چهارشنبه ۲۸ آذر
شهر ارواح شعری از سجاد صادقي
از دفتر مشق عشق نوع شعر
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۱ ۱۳:۰۴ شماره ثبت ۷۸۸۵
بازدید : ۸۳۸ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب سجاد صادقي
|
خسته ام از نگاه هاي شما
خسته از نگاه هاي افسرده
مي روم از پيشــ ِ تان امشب
آي آدمهاي تا ابد مرده
شهرتان بوي كفن دارد
بوي كافور و خاك نم خورده
بي اجازه ي خدا مرديد ...
مثل كودكي كه سم خورده
سال هاست روي چهره اِتان
جاي خنده ها خاليست
مي شود خنده را تعارف كرد ؟
آه،اين خيال ِ پوشاليست
با دو دست خود قبري ...
كنده ايد و در خود حبسيد
شهرتان شهر ارواح است
روح و جسمتان هم پوسيد
خنده از شهر شما
رفته است و برنمي گردد
مردمان هميشه غمگين اند
هيچ كس ( دگر ) نمي خندد
خسته ام از حال شما
خسته از حال هاي افسرده
مي روم از پيشــ ِ تان امشب
آي آدم هاي پژمرده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثلِ آن کودکی که سَم خورده
سلام مرحبا بر اندیشه ی ارزشمند و پویای شما
شادبمانید درپناه حق