پیراهن آبی

درود بر شما
احساس زیبایی داشت

درود بانو
دلنشین و زیبا بود

با سلام و درود خدمت شما
شعر زیبایی بود

سلام شاعر گرامی
همیشه توانا باشی
لذت بردم
درودبرشما

خانم عباس زاده بسیار زیبا ممنونم

احساس قشنگی دارید
درود

زیبا ودل انگیز نگاشتید درود بیکران شماراست

سلام کرسی دلت گرم
اگر از حق را زیر پا نگذاریم این کار نه تنها نثر نیست بلکه از سپیدهای سیاه امروزی بسیار سپیدترست و دارای ایماژهای شاعرانه ایست(بخصوص قسمت پیراهن آبی) اما خیلی از جاها دچار ضعف تالیف شده است برای مثال دستم رابگیری
و تمام جاده ی خوشبختی را
که انتهایش مشخص نیست
با من قدم بزنی
که شکل درستش

دستم رابگیری و
با من قدم بزنی؛
تمام جاده های خوشبختی را،
که انتهایش مشخص نیست


این ها را گفتم که در پیچ اشتباهِ تعریف و تمجید مسیرت را ادامه ندهی...

همیشه جابه جایی ارکان متن را شعر نمیکند
وظیفه ی فاعل و مفعول را بهم میریزد که این کار خودش باعث
نابالغ شدن واژگان میشود...

میدانم که روز به روز بی نقص تر خواهی نوشت
مخلصون و مخلصات

عجب تصاویر و استعاره و ترکیبات بکری احسنت واقعا قلم خوش آتیه ای دارین