شنبه ۱ دی
|
دفاتر شعر حسن مصطفایی دهنوی
آخرین اشعار ناب حسن مصطفایی دهنوی
|
« نام بلند »
نام بلند توست ،كه به جسم آشكاره نيست
در نام تو ، حدودي و مرز و كناره نيست
نام بلند توست ، كه به طبق شعور ما
بهـر رضاي ما بُوَد و ناگواره نيست
نام بلند من ، اگرم سر به طاعت است
جز ابتكار به كار تو ام هيچ چاره نيست
نامم به كهكشان ديارت رسيده است
اما به پاي كنگره ي آن دياره نيست
تا من در آستانه ي قدس تو بوده ام
نامي در آستانه ي تو ،از من اشاره نيست
نامت چو گوشواره6،به گوشم بـبسته اند
زينت به گوش من،بِه ازاين گوشواره نيست
در انتظار فـرِّ فروغ7 تو مـي روم
مركب براي من،بِـه از اين راهواره نيست
هر راه خير و صلح و صلاحم ،به راه توست
در راه خير ، حاجت بر استخاره1 نيست
چشمت نـديد ، گردش ليل و النهار را
واضح مگر به چشم تو،ليل والنهاره نيست
چيزي كه صانعش تو شدي ، من نمي توان
بـشمارم آن ، ولي بـر تو بي شماره نيست
تا كي فزون كنم ، هنر و سعي و كوششم
اينها برت ،بـجز مگس جيره خواره نيست
نامي زِ تو شنيدم و جسمت نـديده ام
هر جسم هست ،از تو بدون نظاره نيست
اين پرده دار ، پرده زِ رُخ2 بر نـمي كشد
اما زِ پرده اش ، احدي بر كناره نيست
خورشيد خود فروغس و روشن كند جهان
اما چو روشنـي فروغ ستاره نيست
اين گردش زمين ،كه دليلس به حكم آن
واضح بُوَد به حكم بشر ، استواره نيست
طرز جهان و گردش اوضاع اين زمين
اصلاً زِ فكر صد بشـر هوشياره نيست
نظاره ي بشر ، همه بر سوي كوي توست
آن كو كه منتظر به تو از يك نظاره نيست
با افتخار مي بُوَد ، اين راه تو به ما
جايي ديگر چنين ره پُر افتخاره نيست
رازي ميان من و تو باشد عجب ، عجيب
مي بايد اين بود و عجبس آشكاره نيست
در بحر بي كرانه ي تو، غرقم و خوشدلم
غرقـم و آرزويم ابـد ، بر كناره نيست
در آسمان اوج و جهانم ،ستاره اي است
در پيشگاه اوج تو ام ، يك ستاره نيست
گهواره ي زمين كه بـپرورد طفلي ام
طفلي كجاست،آنكه دراين گاهواره نيست
نظم زمين و گردش ماه و ستارگان
آن گردشش زِ حكمت تو،بي اشاره نيست
اين گردش زمانه و دنيـا ، به رأي توست
در غير رأي تو ، زِ خودش اختياره نيست
اين گردش زمين به رديف ستاره ها
اين گردشش زِ توس،زِ چندان ستاره نيست
رأي بلند من ، كه به رأي تو متكي است
تا بـر تو متكي نـَبُوَد ، استواره نيست
نام خداي ما ، كه بلند است در زمين
اندر زمين كجاست،كه نامش شعاره نيست
تسبيح شيخ و خرقه ي رند شراب خوار
بيهوده است،گر به خداش ابتكاره نيست
گردندگان دور زمين ، آن ستارگان
ثابت مگر به گردش خود، در مداره نيست
دام بلاست ، گردش چشمت به آدمـي
آدم برون زِ گردش گردون وقاره نيست
صوفي3 به سادگي ، ره توحيد مي رود
در راه سادگي ،مگر آن پا فشاره نيست
گر نغمه ي جهان ازل را تو بنگري
مي بيني اش ،كه در عدد ما شماره نيست
امروزه اي فرو شده ، در جهل خود
بيرون شدن زِ جهل و زِ جهل شراره نيست
اي بنده ي خدا ، به خدا تكيه بايدت
ورنه تو را زِ موج فنايت،هيچ چاره نيست
در حيرتم تو كيستي و من چه كس بُوَم1
زين حيرتس، كه يك بشري بر كناره نيست
مشكل شد اين سخن، نِي ام از حيرتم برون
در حيرتي فرو شده ام ، راه چاره نيست
جسمت اگر به صورت ظاهر نـديدمش
اين حيرتم بُوَد و لازم دوباره نيست
آسان نماس كار بشر ، سهل2 اگر بُوَد
آسان نگردد اَر3 زِ تواش يك اشاره نيست
شاهان به اقتدار سپاه و حشم4 خوشند
پنداشتن تو را به حسابش شماره نيست
از اقتدار مُلك جهان ، بهره كي برد
آن كو به اقتدار جهانت نظاره نيست
چندان هزار فرد بشر ، در جهان بُدند
زآنها ديگر كسي به جهان آشكاره نيست
مرگ بشر ، زِ موج تلاطم رهـا نـشد
زين موج مرگ ،يك بشري بركناره نيست
حيران شد اين دلم،كه توكارَت چه رنگيَس
حيراني دل از همه ، پيش تو كاره نيست
گفتم زِ فكر خود ، بـشمارم صفات تو
ديدم به فكر من، عدد اين شماره نيست
فكرم نـمي رسد ، كه بـپرسم زِ لطف تو
لطف تو جز بـر بشـر هوشياره نيست
استاد روزگار ، كه نقدت بيان نمود
استاد اول آن شد و مثلش دوباره نيست
طرز قباي من ، كه به نام تو دوختن
طرز قبا به قامت من ، بي قواره نيست
در صفحه ي درون دلم،نقش عشق توست
در صفحه ي كتاب ، ورقهاي پاره نيست
بحري است بحرعشق،به سويَت كه مي توان
گويم كه بحر توست،كه هيچش كناره نيست
رحمت بـبارد از تو ، بر اندام هـر بشـر
صد حيف ازآن كه بر بشري آشكاره نيست
نام و صفات نيك تو ، نـتوان شمارمش
مي دانمش به دفتر تو ، بي شماره نيست
لطف تو بود ، شامل حالم به هر دَمي
آيا چه شد كه شامل حالم دوباره نيست
خواب خوشس حرام به چشمم ،كه رأي تو
آن مستعد ،بر من گُم كرده چاره نيست
بگذر زِ خود حسن و ديگر هيچ دَم مزن
كين خاك منجمد شده را اعتباره نيست
٭٭٭
6- اشاره به نامگذاري كودكان به اسماء خداوند 7- شكوه روشني
1- طلب خير كردن 2- صورت- چهره 3- پشمينه پوش – شيخك – پيرو مذهب صوفيه
1- باشم 2- نرم– آسان 3- اگر 4- چاكران و خدمتكاران
|
نقدها و نظرات
|
درود ها استاد زارع نظر لطف شماست پاینده باشید روحش شاد باد | |
|
درود ها استاد نظر لطف شماست پاینده باشید آمین | |
|
درود ها جناب دارابی لطف دارید سربلند باشید آمین | |
|
درود ها استاد لطف دارید سربلند باشید آمین | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ای بنده ی خدا! به خدا تکیه بایدت
قصیده ای ارزشمند
روح شاعر گرانقدرش شاد
و ممنون از شما بخاطر انتشار شعرهاشون
در پناه حق باشید