سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        علاج واقعه قبل از وقوع

        شعری از

        نادر ملایی

        از دفتر شعر نو نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۱ ۱۶:۲۹ شماره ثبت ۷۷۵۶
          بازدید : ۱۰۶۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        در تکاپوی زمین

         

        ژرفنای عمق خاک

         

        شده آبستن صد گونه بلا

         

        وقت بیداری آن دیو سیاه

         

        که به خواب بود دمی

         

        جان عفریته مرگ

         

        نفس تازه به خود می گیرد

         

        کودکان در خواب خوش

         

        مادران بنشسته بر کنج بد اقبالیها

         

        پدران خسته ز کار

         

        دخترک همبازی با ...

         

        که ناگه در دیوار زمین

         

        پی رقص شوم ویرانگر مرگ

         

        چه غریبانه و زار

         

        در پی یک محک آجر و خاک

         

        چه سراسیمه بهم می پیچد

         

        همه ی بود و نبود

         

        همه ی عشق و امید

         

        همه ی بذل و عطا

         

        همه را در کامش

         

        میکشد عفریت مرگ

         

        لرزه بر کوه و زمن

         

        جای مسئولین چه امن

         

        در نهایت با گدایی از همه

         

        میکنیم آباد این دشت و دمن

         

        و دوباره منتظر می مانیم

         

        تا به روزی که دگر جای زمین

         

        بکند ویرانی

         

        بکُشد جانها را

         

        و دگر باره همان قصه تکراری را ...

         

        جان من مسئول این وادی پاک

         

        بنگر بر سازه های خشت و خاک

         

        هر کجای این وطن

         

        گر به امواج گسل

         

        بشود هم بازی

         

        روز ماتم در دیار عاشقان خواهد بود

         

        پس تو را تکلیفی است

         

        یا که در کار تو نیز تعمیدی است

         

        علاج واقعه قبل از وقوع باید دید

         

        دست عفریته مرگ

         

        قبل بیداری او باید چید

         

        گر که منزلهای مردم استوار

         

        موطن و ماوایشان گر پایدار

         

        گر که بازیها کند جان زمین

         

        میشود ماوای ما جای امین

         

        جای صد ها کشته و ویرانگی

         

        جای مویه گریه و دیوانگی

         

        گل لبخند به روی مادران

         

        پی آرامش و بازی خواهران

         

        پدران مشغول آسایش کار

         

        کودکان در خواب خوش

         

        راحتی در فکرت مسئول یار

         

        راحتی گردد بدین سان آشکار

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6