پنجشنبه ۲۹ آذر
|
دفاتر شعر باقر رمزی ( باصر )
آخرین اشعار ناب باقر رمزی ( باصر )
|
کعبه من
ای که نامم را نهادی قرعه در ایتام خویش
هر دقیقه جستجو دارم تو را بر بام خویش
ها کجایی با که هستی من نمی یابم تو را
آ قدم نه بر دو چشمم با قد آرام خویش
در سرای بی کسی هایم تو را گشتم ولی
این دل سر گشته شد افتاده در اوهام خویش
مذهبت در لحظه هایم شور و غوغا می کند
جان پناهم کن مرا با مذهب و اسلام خویش
می روم با دست ابلیسان به دوزخ تا ابد
گر نگیری دست من را می روم در دام خویش
کعبه من بوده ای از ابتدای این جهان
محرمم کردی مرا با جامه و احرام خویش
بر نمی گردم دگر از کیش و از آئین تو
از طناب دار منصورت شدم اعدام خویش
باز گو درد درون را باصر ای درد آشنا
تا شوم غرق تو با درد و غم و آلام خویش
باقر رمزی باصر
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیباست