سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
  • روز اسناد ملي
28 شوال 1445
    Monday 6 May 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      دوشنبه ۱۷ ارديبهشت

      بدشانس

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۶ شماره ثبت ۸۰۱۰۸
        بازدید : ۲۳۰   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

       بدشانس
       
       درخیابان راه میرفت، حرف میزد با خودش
       حرفهایش درب وداغون مینمود، همچون خودش
       یک مشت حرفِ  بی ربط ، مشتی حرکات ،
       بازارِمکاره ای درست میکرد در ذهن ... تماماً ازخودش
       
       ظاهرش کثیف بود وباطنش پُر ازخروش
       ظاهراً چیزی نبودش دربساط ،
       نه برای یک خرید ، نه برای یک فروش
       
       از عزیزی من شنیدم :
       
       دنیایِ کارتن خوابها
       دنیای مرموزی ست ،
       همچون خواب ها
       آن عزیز که این حقیقت گفت به من ،
       صد مرامِ خاص داشت
       ازبین کارتن خوابها، چند تا رفیق خاص داشت
       می گفت عده‌ای دکترمهندس بین آنها دیده است
       شاید یک شکستِ عشقی، ویرانیِ یک زندگی ،
       شاید بدشانسی ای مهلک ،
       او را، به اینگونه ی زشت ، مبدل کرده است
       
       حالا برویم به صدر شعر
       
       او که داشت حرف میزد با خودش
       مثل یک دفترخاطراتِ پُرخط خطی بود ،
       خیلی نامحسوس، چیزهایی شنیدم ازخودش
       اینکه : با هرکه رفاقتی نموده، " خصم مادرزاد " شده ست
       اینکه : چشم سبزِ یارش ، عامل خیانتی بس رسوا ،
       برعلیه ش شده است
       آبرویش ریخته است
       اینکه : با جدایی ازمعشوقش، زندگی اش متلاشی شده است
       من به اوحق دادم ، آنقدراو شمرد بدبختی هایش را،
       روحم ازشنیدن آنهمه، داغون شده است
       
       بین حرفهایش ، کلماتی بس حکیمانه وعلمی ، پُر بود
       آنطوری که از حرفهای او یافتم ، او دکتربود
       ولی دردنیای بی حاصل خود ،
       خیلی کسر آورده بود
       
       یاد گفته ی دوست عزیزم ، من افتادم
       آنچنانی که زخوابی ترسناک ،
       وسط حقیقتی ترسناکتر، با ملاج افتادم
       
       هرجمله که میگفت ،
       درآن یک بدشانس، به خود هم میگفت
       ما چه میدانیم ؟ شاید او راست میگفت
       به خودش هی می گفت : کاش میمردم، تا که راحت گردم
       به خودش هی می گفت : من به دنبال چه چیز می گردم ؟
       
       با اینکه ، با تأنی و آرامی ،
       درپیاده رو، دنبال چیزی میگشت
       انگار پایش گیرکرد به مانعی ، چون دیدم ،
       همچو نقشی درهم ، روی سنگفرش میگشت
       مانند هواپیمای درحال سقوط ،
       با تمامِ هیکلش، واژگون گشت
       
       شانس بد ، ازسر و کولش بارید
       وقتی از درون جوی آب ، درش آوردند ،
       مثل ابرِی در بهاران ، بارید
       
       بعد از آن بیهوش شد
       
       وقتی به جهان برمیگشت
       درخاطرمن، یک چک برگشتی بود ،
       که دوباره باز به خود ، برمیگشت
       
       بهمن بیدقی 98/10/8 
       
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۵۹
      غمگین و زیباست
      مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۰۸
      باسلام واحترام
      ممنون از نظر ارزشمندتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۲۸
      با عرض سلام
      هزاران درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۴۳
      باسلام وعرض ارادت
      سپاسگزارم از نظر دلگرم کننده تان
      ارسال پاسخ
      محمد مهدی بخارائی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۴۱
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۴۳
      باسلام وعرض ادب
      ممنونم از نظر ارزشمندتان
      سپاس
      ارسال پاسخ
      سید احسان موسوی ( سام )
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۱۰
      خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۱۹
      باسلام عرض احترام
      ممنون از شما
      سپاس
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0