بگو آن شانه آیا تکیه گاهم می شود امشب؟ }
«بگو » اگر شاعر مستقیما مخاطبش معشوق باشد ؛ در مصرع دوم « لبخند او » که سوم شخص مفرد است ، به نظر اشتباه میرسد
{و یا لبخند او تسکین آهم می شود امشب؟"}
ولی اگر شاعر توسط نفر دوم ( مخاطب ) پیغام میفرستد برای معشوق :
در این صورت مصرع اول بیت دوم زیر سئوال میرود که قند را چه کسی میچیند
همینطور در مصاریع بعدی
و الخ .
دگر از روی لبهایش گلی از قند می چینی؟
همان لبها که آغازش، گناهم می شود امشب
نگو آن روزهایم رفته، دل در داغ چشمانش
همان چشمی که اندوهش، سپاهم می شود امشب
نگو دیگر نمی گیری نشان از زلف زیبایش
که رنگش، رنگ اُخرا، دلبخواهم می شود امشب
نگو دیگر مکن یادی، زیادش، یار دیرینم
همان یادی که یارش، پادشاهم می شود امشب
نگو دیگر که رویش را نمی بینی، نمیدانی؟!
که رویش همچو ماهی، نور راهم می شود امشب
----------
بسیار عالی و مرحبا --------------
بسیار زیبا و دلنشین بود