سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        عروسی سحر

        شعری از

        ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )

        از دفتر دیوان غزلیات ایمان (مجموعه غزلیات ، قصائد و ترکیب بندها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۴ شماره ثبت ۷۸۸۱۳
          بازدید : ۵۱۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب ایمان کاظمی ( متخلص به ایمان )


        شب از سیاهه گذشت و سپیده از سفر آمد
        شکوه رنگ فلق در طلیعه ای دگر آمد
        .
        کرانه از قد خود کند و ریخت مخمل مشکی
        نگار روی سپیدی چو دختر قجر آمد
        .
        صدای همهمه ی باد و ناز موی درختان
        صدای جشن و سرور از عروسی سحر آمد
        .
        پرند نازک آبی نشست جای سیاهی
        نماد عشق فروزان دوید و شعله ور آمد
        .
        سوار ململ ابر از هزار گوشه ی آبی
        به ناز و شور و تفاخر به رقص مختصر آمد
        .
        نیامدی که ببینی هوای خاطره ابری است
        نیامدی و خیالت به یاد ، سر به سر آمد
        .
        بخواب تا که نبینی پگاه بی تو چه سخت است
        که شاید از نفسم سوی بسترت اثر آمد
        .
        ببخش اگر که پریدی از آن دریچه ی رویا
        که کار کار صبا بود و از دلم خبر آمد
        .
        بگیر حال پریشان ، خروس بی محلت را
        که عاشق است و غریوش شگفت و پرده در آمد
        .
        نیامدی و هنوزم هزار روزنه باقی است
        اگرچه گوی وفا در جهان ندیده تر آمد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        دفتر نقاشیم در زیر تل خاک پژمرده لاله ها در انتظار رنگ در کولاک پژمرده

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1