سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        دیگرم ، فرصت راه رفتن نیست ، باید بدوم

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۰۵:۱۰ شماره ثبت ۷۹۰۴۴
          بازدید : ۲۶۹   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

         دیگرم ، فرصت راه رفتن نیست ، باید بدوم
         
        دلواژه های عشق را مرور می نمودم ،
        ز سکون یاد نبود
        حتی به حین عبادت ،
        به سجده ای ممدود
        یک عالمه تحرک و شادی و صفا و سرور
        یک عالمه ترنم و آهنگِ پرنشاط
        در این میانه ی عشقبازی و وفاداری
        من لحظه‌ای به خود آمدم
        به دل گفتم :
        دیدی چه شد؟
        یک عمر را به هیچ ، دادم رفت
        ترسید دل ، از بیان این موضوع - از شنیدن این حقیقتِ تلخ -
        مَنِ من، لرزید از تفکرِ آن
        یک حسرتِ مهیب زلزله انداخت برتنم
        دیگر نه دست و نه پا، مال من نبود
        هر یک به دنبال کارخویشتن رفتند
        جمله تمام اعضای تنم به فکر خویشتن بودند
        هریک به فکر فرار از کنارۀ من
        تا که نسوزند با من در این جهنم سخت
        باید که حر میشدم به انتخابی سخت
        یا نقد دنیا و فردای سیاه
        یا آخرت با تمامیه لذتِ باقیش
        دل را و مغز را و وجودم به یار بخشیدم
        تا با توکلی، رها گردم از سیاهی ها
        ناگه  نوا رسید ازنا کجا که بیا
        ای بنده ام  بسوی خنده و لبخند
        باقیه راهها منتهی به غم است و تلخکامی ها
        راه رسیدنِ به من ، همین است ، تک است ، یکتاست
         
        آن راه را که او گفت برگزیدم من
        دیگر وجودم پُراست از لبخند
         
        حالا که خوب مینگرم ،
        می بینم :
        خوب شد راه نرفتم ، همش دویدم من
         
        بهمن بیدقی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۱۳
        درود بزرگوار
        آموزنده و زیبا بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۲۱
        باسلام و عرض ارادت
        ممنونم از نگاه پر محبتتان
        سپاس
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5