عالم نیستم ولی تفسیر از شب میکنم
بیمار هستم ولی بدون تو تب می کنم
هرچه دارم فدای نفس حیدریت
سر و جانم را فدای نام زینب می کنم
میزنم بر هر دری مضنون نو پیدا کنم
یا جمله ای در وصف تو پیدا کنم
مینویسم زینب، شافع روز جزا
مینویسم زینب، المثنی، زهرا
مینویسم زینب فاتح شام بلا
می نویسم زینب، اقتدار کربلا
من قطره چه گویم تو در دریایی تو
من خجل هستم از آن جلوی مولایی تو
خاک صحن تو برایم مثل یک زر می شود
لات، بیاید بر درت همچون قنبر می شود
هرکه گفته یا حسین دربست نوکر میشود
یک برات حرمت سهمم آخر می شود
بالهای ملک هست یک نخی از پرچم تو
ذکرهای یا حسین باشد به دلم مرحم تو
۶۹ بار به عشق تو قلم برداشتم
۶۹ بار بسوی تو قدم برداشتم
حاجتی داشتم واین بارعلم برداشتم
از میان صحن تو عکس حرم برداشتم
این چه شوریست که در قافیه ها افتاده
واژه زینب در این قافیه جا افتاده
ابری شدم و باران نمی آید چرا
شب تاریک من پایان نمی آید چرا
بیمار شدم و درمان نمی آید چرا
در میان خانه ها قرآن نمی آید چرا
در میان صحن تو خورشید فانوس شده است
سهم دشمن از شما هر شب کابوس شده است
نوکر زینب شدن بالاترین سعادت است
بردن نام شما همین خودش عبادت است
هر که بوده با شما او در قیامت راحت است
در رگ و ریشه زینب به خدا شهامت است
خواستم مدحت کنم واژه ای در
وصف تو نیست
همه جا گشته ام حرفی به جز حرف تو نیست
ولادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س)مبارک باد
بسیار زیبا و دلنشین بود
کاش به موقع ارایه شده بود
یازیبنب کبرا(س)